شکوری: نظام ما متولد شده از انقلاب است و کودتایی نیست/وزرا از رئیس دولت حساب نمیبرند
عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در حالی که تاکید دارد چرخش اصلاحطلبان به سمت روحانی نقطه گریز از شرایط بود، میگوید که ممکن است اصلاحطلبان برای حمایت از روحانی در سال 96 شرط و شروط بگذارند.
شکوری، میگوید که نظر روستاییان نسبت به روحانی تغییر کرده است و مردم در وی نوعی اشرافیت میبینند.
وی در جای جای این گفتوگو به قیاس بین رییس دولت دهم و یازدهم میپردازد و تاکید دارد که خط قرمز روحانی هم مثل احمدینژاد کابینه است در حالی که رییس جمهور باید در مسئله حقوق نجومی وزیر مربوطه را عزل میکرد.
شکوری که نمایندگی مردم زنجان در دوره ششم مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد، معتقد است که اصلاحطلبان باید مسئولیت عملکرد دولت روحانی را بپذیرند، اگر دولت خطا رفت یا زیانده شد، اصلاحطلبان باید آن خسران را بپذیرند، چون سهیم و حامی بودهاند.
وی تاکید دارد که حمایت کوتاه مدت از روحانی میتواند یک تاکتیک باشد اما حمایت دراز مدت از وی، اصلاحطلبان را به سمت «انقراض سیاسی» میبرد.
او در عین حال بر این باور است که روحانی برای حزب کارگزاران کار کرده نه برای اصلاحطلبان؛ «وی(روحانی) آقای جهانگیری از افراد شاخص حزب کارگزاران سازندگی را به تصدی معاون اولی خود رسانده است و شماری از پستهای وزارتی را به آنان داد، اما اصلاحطلبان و آرمانهای اصلاحطلبی مغفول ماندند.»
استاد دانشگاه تربیت مدرس میگوید که مردم کارکرد اقتصادی دولت را قبول ندارند و ما نیز بارها از رییس جمهور خواستهایم در تیم اقتصادی و رسانهای خود خانهتکانی صورت دهد، اما اتفاقی نیفتاده است.
*اصلاحطلبان به میدان نمیآمدند، روحانی رییس جمهور نمیشد
شما همواره در صحبتهایتان تأکید داشتهاید که سهم اصلاحطلبان در رأیآوری آقای روحانی چشمگیر بود. آیا هنوز هم بر این گفتار اعتقاد دارید و یا با توجه به نزدیک شدن به ماههای پایانی عمر دولت یازدهم نظرتان تغییر کرده است؟
شکوری: خیر؛ نظر بنده عوض نشده است، من معتقدم که آقای روحانی در جریان انتخابات سال 92 رأی خوبی کسب کرده و اگر اصلاحطلبان به میدان نمیآمدند، قطعاً ایشان رئیسجمهور نمیشدند.
*عارف نگفت که به نفع روحانی کنار میرود
به چه دلیل چنین تفکری دارید؟
شکوری: برای این ادعا دو دلیل دارم. نخست اینکه آقای عارف کاندیدای اصلی اصلاحطلبان بود و میتوانست تا آخر در صحنه بماند، اما اگر این اتفاق صورت میگرفت، انتخابات به دور دوم کشیده میشد و مشخص نبود که عارف به دور دوم راه یابد یا روحانی اما قطعاً یکی از اصولگرایان مثل آقای قالیباف و یا جلیلی در دور دوم با عارف و یا روحانی رقابت میکرد؛ و مشخص نبود که آقای روحانی بتواند رئیسجمهور شد؛ در نهایت با تمام این صحبتها باید گفت حمایت اصلاحطلبان منجر به پیروزی روحانی شد؛ حتی با وجود اینکه آقای عارف مشخصاً تصریح نکرد که به نفع چه کسی از رقابتهای انتخاباتی انصراف میدهد، اما نتیجه این انصراف به نفع آقای روحانی شد.
*روحانی رای رئیسجمهور شدن را نداشت/رای وی در حد جلیلی بود
به نظرتان این صحبت شما مورد تأیید...
شکوری: هیچ کارشناس و سیاستمدار آشنا به مسائل سیاسی نمیتواند بگوید که آقای روحانی بدون پشتوانه اصلاحطلبان رأی آورد، البته آقای روحانی شخصاً نیز دارای پایگاه رأی بود، اما رأی رئیسجمهور شدن را نداشت. همانند آقای جلیلی که 4 میلیون رأی آورد، اما این رأی، رأی رئیسجمهور شدن نیست. بنابراین معتقدم وی نیز ممکن بود در همان حد جلیلی رأی بیاورد و این اصلاحطلبان بودند که پایگاه رأی وی را فربهتر کردند.
*اعتدال و توسعه حزب نیست
نقش حزب اعتدال و توسعه در این معادله چیست؟
شکوری: حزب اعتدال و توسعه اگر چه حامی آقای روحانی و حزب خود وی بود، اما این حزب به معنای دقیق کلمه، حزب محسوب نمیشود. باز جای شکر آن باقی است که این حزب در دولت یازدهم اندکی توسعه یافته، چرا که در گذشته اصلاً به حساب هم نمیآمد و فاقد شبکه اجتماعی و سیاسی بود.
چرا؟
شکوری: چون این شبکههای استانی و شهرستانی در اختیار اصلاحطلبان قرار داشته و دارد؛ بنابراین من همچنان معتقدم اگر اصلاحطلبان حمایت قاطع از روحانی صورت نمیدادند و عارف را مجاب به کنارهگیری نمیکردند، رئیسجمهور شدن آقای روحانی بسیار بعید بود.
ارزیابی شما در شرایط فعلی و آینده چگونه است؟
شکوری: شرایط فعلی پیچیده و کمی مبهم است. از این لحاظ مبهم است چون کاندیدای جریانها و جناحها دقیقاً معلوم نشده است و ما هنوز نمیدانیم که چه کسانی با چه کسانی در سال 96 به رقابت میپردازند. شایعات وجود دارد که برخیها بنا دارند کاندیدا شوند، اما هنوز فضا شفاف نشده است، بنابراین وقتی کاندیدای هر دو جریان مشخص شدند، میتوان نظر داد.
*شاید برخی اصلاحطلبان در سال 96 همراه با روحانی کاندیدا شوند
از اصلاحطلبان چه کسانی بنا دارند برای ریاستجمهوری دور دوازدهم نامزد شوند؟
شکوری: اولویت اصلاحطلبان در درجه اول آقای روحانی است، اما ممکن است افراد دیگر نیز به صورت جریانی و یا فردی در انتخابات نامنویسی کنند. بعید نیست که برخی از اصلاحطلبان هم برای سال 96 ثبتنام کنند.
*جریان اصلاحات به کاندیداتوری عارف در سال 96 روی خوش نشان نداده است
جریان اصلاحات نامزد دیگری غیر از آقای روحانی دارد یا خیر؟
شکوری: خیر، تا حال شخصی را ندارد. آقای عارف شخصاً متمایل است که نامزد شود و گواه این مطلب مصاحبهها و برخوردها و گلایههای ایشان است، اما جریان اصلاحات هنوز ایشان را مطرح نکرده است و روی خوش نیز نشان نداده است. افراد دیگری نیز در درجات ضعیفتر و پایینتر هستند که بنا دارند برای دوازدهمین دور انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کنند.
آقایان ظریف و قاضیزاده هاشمی چطور؟
شکوری: آقای قاضیزاده هاشمی بارها گفتهاند که من با آقای روحانی رقابت نمیکنم و بعید است ایشان نقش آقای شمخانی برای آقای خاتمی را بازی کند. آقای شمخانی وزیر دفاع آقای خاتمی بود، اما مقابل خاتمی به رقابت پرداخت؛ آقای ظریف هم شخصاً تصریح داشته که بنای رقابت با روحانی را ندارد.
برخی از تئوریسینهای اصلاحطلب پیشنهاد کردهاند که آقای روحانی برای دور بعد کاندیدا نشود، به عبارتی کنارهگیری کرده و رئیسجمهور ساز باشد و از افرادی چون آقای ظریف و قاضیزاده هاشمی حمایت کنند.
شکوری: این نظر شخصی برخیهاست، اما در جلسات رسمی اصلاحطلبان و احزاب اصلاحطلب چنین چیزی مطرح نشده است.
منظورتان در جلسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان است؟
شکوری: تاکنون در شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان اصلاً به این قضیه ورود نشده است. البته گفته شده که آقای نجفی در حوزه شورای شهر تهران مسئول باشد.
آقای تاجزاده هم برای ریاستجمهوری؟
شکوری: خیر. این مطرح نشده است، ضمناً شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان قرار بود که فقط برای انتخابات مجلس فعالیت کند، اما بنا به دلایلی ابقاء شد، اما هنوز راجع به این موضوعی که شما میگویید بحث نشده است.
*احتمالاً اعتماد ملی برای سال 96 کاندیدای مستقل خواهد داشت
در حزب اعتماد ملی چطور؟
شکوری: در این حزب که بنده در آنجا عضویت دارم، تاکنون بحث رئیسجمهور آینده مطرح نشده است؛ ممکن است حزب اعتماد ملی برای سال 96 کاندیدایی مستقل داشته باشد و یا افرادی از اعضای حزب به صورت منفرد ثبتنام کنند.
*هاشمی در افزایش رای روحانی موثر بود/رای روحانی در بین جامعه 10 درصد بود
نظرتان در مورد صحبت آقای هاشمی مبنی بر اینکه آقای روحانی 3 درصد رأی بیشتر نداشتند و ایشان باعث پیروزی وی شد، چیست؟
شکوری: بله، من معتقدم که آقای هاشمی در افزایش رأی آقای روحانی مؤثر بود؛ یعنی وقتی آقای هاشمی به صحنه آمد سبب ایجاد موجی در جامعه شد. البته رأی آقای روحانی بیشتر از 3 درصدی که آقای هاشمی عنوان کرده، بود. به عبارتی روحانی 10 الی 15 درصد در بین جامعه رأی داشت، اما اصلاحطلبان به علاوه شخص آقای هاشمی ایشان را رئیسجمهور کردند.
*اولویت هاشمی در سال 92 ولایتی بود/هاشمی مجبور شد از روحانی حمایت کند
جناب شکوری سؤالی که برخی اصلاحطلبان در این باره مطرح میکنند این است که اگر اصلاحطلبان دارای این ظرفیت و پتانسیل هستند، چرا بر روی خود آقای عارف سرمایهگذاری نکردند و یک اصلاحطلب را به پاستور نفرستادند؟ شما میفرمایید که آقای هاشمی در افزایش رأی آقای روحانی مؤثر بود، چرا آقای ولایتی مشمول عنایت رئیس دولت سازندگی نشد؟
شکوری: بعد از تأیید نشدن آقای هاشمی، موضوع آقای ولایتی خیلی مطرح بود، اما اولویت اول امثال بنده آقای عارف بود. در نهایت یک نظرسنجی تلفنی از سوی اصلاحطلبان صورت گرفت و در آن نظرسنجی من هم گفتم آقای روحانی زمینه بیشتری دارد و توضیح دادم آقای روحانی میتواند با حاکمیت تعامل بیشتری داشته باشد تا آقای عارف. آقای عارف دارای پایگاه رأی بود و اگر اصلاحطلبان پشت وی قرار میگرفتند، میتوانست رئیسجمهور شود و آقای هاشمی نیز مجبور میشد از وی حمایت کند، چرا که ایشان فقط میخواستند یکی غیر از جریان احمدی نژاد رئیسجمهور شود. معتقدم اصلاحطلبان پشت هر یک از آقایان ولایتی، عارف و روحانی قرار میگرفتند آن شخص رئیسجمهور میشد. به نظر میرسد اولویت اول آقای هاشمی در سال 92 آقای ولایتی بود و روحانی در اولویت دوم ایشان قرار داشت. اصلاحطلبان اولین اولویت خود را عارف قرار دادند، روحانی و ولایتی را به ترتیب در اولویتهای دوم و سوم ردیف کرده بودند. آقای هاشمی احساس کرد که آقای ولایتی رأی لازم را ندارد و اصلاحطلبان پشت وی قرار نمیگیرند، بنابراین مجبور شد از روحانی حمایت کند و البته خیلی مؤثر بود.
شما تصریح دارید که آقای روحانی تعامل بیشتری با حاکمیت داشت، اما آقای عارف گفتوگویی با یکی از رسانههای اصلاحطلب مبنی بر اینکه «هر نظامی افرادی را در آبنمک میخواباند تا در شرایط لازم از آنها استفاده کند، فکر میکنم من یکی از آن افراد هستم که در آبنمک خوابیدهام» داشتند؛ بنابراین اگر بحث تعامل با حاکمیت باشد، ضمن توجه به این ادعا و اینکه ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم عضویت دارند...
شکوری: بله، این درست است، اما تصور شخصی دکتر عارف بود، نظام هیچوقت ایشان را در آبنمک نخوابانده بود.
پس دقیقاً چرا اصلاحطلبان عارف را کنار زدند؟ به خاطر بحث مدیریتی یا فردی ایشان بود؟
شکوری: بحث در عدم توان تعامل عارف با حاکمیت نیست، بلکه در حد آقای روحانی این تعامل برایش امکانپذیر نبود.
توان تعامل با حاکمیت یا اداره دولت؟
شکوری: ارتباط با شخص رهبری. چرا که آقای روحانی ارتباطش با شخص رهبری خیلی بیشتر از عارف بود.
*روحانی سابقه اجرایی نداشت
در بحث مدیریتی اداره دولت چطور؟
شکوری: آقای روحانی در بحث اداره دولت ناشناخته بود یعنی در مسئولیت اجرایی قرار نگرفته بود که امتحان پس داده باشد و فقط در شورای عالی امنیت ملی سابقه امنیتی داشت و تودهها وی را نمیشناختند و مبنای این قضاوت که شخص مدیر است یا خیر قرار نمیگرفت، چرا که آقای روحانی در کسوت اداره هیچ وزارتخانهای ظاهر نشده بود؛ بنابراین آقای روحانی از لحاظ مدیریت دولت ناشناخته بود، اما در آن زمان در مجموع احساس ما این بود که حاکمیت با آقای روحانی بهتر کنار میآید تا عارف.
*عارف رئیس جمهور میشد اصلاحطلبان مسئولیت دولت وی را برعهده میگرفتند/روحانی اصلاحطلب نیست
با همه این تعابیر، برخی اصلاحطلبان معتقد بوده و هستند که میبایست یک اصلاحطلب از سوی جریان شما برای انتخابات ریاستجمهوری سال 92 مورد حمایت قرار میگرفت.
شکوری: بله. آقای روحانی اصلاحطلب نبود و رسماً عضو جامعه روحانیت مبارز است؛ بنابراین مشخص بود اصولگرای معتدل است؛ اما آقای عارف رسماً اصلاحطلب و معاون اول آقای خاتمی بود. اگر آقای عارف رئیسجمهور میشد، اصلاحطلبان مسئولیت کارآمدی دولت او را برعهده میگرفتند.
چرا برخی اصلاحطلبان آقای عارف را اصلاحطلب بدلی میدانند؟
شکوری: چه کسی این پسوند را به آقای عارف چسبانده؟ من واژه بدلی را از زبان یک اصلاحطلب نسبت به آقای عارف نشنیدهام.
یعنی افرادی که جزو جریان اصلاحات هستند و چنین اظهاراتی را دارند، شما اصلاحطلب نمیدانید؟
شکوری: ممکن است اصلاحطلبان درجه چهارم و پنجم باشند که بین خودشان افرادی را بزک میکنند یا به آنان انگ میزنند که این شخص را حاکمیت آورده و یا بدلی است و یا غیره.
*خاتمی «مَحَک» اصلاحطلبی نیست
فارس: نظرتان در این باره که میگویند از گِل خاتمی لاله عارف نمیروید، چیست؟
شکوری: این صحبتها، صحبتهای کوچه بازاری و از زبان اصلاحطلبان درجه سوم و چهارم است. هر اصلاحطلبی سابقه و پیشینه آقای عارف را میشناسد. بنده زمانی که در مجلس ششم نماینده بودم، آقای عارف معاون اول آقای خاتمی بود و مسئولیتهای مختلفی در دولت اصلاحات داشت. ما بر اصالت اصلاحطلبی آقای عارف صحه میگذاریم. اصلاحطلب بدلی برخی از احزاب، گروهها و اشخاصی هستند که به اسم اصلاحات قارچوار میرویند، البته دکتر عارف تفاوتها و حتی اختلافاتی سلیقهای با آقای خاتمی دارد، ولی آقای خاتمی که محک اصلاحطلبی نیست. من اسم آن احزاب و گروههای بدلی را نمیبرم، چون جنبه حقوقی دارد. برخیها به اسم اصلاحطلبی معرکه میگیرند، مصاحبه میکنند و برای خودشان جایی در اصلاحات باز میکنند، اما پشت پرده دنبال اهداف شخصی هستند.
*اصلاحطلبان با حمایت از روحانی پوست اندازی کردند
اشاره کردید که خاستگاه سیاسی آقای روحانی اصولگرایی بود. تغییر موضع اصلاحطلبان و حمایت از یک نامزد اصولگرا در سال 92 را چگونه تعبیر میکنید؟ به نظرتان این تغییر روش عدول از هویت اصلاحطلبی نیست؟
شکوری: خیر، این عدول از هویت اصلاحطلبی نیست، بلکه یک پوستاندازی سیاسی بود. بعد از قضایای سال 88 برخی از اصلاحطلبان تندروی کردند و سرشان به سنگ خورد، بنابراین پس از آن بر این باور شدند که عالم سیاست عالم تعامل است و عالم آرمانگرایی محسوب نمیشود. اصلاحطلبان آرمانگرا و تندرو خود به خود منزوی شدند.
آرمانگرایی مگر بد است؟
شکوری: آرمانگرایی که گفتم یعنی خیالزدگی و رؤیا. برخیها در رؤیاها میگفتند ما باید فلان چیز و فلان مسیر را عوض کنیم، اما من معتقدم این نگاهها آرمانی و آرزوست و واقعیت چیز دیگری را به ما میگوید. واقعیت این است که شما باید با وضع موجود کنار بیایید. ببینید رهبر فعلی، مجلس فعلی، قوه قضائیه، چه کسانی هستند و نهادهای مدنی و اجتماعی در چه وضعیتی قرار دارند. با در نظر گرفتن مجموع این واقعیتها کنش سیاسی خود را تنظیم کرده و بروز دهید. قاطبه اصلاحطلبان پس از سال 88 به این حقیقت رسیدند.
یعنی...
شکوری: بگذارید مثالی بزنیم و از این بحث عبور کنیم.
*اصلاحطلبان از آرمانخواهی به سمت واقعیتطلبی تغییر مسیر دادهاند
بفرمایید.
شکوری: آمریکاییها و اروپاییها تا دیروز تدارک میدیدند که اردوغان را با یک کودتا ساقط کنند، اما 2 ماه بعد جانکری با اردوغان ملاقات میکند و اجازه میدهند در سوریه تانک وارد کند. یا به عنوان مثال؛ آقای اردوغان روزی مصاحبه میکند و میگوید ما حقمان بود که هواپیمای روس را ساقط کنیم، اما بعداً روزی مجبور میشود با دست خطی به زبان روسی برای پوتین بنویسد که من اشتباه کردم و عذر مرا بپذیرید. این یعنی واقعیتگرایی و تعامل. به اعتقاد بنده اصلاحطلبان به صورت اتوماتیک مواضع و دیدگاههای خود را عوض کرده و از آرمانگرایی به سمت واقعیتگرایی در حرکت هستند. به عبارتی عینینگر تر شدهاند. ما هم در گذشته به آنها میگفتیم که واقعیتها را مورد توجه قرار بدهید، چون آرمان و آرزو فقط آرزو است و اتوپیاست(آرمان دست نیافتنی). ما در سال 92 احساس کردیم که جامعه نیازمند فردی چون حسن روحانی است هر چند وی پس از به قدرت رسیدن، دولت اصلاحطلبی که مدنظر بود، تشکیل نداد؛ اما باز هم خوب بود.
*چرخش اصلاحطلبان به سمت روحانی نقطه گریز از شرایط بود
پس میتوان اینگونه تعبیر کرد که چرخش به سمت روحانی نقطه گریز از شرایط برای اصلاحطلبان بود؟
شکوری: بله. نقطه گریز از شرایط دشوار موجود بود. اصلاحطلبان معتقد بودند اگر با آمدن حسن روحانی وضعیت جامعه تلطیف یافت، میتوان پس از وی، به روی کار آمدن یک رئیسجمهور اصلاحطلب فکر کرد؛ اما اگر به این نقطه نرسیدیم هم شرایط قابل قبول درست میشود.
*رییس جمهور متوجه پشتوانه رای خود در سال 92 نیست/اصلاحطلبان مجبور نبودند که از روحانی حمایت کنند
تأکید داشتید که جریان اصلاحطلب متوجه واقعیت شده است. به نظر شما آقای روحانی متوجه این واقعیت است که اصلاحطلبان پشتوانه وی در سال 92 بودند و وی را به پیروزی رساندند؟
شکوری: من اگر بخواهم از موضع اصلاحات اظهارنظر کنم ممکن است موجب تضعیف آقای روحانی شود و من دوست ندارم در این شرایط وی را تضعیف کنم، اما نظر شخصی من این است که متأسفانه آقای روحانی متوجه پشتوانه رأی خود در سال 92 که اصلاحطلبان بودند، نیست.
*مجبور نیستیم از روحانی حمایت کنیم
علت آن نیز مشاوره برخی از مشاورین و یاران نزدیک آقای روحانی است که اطلاعات غلط میدهند و به روحانی تأکید میکنند که این رأی متعلق به خودت بوده است و اصلاحطلبان مجبور بودند از شما حمایت کنند، در حالی که ما مجبور نبوده و نیستیم که از روحانی حمایت کنیم. ما در سال 92 دکتر عارف را داشتیم و اگر بر روی وی متمرکز میشدیم، میتوانستیم عارف را به پاستور برسانیم. برای ما بین آقای ولایتی و روحانی چه فرقی وجود داشت؟! من به شما میگویم. هیچ فرقی بین آن دو برای جریان اصلاحطلب نبود. ما یک فرد معتدل میخواستیم و ولایتی هم یک آدم معتدل و واقعگرا است؛ بنابراین شایسته نیست که بگویند اصلاحطلبان مجبور بودند از روحانی حمایت کنند.
برخیها میگویند که دولت تدبیر و امید به اصلاحطلبان تنفس مصنوعی داد تا این جریان احیاء شود؛ اصلاحطلبان هم میگویند دولت فعلی از رحم اجارهای ما استفاده کرده تا به قدرت برسد. بالاخره چه کسی تنفس مصنوعی داده و چه گروهی رحم خود را اجاره داده؟
شکوری: اینکه به اصلاحطلبان تنفس مصنوعی داده شده تا احیاء شوند صحیح نیست، چون واقعیات چیز دیگری را عنوان میکند. اصلاحطلبی در کشور یک جریان جا افتاده است، بنابراین قشری از ملت با تمام وجود اصلاحطلب و قشری دیگر اصولگرا هستند. شما نمیتوانید این قشر از جامعه را از اصولگرا یا اصلاحطلب بودن منصرف کنید. اصلاحطلبان قانون اساسی و ولایت مطلقه را قبول دارند و جزئی از نظام هستند.
*اصلاحطلبی از جریان سبز جداست/ما جزئی از هویت سیاسی نظام هستیم
پس چرا فتنه سبز در سال 88 ... ؟
شکوری: این اصلاحطلبان جدا از جریان سبز هستند، چرا که نه اصلاحطلبان جریان سبز را قبول دارند و نه جریان سبز، اصلاحطلبان را قبول دارد، بنابراین اصلاحطلبی جزئی از هویت سیاسی نظام ما شده است. همانگونه که حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه جزئی از هویت سیاسی ایالات متحده آمریکا محسوب میشوند با این تعبیر استراتژیهای نظام ثابت است و این تاکتیکها است که تغییر میکنند.
خب چرا اعلام برائت نمیشود؛ چرا آن زمان سکوت شد...
شکوری: همین که امثال بنده میگوییم ما دو جریان جدا و متفاوتیم، گواه این واقعیت است. آقای صبحی! شما در دولت اصلاحات دیدید که تندترین وزیرها در کابینه حضور داشتند، اما استراتژی نظام ثابت بود. در 8 سال دولت محمود احمدینژاد تندترین دولت اصولگرا بر روی کار آمد، البته آقای احمدی نژاد خود را از اصولگرایی نیز عدول داد و حتی میگفت ما دولت امام زمان(عج) هستیم و حتی نمیگفت ما دولت و سرباز ولایت فقیه هستیم؛ بنابراین استراتژی نظام در آن دولت هم با آن تندرویهایی که داشت تغییر نکرد. نظام تکان نخورد و استراتژیها بر سر جای خود ماند، چرا که ساختار نظام جمهوری اسلامی به گونهای است که در آن ولایت فقیه وجود دارد و این جایگاه ولایت فقیه طوری طراحی شده است که به همه جریانهای زیر چتر ولایت میدان داده میشود که متناسب با توان خود فعال باشند.
*نظام ما متولد شده از انقلاب است و کودتایی نیست
به عبارتی چتر انقلاب گسترده است.
شکوری: بله، نظام ما متولد شده از انقلاب است و کودتایی نیست. مردم انقلاب کردند و ساختاری را برانداختند و ساختار دیگری را پیریزی کردند و هنوز هم به این دستاورد چون بچه خود علاقه و ایمان دارند. چه طرف نمازخوان، ارمنی، غیرمسلمان و یا دارای دین دیگری باشد، خواستار نظام جمهوری اسلامی هستند. به نظر شما چرا بشار اسد در سوریه ساقط نشد؟ اوایل که گروهکهای تکفیری-تروریستی حملات را صورت دادند، همه میگفتند اسد ساقط میشود، اما من معتقد بودم اگر بشار اسد 2 ماه دوام بیاورد دیگر ساقط نمیشود. برخی از دوستان تحلیلگر مرا مسخره میکردند و میگفتند آمریکا میخواهد بشار برود، بنابراین میرود، اما من معتقد بودم بشار اسد اگر 2 ماه طاقت بیاورد، دیگر ساقط نمیشود چون جامعه سوریه را میشناختم. در جامعه سوریه حدود 18 درصد علوی و شیعه هستند و خود بشار اسد نیز علوی است. حدود 15 درصد اقلیتهای مذهبی هستند و آنها در دفاع از حکومت اسلامی شدیدتر از علویان هستند. برخیها نیز سکولار هستند که حتی سکولارها هم در جامعه سوریه خواستار داعش نیستند بلکه علویها را میخواهند. بنابراین اکثریت جامعه سوریه به لحاظ استراتژیک همپیمان اسد است، بنابراین وی سقوط نمیکند. در جامعه ایران نیز چنین شرایطی حاکم است. هر دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی شدیداً خواهان حفظ ساختار نظام هستند. بنابراین از این نگاه حرف آقای بادامچیان خیلی اشتباه بود که گفته بود اصلاحطلبی مُرده است، هیچگاه جریان اصلاحات در جمهوری اسلامی ایران نمیمیرد، چنان که جریان اصولگرایی نمیمیرد.
*اظهارات آقای حجاریان اشتباه بود/اگر روحانی هم نمیآمد، اصلاحطلبان نمیمردند
پیش از این چنین اظهاراتی از آقای حجاریان مبنی بر اینکه «میخ آخر را بر تابوت اصلاحات کوبیده شد» هم منتشر شده بود.
شکوری: اظهارات آقای حجاریان هم اشتباه بود و گذشت؛ زمان اشتباه بودنش را ثابت کرد. من این تنفس مصنوعی را قبول ندارم چون اگر روحانی هم نمیآمد، اصلاحطلبان نمیمردند. ممکن بود اصلاحطلبان به دو شقه تقسیم شوند؛ یعنی یک جریان افراطی از آنها متولد شود و تبدیل به اپوزیسیون تند شوند و جریان دیگر نیز فعالیت اجتماعی سیاسی نمیکرد اما نمیمُرد و در یک موقعیت خاص دوباره ریشه دوانده و سر در میآوردند. در مورد رحم اجارهای هم که فرمودید فقط میتوانم بگویم اینها برای ژورنالیستها تعابیر جالبی به شمار میآید. رحم اجارهای یعنی چه؟ اصلاحطلبان احساس کردهاند که از بین ولایتی، روحانی و عارف، روحانی در شرایط سال 92 بهتر بود، در حالی که به هر یک از این 3 نفر کمک میکردند، او به ریاستجمهوری میرسید. رحم اجارهای یعنی اینکه بین یک جریان و یک دولت قرارداد و توافقنامهای امضا شود، اما هیچ تعهدی بین طرفین صورت نگرفت.
*واژه رحم اجارهای برای اصلاحطلبان و روحانی وهن است/روحانی برای کارگزاران کار کرد نه اصلاحطلبان/آرمانهای اصلاحطلبی در دولت روحانی مغفول ماندند
رحم اجارهای واژهای است که اصلاحطلبان به کار بردهاند...
شکوری: هر کس که به کار برده باشد، من این تعبیر و واژه را قبول ندارم. من استفاده از واژه رحم اجارهای را هم برای آقای روحانی و هم برای اصلاحطلبان وهن میدانم. معتقدم اصلاحطلبان صرفاً به آقای روحانی برای ریاست پاستور کمک کردند و هیچ انتظاری هم از وی نداشتند. من قبلاً هم گفتهام، آقای روحانی برای حزب کارگزاران کار کرد نه برای اصلاحطلبان؛ وی آقای جهانگیری از افراد شاخص حزب کارگزاران سازندگی را به تصدی معاون اولی خود رسانده است و شماری از پستهای وزارتی را به آنان داد، اما اصلاحطلبان و آرمانهای اصلاحطلبی مغفول ماندند.
*یک اصلاحطلب خالص و مورد وثوق در کابینه حضور ندارد
پس آقای روحانی در قبال زحمت اصلاحطلبان ادای دین نکرده است!
شکوری: میتوان گفت آقای روحانی به اصلاحطلبان به صورت خاص هیچ خدمتی نکرد. ما امروز هیچ اصلاحطلبی به آن معنا در کابینه آقای روحانی سراغ نداریم. همه وزرا یا کارگزارانی و یا اصولگرا هستند. یک اصلاحطلب خالص و مورد وثوق در کابینه حضور ندارد.
*دولت حزب اعتماد ملی را بازی نداد/روحانی در قبال زحمات ما ادی دین نکرد
یعنی آقای روحانی حزب اعتماد ملی را اصلاً در کابینه بازی ندادهاند؟
شکوری: بله؛ البته اصلاحطلبی مترادف با حزب اعتماد ملی نیست، با این حال نه، حزب اعتماد ملی هم هیچ بازی داده نشد. شاید در چینش استانداران چند اصلاحطلب و یا افراد با سابقه حضور در حزب اعتماد ملی وجود داشته باشد، اما اعتماد ملی به عنوان حزب هیچ سهمی در دولت تا این لحظه نداشته است. تعدادی از کسانی که در گذشته عضو حزب اعتماد ملی بودهاند که در دولت مسئولیتهایی را گرفتند، اما سهم حزب اعتماد ملی در دولت محسوب نمیشوند.
*شرط مسئولیت گرفتن برخی از افراد در دولت قطع کردن وابستگی حزبی بوده است
آقای سلطانیفر و یا خباز...
شکوری: آقای سلطانیفر سالها است که در جلسات حزب اعتماد ملی شرکت نمیکند. آقای خباز هم که اکنون استاندار سمنان شده است، وقتی در مجلس حضور داشت از حزب اعتماد ملی جدا شد. آقای روحانی به این افراد با عنوان حزب اعتماد ملی سمت نداده، چون وی پس از آنکه به قدرت رسیده با حزب ما هیچ جلسهای نداشته است. این افرادی که اکنون در دولت مسئولیت گرفتهاند به دلیل اینکه رفقای آقای روحانی بودهاند، مشغول به کار شدند و ظاهراً با آنان شرط شده است که وابستگی حزبیشان را قطع کنند، چون از تاریخ پذیرش مسئولیت در حزب دیده نشدهاند. گاهی برخی از دوستان ما در جلسات حزب اعتماد ملی میگویند که اعلام کنیم مسئولان رده بالایی که قبلاً عضو اعتماد ملی بودند کارکردشان هیچ ربطی به حزب اعتماد ملی ندارد، چون سهمیه این حزب محسوب نمیشوند. اگر آقای روحانی میخواهد حزب ما را در دولت بازی بدهد باید با ما مشورت کند و مثلاً حزب 2 نفر را برای 2 مسئولیت به وی معرفی کند، اما این اتفاق نیفتاده است. این افرادی که امروز در دولت مسئولیت گرفتهاند در گذشته و حتی بعد از حصر آقای کروبی به جلسات حزب اعتماد ملی میآمدند، اما به محض اینکه در دولت پست گرفتند از حزب اعتماد ملی غایب شدند.
*دولت یازدهم رفاقتی به افراد سمت میدهد/کسانی پست گرفتند که در مرکز تحقیقات استراتژیک رفت و آمد داشتند
پس دولت یازدهم رفاقتی به افراد پست میدهد؟
شکوری: به نظر من بله؛ دولت مسئولیتها را به طور رفاقتی تقسیم میکند. تمام کسانی که در مرکز تحقیقات استراتژیک رفت و آمد داشتند، اکنون پست گرفتهاند، بنابراین من این را از طرف حزب اعتماد ملی اعلام میکنیم افرادی که قبلاً عضو حزب اعتماد ملی بودند و اکنون در دولت پستهای بالایی گرفتند، اما بعد از گرفتن مسئولیت با حزب اعتماد ملی قطع رابطه کردهاند، عملکرد آنان هیچ ربطی به حزب اعتماد ملی ندارد، چه خوب باشد و چه بد!
*اصلاحطلبان باید مسئولیت عملکرد دولت روحانی را بپذیرند
عملکرد دولت چطور؟ یعنی اگر عملکرد دولت چه خوب باشد چه بد، اصلاحطلبان عملکرد دولت را به عهده میگیرند؟
شکوری: باید قبول داشته باشند چون منطق این را میگوید. وقتی اصلاحطلبان از دکتر روحانی حمایت میکنند باید مسئولیت دولت او را هم به عهده بگیرند. اگر دولت خطا رفت یا زیانده شد، اصلاحطلبان باید آن خسران را بپذیرند، چون سهیم و حامی بودهاند. همچنین اگر دولت موفق بود و توانست کار کند، اصلاحطلبان باید بگویند که ما در این موفقیت سهم داشتهایم.
*عملکرد فراکسیون امید بررعهده اصلاحطلبان است/اصلاحطلبان از اعضای لیست امید امضا گرفتهاند
اصلاحطلبان باید در انتخابات مجلس دهم نیز عملکرد لیست امید را برعهده بگیرند.
شکوری: بله، حمایت اصلاحطلبان از لیست امید محکمتر بود و از اعضا برای میثاقنامه امضا گرفتهاند. البته شماری از نمایندگان عضو لیست امید آن میثاقنامه را زیر پا گذاشتند و عهدشکنی کردند.
*شماری از اعضای لیست عهدشکنی کردند
در آن میثاقنامه دقیقاً چه مواردی آورده شده بود؟
شکوری: در میثاقنامه نوشته شده بود ما با اعتقاد به اصول و آرمانهای اصلاحطلبی و حمایت اصلاحطلبان به مجلس میرویم و در مجلس به این میثاقنامه وفادار خواهیم ماند. من البته نقل به مضمون میکنم؛ اما شما دیدید که این افراد در انتخاب رئیس مجلس زیر میثاقنامهشان زدند و به قول خود عمل نکردند. شما میدانید در مجلس رأی مهم است وگرنه قیافه این افراد که مهم نیست. شما دیدید افرادی که از طریق لیست امید به مجلس رفتند، جور دیگری رأی دادند و در فراکسیونهای دیگری عضو شدند.
*حمایت اصلاحطلبان از روحانی باید مشروط باشد/وی تاکنون به وعدههایش عمل نکرده است
اصلاحطلبان اگر برای سال 96 به این نتیجه رسیدند که از روحانی حمایت کنند، پیششرط خواهند داشت یا خیر؟ در آینده به شرط از روحانی حمایت میکنید؟
شکوری: در این مورد من نمیتوانم از طرف اصلاحطلبان حرف بزنم؛ اما نظر شخصیام را میگویم. چون اصلاحطلبان باید در این مورد جلساتی را برگزار کنند، که اگر بنا داریم از روحانی برای سال 96 حمایت کنیم، شرط و شروط بگذاریم یا خیر؟ اما نظر شخصی بنده این است که حمایت از دکتر روحانی این دفعه مشروط باشد، در انتخابات 92 ایشان تعهد اسمی به اصلاحات نداشت، ولی وعدههای سیاسی به مردم و اصلاحطلبان در تبلیغاتش داده بود که تاکنون به آنها عمل نکرده است.
فارس: صحبتهایی وجود دارد، آقای موسوی خوئینیها با آقای روحانی دیدار داشتهاند.
شکوری: اینها شخصی است. بله، طبعاً و به هر حال باید صحبتهایی با آقای روحانی صورت بگیرد.
در مورد چه چیزهایی با آقای روحانی صحبت شود؟
شکوری: باید صحبتهایی با این مضمون صورت بگیرد که اگر قرار است ما در سال 96 از شما حمایت کنیم، شما هم باید به خواستههای کلی اصلاحطلبان رویکرد مثبت نشان بدهید. تأکید میکنم خواستههای کلی، چون موردی و مصداقی نمیتوان نام برد که این خواستهها چه چیزی است.
پس هنوز درباره این خواستهها و حمایت از روحانی به جمعبندی نرسیدهاید؟
شکوری: بله، هنوز جمعبندی نشده است. ممکن است خواستههای مختلفی باشد. اگر آقای احمدینژاد در صحنه حاضر میشد، اصلاحطلبان بدون برو برگرد و با هیجان و انسجام پشت سر روحانی قرار میگرفتند، ولی اکنون شرایط فرق میکند.
*ممکن است اصلاحطلبان برای حمایت از روحانی شرط و شروط بگذارند/ولایتی در بین اصلاحطلبان بدون رأی نیست
بنابراین به حریف آقای روحانی بستگی دارد؟
شکوری: بله، اگر آدمهای معتدلی چون ولایتی و امثال او وارد صحنه شوند ممکن است روحانی با شرط و شروط از سوی اصلاحطلبان مواجه شود. البته آقای ولایتی در بین اصلاحطلبان بدون زمینه نیست.
شما خبری از دیدار آقای موسوی خوئینیها و آقای روحانی دارید؟
شکوری: من هم فقط خبرش را شنیدهام و هیچ اطلاعی از محتوای آن ندارم.
به بحث مذاکره در صحبتهایتان اشاره کردید و فرمودید فضا در جامعه به گونهای شده بود که باید با مذاکرات مسائل اقتصادی را بهبود میدادیم و هر چند در فرمایشتان اشاره کردید که دولت خدمات بزرگی به مردم صورت داده است. لطفاً تبیین کنید آیا آن شعارهایی که گفته میشد در خصوص بحث مذاکره با آمریکا به ثمر نشسته و الان دولت چه خدماتی به مردم ارائه کرده است؟
شکوری: من نظرات شخصیام را بیان میکنم و ممکن است شما و یا شخص دیگری با نظر من موافق نباشید و یا تحلیل دیگری داشته باشد. برداشت من این است که اگر دولت آقای احمدینژاد در قالب شخص دیگری مشابه خودش ادامه پیدا میکرد، احتمالاً ما با جنگ روبهرو میشدیم و به ما حمله میشد. چون آمریکا به دنبال بهانه بود. اجماع جهانی هم علیه ما وجود داشت و ما ذیل فصل 7 شورای امنیت قرار داشتیم.
در همین رابطه مؤسسه رند وابسته به پنتاگون آماری را بر روی خروجی خود قرار داد که آمریکا توان حمله نظامی به ایران را نخواهد داشت.
شکوری: این یک بحث دیگر است. من هم خودم همچنین اعتقادی دارم که اگر جنگی بین ایران و آمریکا صورت بگیرد، آمریکا شکست میخورد. این ایمان قلبی من است و شواهد هم این را نشان میدهد. آمریکا از عهده افغانستانی که فاقد ارتش و سپاه ما برنیامد. شما در عراق و سوریه هم وضعیت آمریکا را دیدید. آمریکا فرسنگها از ایران دور است، اما از عوامل منطقهای استفاده میکند و ممکن است از اسرائیل، امارات، عربستان و حتی ترکیه برای لشکرکشی به ایران استفاده کند. ما در جزیره هستیم.
*کوچکترین حمله خارجی به ایران سبب افزایش انسجام بین مردم میشود
بله مؤسسه رند نیز به توانمندی نظامی ایران اشاره کرده بود.
شکوری: بله، با اینکه ما در جزیره هستیم، اما توانمندیهای زیادی داریم، چون این نظام با کوتا سر کار نیامده بلکه با انقلاب بر سر کار آمده است؛ بنابراین اگر کوچکترین حمله خارجی به ایران صورت بگیرد، انسجام بین مردم بیشتر میشود و مردم مثل 8 سال دفاع مقدس به میدان میآیند. چون ما در خانه خودمان هستیم و آنها از بیرون وارد کشور ما میشوند. ما میتوانیم آنها را شکست دهیم، اما بنیانهای تمدنی ما آسیب میبیند و یا از بین میرود. ما امروز بوشهر را داریم اگر جنگی صورت بگیرد ممکن است بوشهر از بین برود. انرژی اتمی ما توسط آمریکاییها تخریب میشود. آنها حتی به عسلویه نیز دسترسی پیدا خواهند کرد و از بین خواهند رفت. ما در این هماورد نظامی شکست نمیخوریم اما بنیانهای شهری و صنعتی ما تخریب میشود.
*برجام اجماع جهانی علیه کشور ما را از بین برد
بله چون جنگ یعنی خسارت.
شکوری: خسارت جنگ ایران با آمریکا از خسارت جنگ آمریکا با عراق فرق میکند؛ یعنی وقتی اجماع جهانی علیه ما باشد ما را تبدیل به عراق میکنند. درست است امروز آمریکا در عراق نیست اما دیگر از عراق چیزی نمانده است. البته اکنون به خاطر برجام اجماع جهانی علیه کشور ما وجود ندارد.
ما هم عراق نیستیم در 8 سال دفاع مقدس که اجماع جهانی علیه ما وجود داشت 8 سال ایستادگی کردیم.
شکوری: اجماع جهانی در جنگ ایران و عراق غیر مستقیم بود. فرانسه، آلمان و روسیه سلاحشان را در اختیار صدام قرار میدادند و صدام به ما حمله میکرد.
*اصلاحطلبان از عملکرد دولت خیلی راضی نیستند
برخی کشورها نیروهای انسانی و حتی سربازهایشان را نیز در اختیار صدام قرار میدادند.
شکوری: بله یک تعداد سودانی و عرب مزدور بودند و پشتیبانی مالی هم توسط عربستان و دیگر عربها صورت میگرفت. اما این با اجماع جهانی فرق میکند. ما چقدر میتوانستیم نفت صادر کنیم؟ اگر یک الی دو سال این تحریمها طول میکشید ما دیگر نمیتوانستیم حتی روزی چند بشکه نفت صادر کنیم. باید نفت میدادیم فقط به ازای دارو و نان؛ بنابراین کشور میخوابید. ما از عملکرد آقای روحانی خیلی راضی نیستیم اما اگر بخواهیم انصاف به خرج بدهیم باید اذعان داشته باشیم که در مجموع برجام به نفع کشور بود وقتی رهبری از تیم مذاکره کننده حمایت میکند یعنی در پشت پرده برخی موارد را به وضوح میبیند؛ اما تیم مذاکره کننده ما اندکی قصور و در نتیجه آمریکا خیانت کرد. برجام برنامهای بود که آقای روحانی و تیم آقای ظریف طبق گفته رهبری واقعاً متعهدانه عمل کردند.
شما درباره اینکه گفته میشود از درون تیم مذاکره کننده هم جاسوسی بیرون آمد چه میدانید؟
شکوری: آن یک مورد بود. البته من از کنه قضیه (ماهیت ماجرا) خبر ندارم. از آقای عراقچی پرسیده بودند که گفته بود نمیتوانم نظر بدهم و البته خبر رسمی هم در این زمینه بیرون نیامد و ممکن هم است یک الی 2 جاسوس بین این تیم نفوذ کرده بود، اما کارکرد کلی تیم مذاکره کننده مورد تائید رهبری بود. البته من منکر برخی کوتاهیهای این تیم نیستیم چون در مورد دلار و گردش مالی در برجام فاقد کارشناسی دقیق بودند و شما دیدید که آمریکا پس از برجام از همین نقطه ضعف برجام، جلوی دلار را گرفت. بنابراین اینها نقصهای برجام است ولی خیانت نیست.
*آمریکا در اجرای برجام خیانت کرد/باید علیه آمریکا به محافل بینالملی شکایت کنیم
بحث ما اصلاً خیانت تیم مذاکره کننده نیست.
شکوری: بله اینها نقصهای برجام است و اگر دقتی بیشتری میشد، این نقصها وجود نداشت و آمریکا هم نمیتوانست، خیانت کند. امروز ما شاهد خیانت آمریکا به برجام هستیم و باید این اقدام آمریکا را به محافل بینالمللی کشاند و علیه آمریکا شکایت کرد، چون در برجام نیز پیشبینی شده است.
*امیدهای روحانی بر باد رفته است
یعنی توصیه شما به دستگاه دیپلماسی ایران این است که در قبال بدعهدی آمریکا به ایران به مجامع بینالمللی شکایت کند.
شکوری: به نظر من باید در این زمینه از همین الان فعال شوند، اقتصاد ما الان با رکود مواجه است و امیدهای آقای روحانی به باد رفته است. ایشان فکر میکرد ...
آنها (آمریکاییها) هم پولهای بلوکه شده را مصادره میکنند.
شکوری: بله، آقای روحانی فکر میکرد این پولها میآید و ما با سیستم بانکی بینالمللی ارتباط پیدا میکنیم و پول های آزاد شدهمان در اختیار دولت قرار میگیرد و سرمایهگذاریها سرازیر کشور میشود. امروز ما شاهد این هستیم که سرمایهداران خارجی وارد ایران میشوند اما قادر به آوردن پول به ایران نیستند، چون بانکهای بزرگ خارجی میترسند. به نظر من نقص برجام این بوده و میتوان از این حیث به آن انتقاد کرد. در برجام بعد اقتصادی مخصوصاً در مسائل بینالمللی مالی پیشبینیهای لازم و دقت کافی صورت نگرفته است، اما با همه این ضعفها، مشکلات و نقصها معتقدم برجام به نفع مردم، نظام و انقلاب شده است و این اقدام مثبت آقای روحانی است چون ما را از ذیل فصل 7 شورای امنیت بیرون آورد.
*روحانی شکست بخورد، احمدینژاد تکرار میشود
اشاره داشتید که رکود در جامعه وجود دارد به نظر شما رکود و نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی میتواند پاشنه آشیل دولت باشد؟ شما میفرمایید که یکی از اقدامات مثبت آقای روحانی برجام بوده است اما مردم انتظار داشتند که با برجام شاهد رونق اقتصادی باشند، اما این اتفاق نیفتاد.
شکوری: ما امروز شاهد تخریب دولت هستیم و به اعتقاد من بین تخریب و انتقاد فاصله بزرگی وجود دارد، من اگر جزء منتقدان دولت هستم نباید جزء مخربین دولت باشم، چون اگر دولت تخریب شود، نظام شکست میخورد. عدهای نباید به دنبال شکست دولت باشند بلکه باید دولت را متوجه کنند که معایب و نواقصی دارد و باید خود را اصلاح کند.
اگر دولت آقای روحانی شکست بخورد، قضیه آقای احمدینژاد تکرار میشود و دیگر قادر نخواهیم بود که کشور را بازسازی کنیم و به خط اعتدال بیاوریم، شیرازهها از هم میپاشد. امروز دولت تخریب میشود و از سوی دیگر حمایت رسانهای از دولت صورت نمیگیرد، من همواره تلویزیون را تماشا میکنم اما متأسفانه صدا و سیما اصلاً از دولت حمایت نمیکند و فعالیت دولت را با رویکرد نقد منصفانه و بیطرفانه در معرض قضاوت افکار عمومی قرار نمیدهد. رسانه ملی در زمان احمدینژاد در بست در اختیار دولت بود اما الان فقط حدود 10 درصد رسانه ملی در اختیار دولت روحانی است.
*برجام محاصره اقتصادی ایران را شکست/علت رکود کاهش بیش از حد تورم است
امروز رسانه ملی اخبار خیلی ضروری را میگوید و اخباری که مربوط به دولت است معمولاً در رده سوم و چهارم قرار دارد در حالی که بعد از رهبری این دولت است که همه کاره مملکت قرار میگیرد، بنابراین باید دولت مطرح شود، اما ما شاهد این هستیم که رسانه ملی در اینباره خوب عمل نمیکند. متأسفانه مردم عقلشان در چشمشان است بنابراین وقتی رسانه ملی اینگونه کار میکند برای مردم درست تفهیم نمیشود که اهمیت برجام چیست. اگر ما برجام را صورت نمیدادیم امروز در صادرات چند بشکه نفت هم ناتوان بودیم. مردم آیا اینها را میدانند؟ مردم میدانند که برجام یک جنگ محتمل را دفع کرده است؟ من البته تأکید میکنم جنگ محتمل نه جنگ قطعی. برجام یک محاصره اقتصادی را شکسته است و ما امروز با همه مشکلاتی که در مورد دلار داریم، به راحتی میفروشیم، میخریم، صادرات و یا واردات صورت میگیرد. دولت واقعاً تورم را کاهش داده است یعنی تورم 40 درصد را به 10 درصد کاهش داده است. اینها اقداماتی است که دولت یازدهم صورت داده است. البته به نظر من اینکه دولت تورم را تا این حد کاهش داده اشتباه است چرا که یکی از عوامل رکود، کاهش بیش از حد تورم است.
*دولت باید سیاست اقتصادی انبساطی را دنبال میکرد/روحانی تیم اقتصادی هاشمی را بر سر کار آورد
قدرت خرید مردم کمتر شده است.
شکوری: بله دولت بهتر بود تورم را در حد 17-18 درصد نگه میداشت. سیاست انبساط پولی را باید در پیش میگرفتند و در جامعه تزریق میکردند. به عنوان مثال باید صنعت مسکن و ساخت و ساز را فعال میکردند. شما امروز میبینید که کارگران از صبح تا عصر در خیابانها میچرخند اما کسی به آنها کار نمیدهد. امروز شیشهبُر، شیشه بُری نمیکند، جوشکار کارش خوابیده است و آهنگر از صبح تا شب دستانش را روی دست گذاشته است و آجر پز آجرش را نمیتواند بفروشد و ... . اینها شغلهایی است که مستقیم و غیر مستقیم با صنعت مسکن رابطه دارد.
حدود 60 درصد از فعالیتهای اقتصادی به مسکن بر میگردد اما امروز مسکن خرید و فروش نمیشود، ما شاهد این هستیم که منازل مسکونی زیادی ساخته شده است اما به فروش نمیرسد. بنابراین اگر دولت سیاست پولی انبساطی را در پیش میگرفت به این وضعیت دچار نمیشدیم. بر این باورم یکی از اشتباهات آقای روحانی این بود که تیم اقتصادی جناب آقای هاشمی را بر سر کار آورد، در حالی که ایشان باید متوجه میشدند که تیم اقتصادی آقای هاشمی به درد عصر حاضر که دوره بحران است، نمیخورد و متأسفانه هنوز هم در حال ادامه دادن است.
*خط قرمز روحانی همچون احمدینژاد «کابینه» شده است/روحانی باید در مورد حقوقهای نجومی وزیر مربوطه را عزل میکرد
قائل به تغییر وزرای اقتصادی هم نیست.
شکوری: بله، آقای روحانی هم مثل آقای احمدینژاد خط قرمزش کابینه شده است در مورد فیشهای نجومی که پایهگذاری آن مربوط به گذشته بود و ما که خواص هستیم بر این مسئله واقف هستیم، اما وقتی این فیشها فاش شد آقای روحانی باید موضع تندی اتخاذ میکرد و وزیر مربوطه را عزل میکرد اما عزل نکرد.
وزیر مربوطه یعنی چه کسی؟
شکوری: نمیخواهم اسم ببرم اما باید وزیر مربوطه را عزل میکرد. این در جامعه سر و صدا راه میانداخت و بر اقتصاد و جامعه اثر روانی ایجاد میکرد؛ اما آقای روحانی 20 روز بعد از سر و صداهای فیشهای نجومی یک موضع ضعیفی گرفت گفت که ما لایحه میدهیم.
*مردم کارکرد اقتصادی دولت را قبول ندارند/روحانی باید در تیم اقتصادی خود خانه تکانی میکرد/تیم اقتصادی و مشاورین دولت ضعف دارند
و گفتند 30 روزه باید تعیین تکلیف شود و آمار داده شود؛ اما این 30 روز هم گذشت و اتفاقی نیفتاد.
شکوری: این به دلیل ضعف تیم اقتصادی و مشاورین دولت است. شما پرسیدید که چرا تعدادی از مردم کارکرد اقتصادی دولت را قبول ندارند، نخست به دلیل این است که دولت تخریب میشود و دیگر اینکه خود دولت رسانه ندارد. به نظر من تیم رسانهای دولت اصلاً تیم نیست و تبلیغات بلد نیستند. تشکیلات ایران و ایرنا به آن معنا که باید از دولت حمایت کنند و صدای دولت باشند، نیستند. شما خودتان خبرنگار هستید و متوجه میشوید چه میگوییم اگر یک سیستم خبرنگاری بخواهد وارد شود و از یک جریان حمایت و یا تخریب کند، موثر واقع میشود. ما بارها از طریق رسانهها از دکتر روحانی خواستهایم در تیم اقتصادی و رسانهای خود خانهتکانی صورت دهد، اما اتفاقی نیفتاده است.
آیا این به دلیل عدم توصیهپذیری رئیس جمهور نیست؟
شکوری: شاید این حرفها به گوش ایشان نمیرسد. تیم رسانهای دولت باید دو جانبه باشد یعنی اطلاعات را به گوش مردم و رئیس جمهور برساند. بنابراین این تیم باید مسائل را به گونه صحیح به آقای روحانی هم منتقل کند.
*برخیها اطلاعات را گزینشی به رییس جمهور منتقل میکنند
این یعنی آقای روحانی اطلاعی از وضعیت اجتماع و مردم ندارد.
شکوری: من نمیدانم این سوال شما را چگونه پاسخ بدهم. به نظرم اطلاعات گزینشی به رئیس جمهور محترم داده میشود.
*نعمتزاده در کمپین نخریدن خودرو به مردم توهینها کرد/اگر جای روحانی بودم، نعمتزاده را درجا عزل میکردم/وی وزیر مغرور کابینه است
وقتی که شما میگویید به رئیس جمهور اطلاعات درستی نمیرسد و نمیداند بنابراین ایشان تحلیل درستی هم از اوضاع جامعه ندارد.
شکوری: شما دیدید که در مورد کمپین نخریدن خودرو، آقای نعمتزاده چه توهینی به این افراد کرد در حالی که خواسته اعضای این کمپین این بود که این ماشینها استاندارد نیست. آنها میگفتند چرا باید بالاترین قیمتها را به خاطر این خودروها از مردم دریافت اما نامرغوبترین اتومبیلها تحویل شود؟ ما سالانه 25 الی 30 هزار کشته و مقتول جادهای داریم. من اگر جای آقای روحانی بودم آقای نعمتزاده را درجا عزل میکردم، چون این وزیر به مردمی توهین کرده بود که سال 92 به وی رأی داده بودند. خواسته قانونی اعضای این کمپین اصلاح معایب و نرخ خودروها بود، اما وزیر مغرور آقای روحانی مردم را خائن خطاب کرد. من اطلاع دارم که شهروندی پژو پارس خرید و در اتوبان سلفچگان به ساوه 500 متر مانده به عوارضی ساوه کنترل ماشین را از دست داد و به گارد ریل برخورد کرد. مردم او را نجات دادند. وقتی کارشناس شرکت ایران خودرو اتومبیل را مشاهده کرد گفت که میل فرمان اتومبیل شکسته است. برای من این سوال همچنان باقی مانده در جادهای که نه سنگی است، نه چاله چرا باید میل فرمان اتومبیل تازه خریداری شده، بشکند؟! علیرغم همه این توضیحات مسئولان شرکت خودروسازی چنین ایراداتی را به گردن نگرفته و نمیگیرد. این نشان میدهد که این صنعت بُنجُل است و این شرکتها بی تعهدند. چگونه اتومبیلی که 1000 کیلومتر راه رفته میل فرمان میبُرد؟! مردم ما در جادهها به همین شکل جانشان را از دست میدهند.
*روحانی یا از مشکلات مردم خبر ندارد یا بدان بیتوجه است
مردم در کمپین خودرو از مسئولان این امنیت را میخواستند اما شما دیدید که وزیر آقای روحانی چگونه به مردم توهین کرد. مردم از دولت آقای روحانی و وزارت صنعت و معدن وی انتظار دارند که همسر و فرزندانشان را با اتومبیلهای امن جابهجا کنند. آقای روحانی یا از این معضل اتومبیل و مشکلات و معضل مردم خبر ندارد یا بدان بیتوجه است، که هر دو فاجعه است.
*تیم روحانی به درد 4 ساله دوم نمیخورد
اصلاح طلبان میگویند ما میخواهیم بین بد و بدتر، بد که همان آقای روحانی است را انتخاب کنیم. چه اتفاقی افتاده که نورچشمی سال 92 اصلاح طلبان امروز به یک گزینه بد تقلیل یافته است؟
شکوری: به دلیل همین مسائلی که بنده خدمت شما عنوان میکنم. البته من نمیگویم که آقای روحانی بد است، ولی آقای روحانی نواقص و معایبی دارد، بنابراین اگر میخواهد دولتش به نوبت دوم کشیده شود باید این نواقص را اصلاح کند. به عبارتی دیگر، این تیم به درد 4 ساله دوم نمیخورد! باید به مردم قول بدهد که دولت را اصلاح میکنند.
میگویند تیم به دلیل تعارفات سیاسی شکل گرفته است، نظر شما چیست؟
شکوری: من اطلاعات محدودی دارم که قبلاً گفتم، آن احزاب در این زمینه اصلاً مورد مشورت نبودند و آقای روحانی برای بستن کابینه شاید با آقایان خاتمی و هاشمی صحبت کرده بوده و این در صورتی بود که احزاب اصلاح طلب معتقد بودند باید آنها مورد مشورت روحانی قرار میگرفتند. آقای روحانی هم احزاب را فقط در ماه مبارک رمضان به صرف افطاری به پاستور دعوت میکند و یک سخنرانی میکند و نمایندگان چند حزب که از قبل تعیین شدهاند، نیز نظراتشان را ارائه میدهند. فرق این دولت با دولت قبل در حوزه حزبی این بوده است که دولت نهم و دهم احزاب را سرکوب کرده بود اما در این دوره خانه احزاب فعال شد اما این احزاب مورد مشورت قرار نمیگیرند و در امور دخیل نیستند.
بنابراین اگر بخواهیم بگوییم که سهم احزاب این این دولت چه بوده است...
شکوری: ما به عنوان حزب اعتماد ملی هیچ سهمی در دولت آقای روحانی نداشتیم. در ایران چند حزب بزرگ مانند مؤتلفه، جامعه مهندسین، حزب اعتماد ملی، حزب اتحاد ملت ایران، کارگزاران وجود دارد اما تاکنون با حزب اعتماد ملی هیچ مشورتی از سوی دولت آقای روحانی صورت نگرفته است.
*حمایت دراز مدت از روحانی، اصلاحطلبان را به سمت انقراض سیاسی میبرد/تیم اقتصادی دولت مشکلات مملکت را درک نمیکند
اصلاح طلبان میگویند که سازمان رأی آقای روحانی متعلق به اصلاحطلبان است پس بنابراین با این تفاسیر جامعه میپذیرد که روحانی اصلاح طلب است. پس اگر عملکرد آقای روحانی منفی باشد این به پای اصلاحطلبان نوشته میشود. آیا این نمره منفی با دست خط آقای روحانی در کارنامه اصلاحطلبان این جریان سیاسی را به سمت یک انقراض سیاسی سوق نمیدهد؟
شکوری: اگر دراز مدت باشد، بله. این به ضرر اصلاح طلبان است؛ اما اگر کوتاه مدت باشد مثل همین دوره میتوان گفت اصلاحطلبان تاکتیکی عمل کردهاند.
مهمترین مشکل حال حاضر دولت را چه میبینید؟
شکوری: مهمتریم مشکل فعلی دولت را این میدانم که تیم اقتصادی آقای روحانی مشکلات اقتصادی مملکت را درک نمیکند.
پس با این صحبت بر همان گفته پیشین خود مبنی بر اینکه رکود و مشکلات اقتصادی مشکل و معضل اصلی مردم است، تاکید دارید؟
شکوری: بله، کاملاً.
*وزرا از روحانی حساب نمیبرند/روحانی نباید با کابینه برخورد ریش سفیدی داشته باشد
یکی از انتقاداتی که احزاب همواره داشتهاند این بوده که در دولت چندصدایی وجود دارد. به نظر شما چرا باید افراد و وزرایی که در دولت حضور دارند علیه همدیگر موضعگیری کنند؟
شکوری: چون از مافوق خود حساب نمیبرند. کسی که عضو دولت شد باید مشی خود را متناسب با دولت تنظیم کند. اگر مشکلی در کابینه وجود دارد باید در درون کابینه حل شود، نباید این موضوعات رسانهای شود بنابراین من این مشکلات را به دلیل این میدانم که این افراد از مافوق خود حساب نمیبرند... من سیاستهای آقای احمدینژاد را قبول نداشتم ولی فرق وی با آقای روحانی این است که احمدینژاد مقتدر عمل میکرد؛ یعنی نسبت به اعضای کابینه و استانداران مواضع مقتدرانه داشت اما روحانی نسبت به کابینه با رأفت، مهربانی و ریشسفیدی عمل میکند، در حالی که رئیس جمهور باید با اقتدار رفتار کند.
آقای منتجبنیا طی مصاحبهای که با ما صورت دادند گفتند که کمیته انتخابات احزاب اصلاحطلب تشکیل شده است، اگر در این زمینه اطلاعاتی دارید ممنون میشویم با ما در میان بگذارید.
شکوری: در دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی بحثهایی را صورت دادهایم و قرار است اقداماتی درباره انتخابات انجام شود، اما هنوز جدی شروع نشده است.
*تشکیل کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی
آقای منتجبنیا گفتند که کمیته انتخابات احزاب اصلاحطلب تشکیل شده است.
شکوری: نه آن هنوز تشکیل نشده بلکه کمیته انتخابات حزب اعتماد ملی تشکیل شده است.
چه کسانی عضو کمیته انتخابات احزاب اصلاحطلب هستند؟
شکوری: فعلاً در کمیته انتخابات حزب ما فقط اعضای دفتر سیاسی حزب اعتماد ملی شرکت میکنند.
*اصلاحطلبان باید کنار روحانی نامزد دیگری هم داشته باشند
اما آقای منتجبنیا گفته بود که برخی از احزاب اصلاحطلب هم در این کمیته عضویت دارند.
شکوری: قرار است از آنها نیز دعوت شود و آنها نیز حضور یابند و نظرشان را بدهند. در کمیته احزاب اصلاح طلب قرار است کاندیدای احتمالی برای سال 96 مطرح شود. من معتقدم که نباید فقط بر روی یک فرد سرمایهگذاری کنیم، شاید در سال 96 آقای روحانی رد صلاحیت شد بنابراین باید فردی دیگری نیز نامزد شود. ایشان از آقای هاشمی که قویتر نیست، آن موقع میخواهند چه کار کنند؟ بنابراین باید همه احتمالات را در نظر بگیرند.
در نهایت چه کسی کاندید بشود، اصلاح طلبان از وی حمایت میکنند؟
شکوری: باید فضا را مورد ارزیابی قرار داد. نخست باید ببینیم شورای نگهبان تا چه اندازه به افراد برای حضور و نمود پیدا کردن فضا میدهد. دوم اینکه باید ببینیم چه کسانی برای رقابتهای سال 96 نامنویسی میکنند؛ اما شما یقین داشته باشید که از اصلاحطلبان تعداد زیادی برای ماراتن ریاست جمهوری نامنویسی خواهند کرد که البته این به سیاست شورای نگهبان بستگی دارد که چند نفر از این نامزدها را تائید صلاحیت کند؛ بنابراین در آن فضا میتوان در مورد سازمان رأی افراد نظر داد.
آقای زنگنه در مورد قراردادهای نفتی گفته است که باید محرمانه باشد آیا این رفتارها سبب به وجود آمدن کرسنتهای دیگر نمیشود؟
شکوری: من احاطه بر قوانین معاملات نفتی و معدنی ندارم و نمیدانم این قراردادها چه فازهایی را باید بگذارند؛ بنابراین اگر نظری هم بدهم کارشناسی شده نیست.
برنامه اصلاحطلبان برای پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا چیست؟
شکوری: ظاهراً آقای نجفی به عنوان محوریت تشکیل انتخابات شوراها انتخاب شدهاند اما هنوز بحث و گفتوگوی جدی صورت نگرفته است.
اولویت اصلاح طلبان برای سال 96 انتخابات ریاست جمهوری است یا شورای شهر؟
شکوری: اولویت ریاست جمهوری است.
در مورد حمایت اصلاحطلبان از روحانی که بخشی از آن به گفتوگو پرداختیم باز هم سئوالی مطرح میشود که اگر روزی بخواهد بین اصلاح طلبان و آقای روحانی طلاق سیاسی صورت بگیرد، حق طلاق با چه کسی است؟
شکوری: بحث طلاق در فقه یکطرفه است؛ یعنی شوهر میگوید من طلاق دادم و تمام میشود.
الان شوهر دولت است و یا اصلاح طلبان؟
شکوری: من این وسط شوهری نمیبینم.
به نظر شما حق طلاق با چه کسی میتواند باشد؟
شکوری: هنوز وقت این اتفاق نیفتاده است تا صف بندیها شروع نشود و چهرهها به میدان نیایند، نمیتوان صحبتی کرد.
پس اگر تنوع نامزدها بیشتر شود، احتمال طلاق آقای روحانی هم وجود دارد.
شکوری: در شرایط فعلی احتمالش وجود ندارد مگر اینکه وضعیت عوض شود.
پس حق طلاق نیز با اصلاحطلبان شد؟!
شکوری: اصلاح طلبان شوهر دولت نیستند که بخواهند طلاقش بدهند. این تعبیر درستی نیست.
فرمودید که آقای روحانی برخلاف دولت قبل خط قرمز نمیکشد. به نظر شما چرا دولت در مورد آقای فریدون سکوت کرده است؟ اگر آقای فریدون مشکلی دارد باید به پرونده وی رسیدگی شود، اگر هم مشکلی ندارد چرا رئیس جمهور سکوت کرده است؟
شکوری: در مورد آقای فریدون 2 مسئله شایعه شده است. نخست بحث تحصیلات وی و نحوه ورود به مقطع دکتری است که مجلس کمیتهای را تشکیل داده تا به این قضیه رسیدگی شود که نتیجه آن اعلام شده و طبعاً باید به این نتیجه احترام گذاشت. دومین مسئلهای که در مورد آقای فریدون وجود دارد ارتباط با برخی رؤسای بانکها است که تاکنون در حد شایعه بوده است.
دادستانی در مورد آقای صدقی رئیس بانک رفاه اعلام کرد که منسوب شدن آقای صدقی به توصیه آقای فریدون بوده است.
شکوری: بله قوه قضاییه باید بیطرفانه تصمیم بگیرد و اعلام کند، اگر آقای فریدون مجرم است که باید دادگاهی شود و نباید مماشاتی صورت گیرد و اگر مجرم نیست به شایعات پایان داده شود.
قضیه فریدون باید شفاف شود/ این مسئله به ضرر دولت است
توصیه شما چیست؟
شکوری: من معتقدم که پرونده آقای فریدون مثل هر شهروند دیگری باید روال عادی خود را پیدا کند یعنی دادستانی باید قضیه را شفاف کند چون هم به ضرر دولت و هم به ضرر نظام است که مبهم بماند.
پس توصیه شما این است که قاطعانه با آقای فریدون برخورد شود؟
شکوری: بله اگر آقای فریدون فساد دارد باید قاطعانه به پرونده وی رسیدگی و شفاف شود و اگر چیزی ثابت نشد، تبرئهاش اعلام شود.
آقای روحانی باید در قضیه پرونده برادرش چه کار کند؟
شکوری: قطعاً آقای روحانی در این زمینه بحثهایی را صورت داده و رسانهای نشده است.
شما به عنوان یک کارشناس و تحلیلگر سیاسی آیا معتقد هستید که مسئله آقای فریدون پاشنه آشیلی برای سال 96 آقای روحانی است؟ بنابراین اگر میخواهید به آقای روحانی توصیهای کنید که از این برهه عبور کند، آن توصیه چیست؟
شکوری: این مسئله همچون قضیه هیلاری کلینتون است بنابراین جمهوری خواهان این مسئله را به دلیل انتخابات فعال کردند. در ایران نیز اگر پروندهای برای آقای فریدون پیش آمده نباید مماشاتی صورت بگیرد. باید مثل بقیه مردم شفاف پیگیری شود اگر بنا باشد بازداشت شود آقای فریدون را بازداشت کنند، هرکاری که میخواهند صورت دهند باید انتهای ماجرا روشن شدن مسئله برای مردم باشد چرا که وجود شایعه خوب نیست. من شخصاً قرائنی ندیدم که او مجرم باشد و قضیه در حد عادی بوده است.
*نظر روستاییان نسبت به روحانی تغییر کرده است/یارانه یک سنت اسلامی است
آقای شکوری شما در مصاحبهای گفتهاید که روستائیان نظرشان نسبت به روحانی تغییر کرده و آقای روحانی از تغییر دیدگاه این قشر از جامعه خبری ندارد. چه شده که روستاییان نظرشان نسبت به روحانی تغییر کرده است؟
شکوری: بله اکثریت جامعه روستایی کشورمان نظرشان در مورد آقای روحانی تغییر کرده است. یکی از دلایل تغییر این نگاه قطع وام مسکن روستایی است. در دوره آقای احمدینژاد این وام از 5 میلیون تومان شروع و تا 10 میلیون تومان ادامه یافت. در آن دولت 10 میلیون بدون سود و 15 ساله به روستاییان داده میشد تا مسکن بسازند و ما شاهد بودیم که استقبال بینظیری نیز از این وام صورت گرفت. دومین دلیل نیز پرداخت یارانههای نقدی بود، شما میدانید که خانوارهای روستایی پرجمعیت هستند و یارانه ضربدر جمعیت این خانوار مبلغ کلانی میشود و این در زندگی آنها تاثیر گذار بود. من با آقای احمدینژاد همسو نیستم اما در مورد یارانهها بر این باورم که یارانه یک سنت اسلامی است و در زمان پیامبر (ص) و خلفا اصلاً چیزی ذخیره نمیشد و ذخیره صندوق اسلام بین مسلمین تقسیم میشده است و آن نوعی یارانه محسوب میشد.
*احمدینژاد در نحوه و خرج پولها اشتباه کرد
فارس: اما به احمدینژاد خُرده میگیرند که چرا خزانه را بین فقرا تقسیم کرد؟
شکوری: احمدینژاد در نحوه و خرج پولها اشتباه کرد، اما همه این اشتباهات که مربوط به یارانه نبود. شما محاسبه کنید که چند درصد از این یارانه به فقرا رسید. بلکه جاهای دیگری حیف و میل شد. در مسئله یارانهها 2 میلیارد دلار به مردم رسیده که حقشان بوده اما باقی پولها کجا خرج شده است؟ آن زمان که در مجلس ششم بودم به دوستانی امثال آقای بهزاد نبوی میگفتم که شما شهری هستید و مشکلات روستائیان را نمیتوانید، درک کنید. من در استان زنجان میبینم که یک کارگر پیرمرد با یک همسر و 5 الی 6 فرزند کارگری میکند و گاهاً نیز در روستا ساختمانی برای ساختوساز نمییابد. این شخص باید چگونه خانوادهاش را سیر کند. امروز با یارانه 45 هزار تومان لااقل از گرسنگی نمیمیرند. شما مطمئن باشید که این کار در شرایط فعلی میتواند لااقل 4 قرص نان و چند کیلو سیبزمینی برای خانوادهاش بخرد و شرمنده همسر و فرزندش نشود. یارانه کار خوبی بود اما هدفمند اجرا نشد و آن قسمت از یارانهای که باید به بخش تولید پرداخت میشد نیز صورت نگرفت. امروز یکی از علل تعطیلی کارخانهها نیز همین عامل است.
البته این دولت هم یارانه را هدفمند نکرد.
شکوری: بله. یا نکرد یا نتوانست. اگر یارانه تولید پرداخت میشد کارخانهها تعطیل نمیشدند بنابراین یک اشتباه عمده دولت احمدینژاد این بود که یارانه تولید را نرساند و در این دولت هم همین رویه ادامه دارد و برخی از کارخانهها چون کارخانه ارج، کارخانه روغنسازی زنجان و کاشیسازی تبریز و امثال اینها تعطیل شده و یا در حال تعطیل شدن هستند.
*بلد نیستند مدیریت کنند میگویند پرداخت یارانه شب عزای ما است
دولت میگوید پرداخت یارانه تبدیل به شب عزای ما شده است.
شکوری: چون بلد نیستند، مدیریت کنند. اگر ما مدیریت بلد باشیم کار را به گونهای جلو میبریم که عزا نگیریم. باید مورد مصرف هرچیزی را در جای خود مصرف کنیم. این همه پول، درآمد، نفت و گاز، معادن و دریا در کشور وجود دارد چرا باید عزا بگیریم؟ در زمان پیامبر نیز به مسلمین یارانه میدادند. دعوای زبیر و طلحه با حضرت علی بر سر چه چیزی بود؟ حضرت علی (ع) به آنها گفت که من حقوق ماهیانه شما را برابر با مردم عادی پرداخت میکنم و السابقون و غیرسابقون نمیشناسم اما طلحه و زبیر گفتند نه به ما که از اصحاب پیغمبر بودیم باید بیشتر بدهید، بنابراین دعوا نیز از همینجا شروع شد. علی (ع) میخواست یارانه را بین مسلمین برابر پرداخت کند و برای وی بالاشهری و پایینشهری ملاک نبود. امروز نیز یارانه دهکهای پایین باید قطعاً پرداخت شود اگر بخواهیم یارانه دهکهای پایین را قطع کنیم یعنی به آنها ظلم فاحش کردهایم.
سومین عامل که سبب تغییر نظر روستاییان نسبت به روحانی شده است، چیست؟
شکوری: سومین عامل، همزادپنداری روستاییان با آقای احمدینژاد بود.
چرا روستاییان با روحانی همزادپنداری ندارند و به تعبیری با وی راحت نیستند؟
شکوری: آقای احمدینژاد خود را مثل یک روستایی و یک کارگر نشان میداد. به عبارتی آقای احمدینژاد برخوردش با مردم به گونهای بود که حتی یک کارگر نیز با وی همزادپنداری داشت؛ یعنی احمدینژاد خاکی و یا پوپولیست بود.
*مردم در روحانی نوعی اشرافیت میبینند
یعنی آقای روحانی نتوانسته با طبقه متوسط مردم ارتباط برقرار کند؟
شکوری: بله. طبقه پایین از مردم معتقد بودند که احمدینژاد از جنس خودشان است، اما این احساس را در مورد آقای روحانی ندارند و در ایشان نوعی اشرافیت میبینند.
شما در یک مصاحبه گفتهاید بخشی از رأی آقای روحانی متعلق به دکتر عارف بود و امروز عارف ایزوله شده است. به نظر شما چرا عارف به سمت ایزوله شدن کشیده است؟
شکوری: مهمترین دلیل ایزوله شدن عارف این است که روحانی نپذیرفت که وی در دولت باشد. عارف مایل بود که وزیر علوم شود. آقای عارف ضعیفتر از آقای جهانگیری برای معاون اولی روحانی نبود و یک دوره نیز این تجربه را در کارنامه خود داشت. اگر عارف میآمد دوگانگی بین نیروها نیز حل میشد.
چرا روحانی نپذیرفت که عارف معاون اول شود؟ شاید ترسید که عارف دوباره مقابلش قد علم کند.
شکوری: بله تیم آقای روحانی ترسیدند که آقای عارف برای سال 96 دوباره مطرح شود. البته شاید خود آقای عارف این اعتقاد را ندارد و بر این باور نبود اما تیم آقای روحانی از این مسئله هراس داشت.
*روحانی مدیون عارف بود اما در ریاست مجلس از لاریجانی حمایت کرد
در مورد ریاست مجلس هم دیدیم که آقای روحانی حمایتی نکرد.
شکوری: بله گفتند که آقای لاریجانی تجربه بیشتری برای اداره مجلس دارد و بهتر میتواند مشکلات دولت را حل کند، البته شاید هم حرفشان منطقی باشد اما به لحاظ فردی ایشان مدیون عارف بودند.
*روحانی برای تک دوره ای نشدن رکود زدایی کند
پس به عنوان آخرین سئوال، اگر میخواهید به روحانی توصیهای داشته باشید که دولتشان تک دورهای نباشد، به وی چه توصیهای میکنید؟
شکوری: روحانی برای اینکه تک دورهای نباشد باید رکود زدایی را در دستور کار خود قرار دهد و اقدامات شفافی انجام دهد تا نشانهای برای مردم باشد که دولت دوم وی در این راستا قدم برخواهد داشت و از تیم کاری جدیدی که کارآمدتر، سبکبالتر و با انگیزهتر و مردمیتر باشند، استفاده خواهد کرد.
یعنی شعار و وعده نباشد.
شکوری: بله ، مردم باید قانع شوند که اولویت اصلی روحانی در دور دوم خروج از رکود و حل معضلات اقتصادی و بیکاری است. آقای روحانی باید به مردم در دومین دوره کاری خود وعده بدهد که برخی از وزرا را عوض کند به عبارتی باید یک تیم اقتصادی چابک تر و جوانتری را در اختیار بگیرد چون از یک وزیر 80-70 ساله کاری بر نمیآید.
ارسال نظر