پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مصطفی غفاری- رقابت انتخابات ریاست‌جمهوری برای جلب آرای مردم بین آقای روحانی و آقای رئیسی تمام شد اما رقابت برای تفسیر آرای اکثریت و اقلیت همچنان ادامه دارد. البته «روایت» دو طرف از نتایج رقابت و به‌خصوص تفسیر آنها از «معنای آرا» برابر نیست.  در حالی که رئیسی این روزها پیگیر تخلفات انتخاباتی رقیب مستقر است، شخص روحانی به‌عنوان رئیس‌جمهور منتخب، معنای آرای 29 اردیبهشت را نه به «تنش» و «فریب» تلقی کرده است.تفاوت دیگر آن است که اگرچه تفسیر معنای رأی برای طرف بازنده می‌تواند «ارزش تحلیلی» بلندمدت داشته باشد تا در آینده بتواند دوباره سازمان رأی خود را گسترش دهد و به‌کار بگیرد، اما تفسیر معنای رأی برای طرف برنده «ارزش عینی» کوتاه‌مدت دارد. چرا که در نتیجه انتخابات، مسوولیت تکافل امور اجرایی همه مردم ایران (اعم از واجدان و غیرواجدان شرایط رأی‌دهی، مشارکت‌کنندگان و بی‌تفاوت‌ها، طرفداران خود و هواداران رقیب) را برای یک دوره چهار ساله بر عهده گرفته و ناگزیر از به خدمت گرفتن بیشینه نیروهای کشور برای پیشبرد اهداف خود است. آقای روحانی که در انتخابات سال 1392 با رأی شکننده کمی بیش از 50 درصدی شرکت‌کنندگان در انتخابات، مقام ریاست‌جمهوری را بر عهده گرفت، امروز و در نتیجه انتخابات سال 1396 نیز اگرچه تعداد آرای قابل توجهی را کسب کرده اما اولاً از حیث درصد آرا، باز هم پایین‌ترین رأی روسای جمهور ایران در دوران دوم مسوولیت را دارد و ثانیاً سایه یک رقیب قدر را که حدود 16 میلیون رأی در سبد خود دارد، به خود نزدیک می‌بیند.

همه اینها می‌توانست چندان مهم و اثرگذار نباشد، اگر رفتار رئیس‌جمهور در دوران رقابت انتخاباتی، عادی و به‌دور از دوقطبی‌سازی‌های کاذب می‌بود، اما حجت الاسلام حسن روحانی به‌خصوص در هفته آخر رقابت‌ها با میل به شعارهای هنجارشکنانه‌ای که قبلاً فقط از طیف تندرو اصلاح‌طلب به گوش می‌رسید، به چهره بسیاری از نهادهای قانونی کشور مانند شورای نگهبان، صداوسیما، سپاه پاسداران و بسیج و... پنجه کشید تا آرای سیاه را برای رأی‌دهی در صندوق‌ها پای کار خود بیاورد.

اگرچه وی در انجام این ترفند موفق ظاهر شد و انتخابات 29 اردیبهشت را با پیروزی به نام خود کرد اما به دلیل همان رفتارها اکنون به عنوان رئیس‌جمهور قانونی نظام که باید در چارچوب‌های مشخصی عمل کند با دردسرهای بسیاری روبه‌روست که ناشی از رد کردن خطوط قرمز رقابت انتخاباتی است.

1. از نظر سیاسی و گردآوری پایگاه رأی، او مرهون تندروهای تجدیدنظرطلب است که باید به نسبت به مطالبات آنها به‌خصوص رفع حصر پاسخگو باشد؛ در حالی که رئیس‌جمهور بهتر از دیگران می‌داند اقدام در راستای تحقق چنین مطالباتی چه دردسرهایی برای او خواهد آفرید.

2. آرای سیاهی که در هفته آخر با موج رقیب‌هراسی پای کار آمده، یا گذراست و به سرعت از پایگاه رأی وی جدا خواهد شد یا ماندگار که در آن صورت توقعاتی را دامن خواهد زد که به‌هیچ وجه توسط رئیس‌جمهور قانونی کشور انجام‌شدنی نیست. 

3. نهادهایی که در طول رقابت‌ها توسط وی مورد هجمه واقع شده‌اند، هر یک در جایی از چرخه مدیریت کشور باید مددکار پیشبرد امور کلان اجرایی باشند، اما دولت دوازدهم به دلیل رویکرد خاص رئیس‌جمهور منتخب، طبیعتاً نباید انتظار کمک همه‌جانبه و پرانگیزه از آنها داشته باشد.

4. رهیافت رقیب‌هراسی که رکن اصلی کمپین تبلیغاتی آقای روحانی در فصل رقابت‌ها بود و پس از انتخابات نیز با متلک‌پرانی‌های خارج از عرف وی تکمیل شد، عملاً جایی برای بهره‌مندی از توان رقیبان و پایگاه اجتماعی آنها باقی نمی‌گذارد.

بار سنگین اداره امور کلان اجرایی کشور در طول سال‌های آینده با دولت مستقر است و شرایط اقتصادی داخلی و وضعیت سیاسی بین‌المللی فشارهای دوسویه‌ای به رئیس‌جمهور و همکارانش وارد خواهد آورد. در چنین شرایطی هیچ راهی جز اجماع و وحدت واقعی برای بسیج نیروهای کشور پیش روی دولت نخواهد بود؛ اما رئیس‌جمهور پل‌های بازگشت را در روزهای آخر رقابت و روزهای اول موفقیت در جلب آرای مردم، پشت سر خود ویران کرده است. البته تلاش‌هایی در روزهای اخیر از سوی دولتیان دیده می‌شود تا با اصلاح ظاهری برخی گفته‌های روحانی، پیروزی 29 اردیبهشت را پیروزی فرد و جناح خاصی ندانسته و دست دوستی به سوی همه دراز کند اما این رفتار هم با رویکرد رقابتی ـ تهاجمی که حتی تا بعد از انتخابات ادامه یافت، همخوانی ندارد.

این خرده‌رفتارهای نمایشی هم از چشم هواداران و هم از دید رقیبان و منتقدان، در حد «ترمیم لفظی» تلقی شده و بعید است نشانی از تغییر رفتار و رویکرد رئیس‌جمهور باشد. امروز آقای روحانی بیش از مشاوران رسانه‌ای که چهره او و کارنامه دولتش را بزک کنند، به مشاوران راهبردی نیاز دارد تا تصویری واقع‌بینانه از معنای حقیقی پراکنش آرای مردم به وی ارائه داده و او را در اصلاح مسیرش یاری کنند.