پارس؛
تبعات دوران پر التهاب بنی صدر و سال 88/ کمر به دو قطبی کردن خطرناک فضای داخلی
اشاره رهبری به موضوع وقایع سال 59 و چالشهای مربوط به دوران ریاست جمهوری بنی صدر میتواند با وقایع امروز و آنچه در صحنه انتخابات ریاست جمهوری روی داد، همخوانی داشته باشد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اولین بار شهریور ماه دو سال قبل بود که رهبر انقلاب از کلیدواژه «دوقطبی» برای هشدار درباره شکلگیری وضعیتی خاص در جامعه استفاده کردند. آنجا که در دیدار با رئیسجمهور و هیات دولت یازدهم، تاکید کردند: «جناحبندیهای سیاسی اشکالی ندارد، اما نباید جامعه را به دو قطب تبدیل کرد، زیرا این کار موجب دلزدگی و خستگی مردم و شکنندهشدن محیط جامعه میشود. 5/6/93»
در یک نگاه کلان، شاید مهمترین دغدغه رهبر انقلاب در طول 27 سال زعامت ایشان، حفظ «ثبات» و «امنیت» کشور به عنوان پیششرط اساسی هرگونه حرکت رو به جلو بوده باشد چراکه مهمترین عامل برای بر هم زدن ثبات و امنیت کشور، بروز «شکافهای اجتماعی- سیاسی» است که معمولاً در بستر و فضای انواع انتخابات، عمیق و جدیتر میشود.
ایشان، دوشنبه نیز در دیدار رمضانی با مسوولان ارشد نظام با اشاره به دوران تاریخی مربوط به حوادث سال 59، بار دیگر نسبت به قطبی کردن جامعه هشدار دادند. حضرت آیت الله خامنهای «دو قطبی شدن کشور» و «دو دستگی مردم» را تجربهای خطرناک دانستند و گفتند: در سال ۵۹ رئیس جمهور وقت جامعه را دو قطبی، و مردم را به دو دسته مخالف و موافق تقسیم کرد که نباید این تجربه تکرار شود.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین «فاصله گذاری واضح با دشمن» را زمینهساز وحدت ملی دانستهاند. ایشان با یادآوری تجربه تلخ حوادث سال ۸۸ گفتند: در آن حوادث عدهای در خیابانها به صراحت علیه اساس انقلاب و باورهای دینی شعار دادند و چون با آنها مرزبندی و فاصله گذاری نشد، مشکلات ادامه یافت.
به نظر میرسد تبعات همان دوران پر نوسان در فضای سیاسی کشور باعث شده است تا رهبر انقلاب در برهههای مختلف نسبت به جلوگیری از قطبی شدن جامعه، مراقبتهای لازم را به عمل بیاورند. اما اشاره رهبری به موضوع وقایع سال 59 و چالشهای مربوط به دوران ریاست جمهوری بنی صدر میتواند با وقایع امروز و آنچه در صحنه انتخابات ریاست جمهوری روی داد، همخوانی داشته باشد.
سال 1359 از تلخترین سالهای تاریخ معاصر ایران است. رئیس جمهور وقت (بنی صدر)، با قدرت، کمر به قطبی کردن خطرناک فضای داخلی بسته بود. او به روشهای گوناگون چالش یارگیری (در درون نظام) شکل داد. در همان دوره با حمله صدام حسین به کشور و آغاز جنگ تحمیلی فضای سیاسی کشور همچنان آغشته به دو دستگیهایی بود که از طرف رییس جمهور وقت شکل گرفته بود. در این بین با آشفتگی که در فضای داخلی کشور ناشی از دو دستگی مردم ایجاد شده بود، بخشی از خاک کشور به دست متجاوزان بعثی اشغال شد.
در یک بررسی تاریخی میتوان به ویژگیهای شاخص آن دوران پر التهاب اشاره کرد. عدم اعتقاد به تعامل با قوای دیگر نظام و فراتر از آن، تقابل علنی و مستقیم با آنها یارکشی از میان دانشجویان و عمیق کردن شکاف میان گروههای دانشگاهی (که شاهد خونینِ آن، واقعه اسفند ۵۹ دانشگاه تهران هست)، خودبزرگ بینی و ظاهر شدن در قامت رقیب رهبری نظام، حملات شدیداللحن به صدا و سیما و تهدید کردن و قرار دادن این سازمان در مقابل دولت مستقر، تهمت و توهین مستقیم به بزرگان انقلاب و تحریک هواداران خود به وسیله خطابه و رسانهها، خط و نشان کشیدن برای نهادهای انقلابی با برچسبهای گوناگون با اتکا به رأی یازده میلیونی و به رُخ کشیدن هواداران خود. همه این موارد باعث شدند که کشور در آن دوران از اقتدار سیاسی لازم برخوردار نباشد و به همین دلیل تبعات سنگینی به کشور تحمیل شد.
قطعاً بازخوانی و اشاره رهبر انقلاب به دوران مذکور و هشدار مجدد ایشان نسبت به تبعات ایجاد دودستگی بین اقشار مردم معطوف به تحرکات شکل گرفته در انتخابات 29 اردیبهشت ماه بی ربط نیست.
فراموش نکردهایم که در صحنه رقابتهای انتخاباتی یکی از کاندیداها با مطرح کردن مباحث ساختار شکنانه، با هدف پیاده سازی شگرد«رقیب هراسی» عملاً زمینه ایجاد دو دستگی بین مردم را ایجاد کرد. حملات تند به صدا و سیما و مطرح کردن این موضوع که صدا و سیما بایستی زیر نظر سه قوه اداره شود یا تهمت به رقیب «کسانی که در 38 سال گذشته فقط اعدام و زندان بلد بودند» زمینه ایجاد دو دستگی در بین مردم را ایجاد کرد.
نکته جالب آنکه هر چند آقای رئیس جمهور در زمان انتخابات در جهت نفی فضای دوقطبی سخنرانی میکرد، اما رفتار او عملاً فضای کشور را دو قطبی کرد. او اعتقاد داشت «انتخابات قطبی دردسر ایجاد میکند. ایجاد اختلاف و شکاف یکی از بزرگترین گناهان است.» اما جالب است که در همین ایام تبلیغات و برای ماندن در پاستور القای دوقطبیهای دروغین مانند«تعامل تقابل» ، «جنگ صلح » و « شادی و نشاط مردم غم و افسردگی» در دستور کار انتخاباتی او و حامیانش قرار گرفت. به عنوان مثال رئیس جمهور میگفت: «چگونه است که هر چه غم و اندوه باشد حلال است اما یک دقیقه که بخندیم حرام است. بگذارید جامعه با نشاط باشد» یا در جای دیگر میگوید: «برخی از تعامل با جهانیان بدشان میآید و از تقابل با آنها خوششان؛ گویی این موضوع برای آنان نان دارد» و وزیر ارتباطات او هم ضمن تکریم نامزدها میگوید «هرکس در انتخابات 96 نامزد شود، برای تخریب روحانی میآید!» و از سوی دیگر سیاسیون و روزنامههای حامی وی نیز، همه نامزدهای رقیب را به شغال تشبیه
میکنند.
حال ادامه این مسیر خطرناک است و ادامه آن میتواند زمینه تکرار حوادث دوران ریاست جمهوری سال 59 باشد. به نظر میرسد هشدار صریح رهبر انقلاب معطوف به همین مهم بوده است، چراکه اگر آقای روحانی بخواهد با همان فرمانی که در دوران انتخابات دست گرفته بود مسیرش را ادامه دهد، این روند به طور یقین میتواند تبعات سنگینی را برای کشور به همراه داشته باشد. شاید بد نباشد که آقای روحانی نیمنگاهی به شرایط منطقه داشته باشند و از سوی دیگر پاسخگویی به مطالبات مردم را که عمدتاً در مباحث معیشتی و اقتصادی، اشتغال و تولید است، در اولویت کارهای دولت قرار دهد.
از پیروزی ترامپ در امریکا که نصف مردمش بشدت عصبانی هستند و امروز می بینیم که ترامپ عملا قدرتش را از دست داده
چه خوب است مسولین در شرایط کنونی بجای نقدهمدیگر ،جلسات هم اندیشی بین دولت ، مجلس و رهبری و کارشناسان خبره ی سیاسی برگزار گردد تا با تفاهم و همدلی توطئه ها و تحریمها دشمن را خنثی نمایند . ایجاد تفرقه و انتقادات تند در این برهه دشمن را خوشحال و باعث پیشبرد اهداف آنها خواهد شد.