مذاکره با آمریکا زمینه ساز نفوذ است
"نفوذ در میان مسئولان و مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام از جمله خطرناکترین انواع محتمل نفوذ است."
یکی از تذکرات جدی سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب به مسؤولان کشور و به مردم، مسأله نفوذ دشمن و هوشیاری و آگاهی در برابر آن بوده است.
رهبر معظم انقلاب در اینزمینه ضمن بیان خطر نفوذ و احتمال رخنه دشمن در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور، متذکر شدهاند که این خطر در دوران کنونی یکی از دو خطر اصلی است که در کنار تفرقه و اختلاف میان مردم، زمینه موفقیت طرحهای دشمن را فراهم میآورد.
تذکرات رهبر معظم انقلاب نسبت به این خطر در سالهای اخیر بهحدی جدی و پر تکرار است که نشان میدهد میزان این خطر و احتمال وقوع چنین امری جدی است و بروز آن میتواند آینده انقلاب اسلامی را دچار گرفتاری کند. نفوذ در میان مسؤولان و مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی نظام ازجمله خطرناکترین انواع محتمل نفوذ است که اگر مسؤولان کشور نسبت به آن توجه نداشته باشند، احتمال آسیبهای جدی در اینزمینه بسیار است.
* طرح کنونی دشمن علیه انقلاب
در پیگیری مطالبات رهبری، یکی از خواستههای پرتکرار و مؤکد رهبر معظم انقلاب اسلامی، مسأله مقابله و هوشیاری در برابر خطر نفوذ دشمن است. در مراحل مختلف انقلاب اسلامی، دشمنان انقلاب از حربههای مختلفی علیه نظام اسلامی استفاده کردهاند.
گاه به جنگ نظامی و گاه به دیگر شیوههای براندازی متوسل شدهاند. در حال حاضر یکی از پر خطرترین طرحهای دشمن علیه نظام اسلامی، مسأله نفوذ است. رهبر معظم انقلاب در اینباره بیان داشتهاند: «هوشیار باشیم؛ من چند روز قبل از این، در صحبت گفتم که اینها در صدد نفوذند، در صدد رخنه کردنند؛ این رخنه از جاهای مختلفی ممکن است باشد؛ مواظب باشید.
یک وقت آدم خبر میشود که فرض بفرمایید فلان سازمان آمده یک بخشی از مجموعهی فرهنگی ما را - مثلاً فرض کنید مهدکودکها را- به یک شکل خاصّی دارد هدایت میکند؛ اینرا آدم میفهمد، بعد که نزدیک میشود، میبیند کار خطرناکی و کار بزرگی است امّا آدم توجّه نداشته؛ اینها رخنه است؛ در زمینههای گوناگون؛ در زمینههای اقتصادی، در رفتوآمدها، در همهی دستگاهها.» (4/6/1394)
* یکی از دو پایه نقشه دشمن
بنابراین مسأله نفوذ اکنون بهعنوان یک احتمال بدوی و یک امر ساده مطرح نیست بلکه نقشه امروز دشمن علیه انقلاب اسلامی، مسأله نفوذ است. رهبر معظم انقلاب اسلامی خطر نفوذ را بهحدی میدانند که آنرا یکی از دو پایه نقشه دشمن برای براندازی انقلاب اسلامی مطرح میکنند و خاطرنشان میسازند: «نقشهی این دشمن در این منطقه عمدتاً بر دو پایه استوار است - البتّه شعب زیادی دارد لکن عمده این دوتا است- یکی عبارت است از ایجاد اختلاف، دوّمی عبارت است از نفوذ. این، اساس نقشهی دشمن در این منطقه است: ایجاد اختلاف؛ اختلاف بین دولتها و بعد اختلاف بین ملّتها، که خطرناکتر از اختلاف دولتها، اختلاف ملّتها است؛ یعنی دلهای ملّتها را نسبت به یکدیگر چرکین کنند و عصبیّت بیافرینند؛ با نامهای مختلف؛ حالا یکوقت مسألهی پانایرانیسم و پانعربیسم و پانترکیسم و این حرفها بود، یکروز هم مسألهی سنّی و شیعه و تکفیر و مانند اینها است؛ به هر عنوانی که بتوانند، ایجاد اختلاف کنند. این یک قلم از کارهای اینها است که بهشدّت دارند روی این کار میکنند.» (26/5/1394)
رهبر معظم انقلاب اینرا بهعنوان یک مسأله مهم و جدی که برای آن شواهد و اخبار فراوانی در دست است، مطرح میکنند و متذکر میشوند که بیان مسأله نفوذ از سر طرح یک احتمال و یا فرضیه نیست بلکه نفوذ، مطابق شواهد و اخبار و اطلاعات موجود در حال رخ دادن است و باید در برابر آن توجه و دقت جدی داشت. ایشان در اینباره متذکر شدهاند: «این نفوذ مسألهی مهمّی است.
نفوذ مسأله مهمّی است، بنده هم که اینرا عرض میکنم نه بهخاطر این است که حالا یک احتمالی به ذهنم میآید که ممکن است نفوذ کنند؛ نه، ما از خیلی چیزها مطّلعیم؛ از خیلی حوادثی که دارد در کشور رخ میدهد که غالباً عموم مردم یا حتّی خیلی از خواص مطّلع نمیشوند ما مطّلع میشویم. من از روی اطّلاع دارم عرض میکنم که برنامهی نفوذ در کشور یک برنامهی جدّی استکبار است، برنامهی جدّی آمریکاییها است؛ دارند دنبال میکنند که نفوذ کنند.
اشتباه نشود! این نفوذ برای این نیست که از یک جایی کودتا بشود؛ نه، میدانند که در ایران، در جمهوری اسلامی، با ساختی که جمهوری اسلامی دارد، کودتا معنی ندارد. یک جاهایی یکوقت داخل فلان نیروی مسلّح نفوذ میکنند برای اینکه بیایند کودتا کنند، یکی را ببرند، یکی را بیاورند؛ نه، این نفوذ برای کودتا نیست، این نفوذ برای دو منظور دیگر است.
یکی از آماجهای این نفوذ، مسؤولانند؛ آماج دوّم، مردمند. مسؤولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسؤولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسؤول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظهی هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسؤولین عوض بشود.
آن وقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده مسؤولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسؤول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد. وقتی محاسبهی این حقیر عوض شد، تصمیمی را میگیرم که او میخواهد؛ من همان کاری را که او میخواهد مفت و مجّانی انجام میدهم؛ گاهی بدون اینکه خودم بدانم - یعنی اغلب بدون اینکه خودم بدانم- اینکار را انجام میدهم.
بنابراین سعی میکنند محاسبات مسؤولین را عوض کنند. پس آماج اوّل مسؤولینند. آماج دوّم مردمند. باورهای مردم باید عوض بشود؛ باور به اسلام، باور به انقلاب، باور به اسلام سیاسی، باور به اینکه اسلام غیر از کارهای شخصی، وظایف عمومی هم دارد، حکومت هم دارد، جامعهسازی هم دارد، تمدّنسازی هم دارد؛ باور به نفی اینها جایگزین شود. اینها باید از ذهن مردم زدوده بشود، عکسش در ذهن مردم جا بگیرد. میخواهند باور به استقلال را عوض کنند. بعضیها البتّه ناشیگری میکنند؛ میبینیم گاهی اوقات در بعضی از مطبوعات، صریحاً استقلال کشور را یک امر قدیمی و کهنهشده میدانند و میگویند امروز دیگر استقلال کشورها مطرح نیست. یعنی چه؟ یعنی در نقشهی جغرافیای جهانی یک قدرتی وجود دارد، آنقدرت تصمیم میگیرد و همه عمل میکنند - مثل حرارت مرکزی - یک جایی یک چیزی تولید میکند، بقیّه مصرف میکنند. اینرا دارند ترویج میکنند؛ نفوذ یعنی این. البتّه این کاری است که دارد انجام میگیرد.» (20/12/1394)
بنابراین از منظر رهبر معظم انقلاب، هدف و آماج نفوذ، اولاً مسؤولان کشور هستند که تلاش میشود محاسبات آنها تغییر کند و در تصمیمگیری بهگونهای دیگر عمل شود و هدف دوم مردم هستند که تلاش میشود مردم و باورهای آنها تغییر کند.
* برخی از طرح مسأله نفوذ ناراحت و برآشفته میشوند
متاسفانه همانطور که افرادی که بیماری حادی دارند گاه از طرح تذکر نسبت به آن بیماری نیز نگران و برآشفته میشوند؛ برخی از افرادی که در معرض نفوذ و تأثیرپذیری از آن هستند نیز از طرح مسأله نفوذ ناراحت میشوند. این در حالی است که رفتار صحیح و قابل قبول این است که کسیکه احتمال بیماریای در مورد او وجود دارد، نسبت به تذکرات پزشکان و متخصصان ناراحت نشود و خوشحال نیز بشود زیرا این تذکرات، سلامتی و بهروزی او را تأمین میکند و احتمال خطر برای او را کاهش میدهد. رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به همین نکته نیز تذکر دادهاند و بیان داشتهاند که وقتی ایشان مسأله نفوذ را بهصورت جدی مطرح کردند، برخی افراد برآشفته شده و ابراز ناراحتی کردهاند: «بنده از چندی پیش گفتم مراقب نفوذیها باشید؛ بعضیها بیخود، برآشفته شدند؛ برآشفتگی ندارد. آمریکاییها برای بعد از دوران مذاکرات هستهای، یک نقشه برای داخل ایران داشتند، یک نقشه برای منطقه. این برای ما روشن بود و روشن شد. نقشه برای ایران داشتند، هنوز هم دارند؛ نقشه برای منطقه داشتند، هنوز هم دارند؛ دارند تلاش هم میکنند؛ میدانند که در مقابل اهداف پلید آنها در منطقه چه کسی محکم ایستاده؛ اینرا هم میدانند و متوجّهند. خب، وقتی که دشمن برای داخل کشور برنامه دارد، چهکار میکند؟ از نفوذی استفاده میکند.
معنای نفوذی این نیست که حتماً رفته باشد پول گرفته باشد برای اینکه بیاید در فلان دستگاه نفوذ کند و خودش هم بداند چهکار دارد میکند؛ نه، گاهی نفوذی، نفوذی است، خودش هم نمیداند! امام(ره) فرمودند گاهی حرف دشمن با چند واسطه از دهان مردمان موجّه شنیده میشود. امام هوشیار بود، امام مجرّب بود. دشمن یک چیزی میگوید، یک چیزی میخواهد، اینرا با وسایل گوناگونی، با چند واسطه، کاری میکند که از زبان فلان آدم موجّه که نه پولی از دشمن گرفته، نه تعهّدی به دشمن داده، بیرون بیاید.
مگر ندیدیم اینها را؟ مگر تجربه نکردیم اینها را؟ در همین مجلس شورای اسلامی مگر ندیدیم که یک نمایندهای آمد نظام را متّهم کرد به دروغگویی! گفت ما ده سال است، سیزده سال است داریم به دنیا دروغ میگوییم، در تریبون مجلس شورای اسلامی! در این منبر عمومی! خب، او حرف دشمن را دارد میزند؛ دشمن به ما میگفت شما دروغ میگویید! حالا یکی از خود ما پیدا میشود میگوید نظام دارد دروغ میگوید! این نفوذی نیست؟ احیاناً خودش هم خبر ندارد و نمیداند. مجلسی داشتیم که در حال مذاکرات گرم دشوار هستهای، در دورانی که رئیسجمهور محترم فعلی ما رئیس مذاکرات هستهای بود و داشتند با زحمت، با شدّت حرف میزدند، با طرفهای مقابل مجادله میکردند و درواقع مبارزه میکردند برای اینکه حرف ایران را سبز کنند، در مجلس طرح سهفوریّتی آوردند برای اینکه حرف طرف مقابل سبز بشود! همانوقت رئیس هیأت مذاکره که رئیسجمهور محترم فعلی ما است، گلایه کرد و گفت ما داریم آنجا مبارزه میکنیم، اینجا آقایان دارند طرح به نفع دشمن طرّاحی میکنند؛ خب، اینها نفوذ است؛ اینها چیست؟ مگر نفوذ شاخودم دارد که بعضی تا گفته میشود نفوذ، برآشفته میشوند که آقا، گفتید نفوذ، گفتید نفوذ؟ بله، باید مراقب بود. خب، پس دشمن در فکر نفوذ است؛ چه کسی باید مراقبت بکند؟ هم مردم باید آگاهانه مراقبت بکنند، هم مسؤولان، سیاسیّون، شخصیّتهای سیاسی؛ آنها بیشتر لازم است مراقب باشند. مراقبت کنند آنچه میدانند خواست دشمن است انجام نگیرد.» (5/12/1394)
* تهمت و اتهام زده نشود
از سوی دیگر برخی از مسأله نفوذ بهصورت یک برچسب سیاسی و برای مقابله با رقبای سیاسی خود استفاده میکنند. یعنی این افراد با سوءاستفاده از مسأله نفوذ، در صدد این هستند که مخالفان سیاسی خود را بهعنوان نفوذی دشمن و یا تحت تأثیر نفوذ دشمن، از اعتبار بیاندازند. مسأله نفوذ و نفوذی مسألهای جدی است اما نباید آنرا لوث کرد و بهعنوان یک ابزار سیاسی برای تبلیغات ناصحیح از آن بهره برد.
به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تأکید بر لزوم روشنگری نسبت به مسأله نفوذ دشمن متذکر میشوند که نباید در اینزمینه اتهامزنی و تهمتزنی صورت بگیرد و خاطرنشان میسازند که «در زمینه مسألهی نفوذ، روشنگری لازم است؛ روشنگریِ بدون اتّهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معیّن کردن، امّا روشنگری اذهان مردم؛ چیز لازمی است. ببینید، یکی از آن چیزهایی که قرآن کریم خطاب به مخالفین، به یهود در آنروز، میگوید و بر آنها ایراد میگیرد، این است: لِمَ تَلبِسونَ الحَقَّ بِالباطِلِ وَ تَکتُمونَ الحَقَّ وَ اَنتُم تَعلَمون؛ یکی از ایرادهای بزرگ این است که شما باطل را با حق مخلوط میکنید، مشتبِه میکنید؛ «لبس» یعنی اشتباه، «تَلبِسونَ» یعنی مشتبِه میکنید حق را با باطل، وَ تکتُمونَ الحَقَّ، حق را کتمان میکنید. حقیقت را باید بیان کرد که این وظیفهی ما است.» (14/10/1394)
البته باید توجه داشت که احتمال سوءاستفاده گروهی و جناحی از مسأله نفوذ و طرح آن باعث نمیشود که اصل مسأله نادیده گرفته شود. خطر نفوذ جدی و روشن است و باید با نفوذ مقابله کرد. اجازه سوءاستفاده از برچسب نفوذی را هم نباید داد. این دو نکته مهم را باید از هم تفکیک کرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب: «آماج نفوذ هم چه کسانی هستند؟ عمدتاً نخبگان، عمدتاً افراد مؤثّر، عمدتاً تصمیمگیران یا تصمیمسازان، اینها آماج نفوذند؛ اینها هستند که سعی میشود روی اینها نفوذ انجام بگیرد؛ بنابراین نفوذ خطر است؛ نفوذ خطر بزرگی است. اینکه حالا یکی بگوید آن آقای زید از کلمهی نفوذ میخواهد استفادهی جناحی بکند، این مسأله را از اهمّیّت نمیاندازد. حالا بکند یا نکند، بیخود میکند استفادهی جناحی میکند؛ واقعیّت قضیّه این است؛ از این واقعیّت که نمیشود صرفنظر کرد.» (4/9/1394)
* مذاکره با آمریکا زمینهساز نفوذ است
یکی از راهکارهای دشمنان ملت ایران ازجمله آمریکا، سوءاستفاده از امکان مذاکره است. از اینجهت است که ایران اسلامی که در سایر جاها مذاکره را قبول دارد، در مورد مذاکره با آمریکا مخالفت میکند زیرا آمریکا مذاکره را زمینه و بهانهای برای نفوذ و دخالت و رخنه قرار میدهد: «ما با مذاکرهی با همان معنای امروزی مخالفتی نداریم؛ ما الان با همهی دنیا داریم مذاکره میکنیم. ما با دولتهای اروپایی مذاکره میکنیم، با دولتهای آمریکای لاتین مذاکره میکنیم، همهی اینها مذاکره است؛ ما با مذاکره مسألهای نداریم.
معنای اینکه میگوییم با آمریکا مذاکره نمیکنیم این نیست که با اصل مذاکره مخالفیم؛ نه، با مذاکرهی با آمریکا مخالفیم. این یک علّتی دارد، اینرا انسان هوشمند باید بفهمد که چرا؛ والّا با دیگران هم که مذاکره میکنیم، آنچنان دوستان یقهچاک ما که نیستند - بعضی از آنها دشمنند، بعضی بیتفاوتند، با آنها مذاکره میکنیم مشکلی هم نداریم- امّا مذاکرهی آمریکا با جمهوری اسلامی ایران، یعنی نفوذ؛ تعریفی که آنها برای مذاکره کردند این است و آنها میخواهند راه را برای تحمیل باز کنند. امروز غول عظیم تبلیغاتی دنیا در مشت آمریکا است؛ امروز جریان صهیونیستیِ بهشدّت دشمن بشریّت و دشمن فضیلت، با آمریکا، هر دو در یک لباسند، دستشان از یک آستین میآید بیرون و با هم هستند. مذاکرهی با اینها یعنی راه را باز کردن برای اینکه بتوانند، هم در زمینهی اقتصادی، هم در زمینهی فرهنگی، هم در زمینههای سیاسی و امنیّتیِ کشور نفوذ کنند.» (15/7/1394)
* نفوذ انواعی دارد
به عنوان آخرین نکته در اینزمینه باید خاطرنشان کرد که از نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی، نفوذ انواع و اقسامی دارد که برخی کم خطرتر و برخی پرخطرتر هستند. در میان انواع نفوذ، نوع اقتصادی آن که کمخطرترین است، خود آسیبهای فراوان و مهمی ایجاد میکند. سایر انواع نفوذ سیاسی و فرهنگی که خطرناکتر و مهلکتر هستند، آسیبها و گرفتاریهای بیشتری ایجاد میکنند: «امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ دنبال نفوذند. نفوذ یعنی چه؟ نفوذ اقتصادی ممکن است، که البتّه کماهمّیّتترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو کماهمّیّتترین هم نفوذ امنیّتی باشد. نفوذ امنیّتی چیز کوچکی نیست امّا در مقابل نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، کماهمّیّت است... دشمن سعی میکند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.
نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری و اگر نشد، تصمیمسازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریّتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آنوقت همهی تصمیمگیریها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و ارادهی مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور میشوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهتگیری آن کشور در دستگاههای مدیریّتی، بر طبق ارادهی آنها است؛ آنها هم همین را میخواهند. آنها دوست نمیدارند که یک نفر از خودشان را بر یک کشوری مسلّط بکنند، مثل آنچیزی که در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 در هند اینکار را کردند؛ از خودشان آنجا مأمور داشتند؛ یک نفر از انگلیس رئیس هند بود. امروز این امکانپذیر نیست؛ برای آنها بهتر این است که از خود آن ملّت کسانی در رأس آن کشور باشند که مثل آنها فکر کنند، مثل آنها اراده کنند، مثل آنها و بر طبق مصالح آنها تصمیم بگیرند؛ این نفوذ سیاسی است. هدف این است که در مراکز تصمیمگیری نفوذ کنند، اگر نتوانستند، در مراکز تصمیمسازی نفوذ کنند زیرا جاهایی هست که تصمیمسازی میکند. اینها کارهایی است که دشمن انجام میدهد.» (25/6/1394)
ارسال نظر