محبیان:اصولگرایی جریانی عقیدتی است بنابراین روند ائتلاف باید روندی عقیدتی باشد
کسب قدرت به واقع نه از روی طنز و تعارف باید از روی تکلیف باشد. این واقعیتی است که چنان بعضی ها از آن بهره نادرست بردند به شوخی تبدیل شده است.
تلاش اصولگرایان برای تفاهم روی مکانیزم ائتلاف در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 وارد فاز جدیدی شده است و با خوش بینی های زیادی درباره آن صحبت می شود اما هستند تحلیلگرانی از همین جریان سیاسی که با اشاره به تکثر شخصیت های حاضر در میدان کاندیداتوری به ثمربخشی تلاش ها تردید دارند.
قریب به اتفاق تشکل های اصولگرا راهکار موفقیت را در تجمیع آرا به نفع یک نامزد می دانند اما تجربه ادوار گذشته انتخابات ریاست جمهوری به ویژه در سال های 84 و 92 نشان می دهد تعیین مصداق و اجماع همه سلایق در حمایت از نامزد منتخب چالش برانگیزترین مرحله بوده که تاکنون جز بسته شدن پرونده ائتلاف، خروجی دیگری نداشته است اما اصولگرایان بنا به گفته هایشان گویی قرار است در سال 96 می خواهند طرحی نو دراندازند تا ائتلاف خود را به سلامت از این گردنه عبور دهند.
دکتر امیر محبیان تحلیلگر مسائل سیاسی توصیه ای به اصولگرایان دارد، او می گوید: اصولگرایان باید بدانند این سنت الهی است که هر چه شوق قدرت برای قدرت داشته باشند از آن دور می شوند و البته دعا کنند که از آن دور شوند زیرا اگر با نیت قدرت به قدرت برسند همان اسباب فتنه و آزمایش سخت شان می شود.
مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.
***
چهره های اصولگرا صحبت از تفاهم بر سر مکانیزم وحدت در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 می کنند اما ائتلاف هنوز آغاز به کار نکرده از حزب موتلفه اسلامی میرسلیم، از جمعیت رهپویان و جمعیت ایثارگران نادران و زاکانی، از جبهه پیروان خط امام و رهبری باهنر معرفی شدند و جبهه پایداری نیز اعلام کرده نامزد مورد حمایتش جدید اصلح و رأی آور خواهد بود. نظر شما درباره این وضعیت چیست؟
معرفی کاندیدا به معنای مخالفت با روند وحدت وحدت نیست اما اصرار بر کاندیدا به شکست روند وحدت می انجامد. از طرف دیگر معرفی کاندیداها هنوز قطعیتی ندارد و عمدتا گمانه زنی های رسانه هاست؛ چنانچه تا آنجا که اطلاع دارم مهندس باهنر نظری بر کاندیداتوری ندارد. بهتر است بگذاریم کاندیداها قطعیت یابد سپس تحلیل نماییم.
فکر می کنید مصادیق یادشده (میرسلیم، نادران، زاکانی، باهنر) در زمره رجل سیاسی و مذهبی تعریف می شوند؟
ملاک ها در طول زمان بارها تغییر یافته است ولی در هر حال مرجع تشخیص شورای نگهبان است.
به نظر شما سرنوشت ضرغامی، قالیباف و جلیلی چه خواهد شد؟
آنها هم در رسانه مورد توجه بوده اند و هواداران شان از آنها سخن گفته اند ولی طبعا همه این ها در یک سطح از احتمال کسب آرا نیستند؛ مثلا قالیباف را اصلاح طلبان رقیب جدی تری می دانند و حتی از کاندیداتوری بعضی دیگر استقبال می کنند چون باعث افزایش رای شان می شود.
به نظر شما چنین اعلام مواضعی از طرف اصولگرایان، اصلاح طلبان را به نگرانی انداخته یا طیب خاطر آنها را در پیروزی قطعی روحانی فراهم می کند؟
طبیعی است خیال راحت اصلاح طلبان از پریشانی اصولگرایان است. اصولگرایان باید بدانند این سنت الهی است که هر چه شوق قدرت برای قدرت داشته باشند از آن دور می شوند و البته دعا کنند که از آن دور شوند زیرا اگر با نیت قدرت به قدرت برسند همان اسباب فتنه و آزمایش سختشان می شود. یک اصولگرا اگر قدرت را در سینی طلایی هم مشروط به دوری از مسیر خدایی به او هدیه دادند باید از آن بگریزد. دیدن شوق کاندیداتوری و رقابت برای کسب مقام در میان اصولگراها بسیار سخت است.
کسب قدرت به واقع نه از روی طنز و تعارف باید از روی تکلیف باشد. این واقعیتی است که چنان بعضی ها از آن بهره نادرست بردند به شوخی تبدیل شده است.
اولویت نخست اصولگرایان تفاهم بر سر ائتلاف است یا گفتمان؟ چراکه امروز شاهد هستیم در موضوعاتی همچون آزادی رسانه، آزادی فضای مجازی، آزادی بیان، نشاط سیاسی و ... بیشتر مواضع سلبی از سوی اصولگرایان و غالب مواضع ایجابی از طرف اصلاح طلبان اتخاذ می شود، مردم در مواجهه با دو گزینه اصولگرا و اصلاح طلب به کدام طرف متمایل خواهند شد؟
ائتلاف برای ائتلاف اسم مستعار ائتلاف برای قدرت است. اصولگرایی جریانی عقیدتی است یا حداقل مدعی این است. از این رو ائتلاف باید جهت عقیدتی داشته باشد. روند ائتلاف باید روندی عقیدتی باشد نه معامله برای تقسیم منافع. بنا بر این قطعا ائتلاف باید از مسیر توافق های عقیدتی عبور کند.
آقای محبیان یک تناقضی در رفتار و گفتار اصولگرایان شاهدیم، از یک طریف اصولگرایان مشکل اصلی کشور را اقتصاد می دانند از طریف دیگر فقط رهپویان و ایثارگران با معرفی نادران به این سمت رفتند، آیا کسانی که تا روز گذشته چهره فرهنگی (ضرغامی و میرسلیم)، دیپلمات (جلیلی) یا سیاسی (باهنر و ضرغامی) محسوب می شدند می توانند در مدت زمان باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری به واسطه چند سخنرانی یا مصاحبه خود را حلال مشکلات اقتصادی معرفی کنند؟ مردم می پذیرند؟
بر روی تعیین بزرگترین مشکل کشور اختلاف نظر وجود دارد. شخصا بزرگترین مشکل کشور را مشکل مدیریتی می دانم. اگر مدیریتی درست با مسایل مواجه شود بدون سیاسی کردن یا حاشیه سازی های بیهوده قادر خواهد بود مسایل را حل کند. فکر می کنم کشور به یک مدیر اجرایی قدرتمند با رویکردی عملگرا نیاز دارد زیرا ما در امور نه چندان کمی دچار مشکل کارآمدی هستیم
برخی معتقدند قرار گرفتن چنین چهره هایی مقابل روحانی موجب افزایش رأی او می شوند، فقط قالیباف است که اگر تنها مقابل روحانی قرار بگیرد می تواند برای رئیس جمهور مستقر چالش جدی ایجاد کند و سرنوشت انتخابات را به اما و اگر بکشاند، نظر شما چیست؟
من هم معتقدم هر رویکرد سیاسی دچار مشکل جلب اعتماد مردم خواهد شد و رای به صندوق روحانی خواهد ریخت. قالیباف هم اگر می خواهد موفق شود باید از بازی های سیاسی دوری کرده و روی توان مدیریتی خود سرمایه گذاری کند.
از تحرکاتی که اخیرا آقای قالیباف آغاز کرده این طور برداشت می شود که او تصمیم خود را برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری گرفته است برخی اطرافیان نزدیک او این نامزدی را مشروط می کنند و می گویند اگر اصولگرایان کس دیگری را معرفی کنند آقای قالیباف نمی آید اما در مقابل هستند کسانی که معتقدند هر اتفاقی بیفتد قالیباف یک پای انتخابات سال 96 است، شما هم چه تحلیلی دارید؟
این شرط گذاری اگر مطرح شده باشد نشان ار خامی سیاسی دارد. رقیب داخلی ضعیف یا رادیکال نامقبول می تواند مقبولیت درون جناحی قالیباف را افزایش دهد.
یک دیدگاه آن است که اصولگرایان شکست را پذیرفتند و نوع نامزدهایی که معرفی کردند این را تأیید می کند آیا این طور است؟
خیر این طور نیست اتفاقا فکر می کنم برآورد بیش از واقعیتی در مورد ریزش رای روحانی دارند.
برخی مثل آقای توکلی می گویند دوره ای که جامعتین محور ائتلاف قرار بگیرند گذشته و اگر این کار انجام شود نه تنها نتیجه ای حاصل نمی شود بلکه به شأن و جایگاه روحانیت هم لطمه می خورد، نظر شما چیست؟
من هنوز به ضرورت محوریت جامعتین اعتقاد دارم البته جامعتین باید برای اثبات کارآمدی خود در این محوریت فعال تر عمل کنند.
یک تحلیل آن است که مکانیزم وحدت وظیفه اش جمع کردن سهم خواهی ها به نفع محمد باقر قالیباف است نظر شما چیست؟
من چنین برداشتی ندارم. تمام تلاش ها فعلا معطوف به وحدت آفرینی است که شخصا هیچ نمود موفقیت آمیزی از آن ندیده ام ولی امیدوارم به نتیجه برسد.
ارسال نظر