همکاریهای خوب سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس + اسناد
در روزهای ابتدائی هجوم عراق به ایران برخی گروهها قصد داشتند تا میان ارتش و سپاه فاصله بیندازند اما همکاری این دو نیروی نظامی موجب شد تا تمام این توطئهها بینتیجه بماند.
روز 31 شهریور 1359، رژیم بعث عراق، درحالی که گروهی از حامیان غربی و شرقی را در کنار خود میدید در یک تهاجم گسترده هوایی و زمینی به ایران حمله کرد. جمهوری اسلامی ایران که به تازگی از شر استبداد داخلی خلاص شده بود اینبار نه تنها عراق بلکه ابرقدرتهای جهانی را در مقابل خود دید. در چنین شرایطی آنچه باعث پیروزی جمهوری اسلامی ایران در برابر متجاوز بعثی شد، وحدت نیروهای نظامی در سایه رهبری امام خمینی(ره) و حمایت بیدریغ مردم بود.
هرچند در روزهای ابتدائی هجوم عراق به ایران گروههای مختلف به دنبال تفرقهافکنی بوده و قصد داشتند تا میان ارتش و سپاه فاصله بیندازند اما همکاری این دو نیروی نظامی با یکدیگر در طول جنگ هشت ساله نهایتا باعث شد تا تمام این توطئهها بینتیجه بماند. در ادامه به نمونههایی از همکاریهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طول هشت سال دفاع مقدس اشاره میشود.
*تاکید امام خمینی(ره) به وحدت و همکاری سپاه و ارتش در جنگ *
امام خمینی(ره) همواره به همکاری و وحدت ارتش و سپاه تاکید میکردند و معتقد بودند که دشمن به دنبال آن است تا با تفرقهافکنی بین نیروهای نظامی، به جمهوری اسلامی ضربه بزند.
محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ، با ذکر خاطره حضور فرماندهان سپاه و ارتش در محضر حضرت امام(ره)، در رابطه با تاکید امام خمینی(ره) به وحدت ارتش و سپاه میگوید: «بعد از عملیات رمضان و تحمل سختیهای فراوان [همراه با شهید صیاد] خدمت امام(ره) رسیدیم. پس از اینکه گزارشمان را خدمت امام(ره) ارائه کردیم ایشان دستهای ما را گرفتند و در میان دستهای هم قرار دادند... تا روزها و هفتهها گرمی دستهای امام(ره) را احساس میکردیم. هرگاه به یکدیگر میرسیدیم به یاد آن خاطره میافتادیم و فکر میکردیم که این حرکت امام(ره) چه پیام و مفهومی داشت.»[1]
همین خاطره را سید یحیی (رحیم) صفوی نیز نقل کرده و میگوید: «خاطرم هست با یکی از فرماندهان ارتش که خدمت حضرت امام(ره) رفته بودیم، وقتی میخواستیم از اتاق بیرون بیاییم، حضرت امام(ره) دست سرهنگ صیاد شیرازی را که آن موقع فرمانده نیروی زمینی ارتش بود، با دست آقای محسن رضایی جلوی ما فرماندهان سپاه و ارتش گرفتند. امام(ره) دست این دو نفر را گرفتند گذاشتند در دست یکدیگر و دست خودشان را هم روی دست اینها گذاشتند. اصلا این حرکت امام(ره) برای همه فرماندهان ارتش و سپاه یک حرکت نمادین بود. این در همان اتاق جماران اتفاق افتاد. در واقع امام(ره) یعنی نایب حضرت امام زمان(عج)، رهبر انقلاب، فرمانده کل قوا که هم با این حرکت خودشان و هم صحبتهایشان به خوبی مسیر حرکت بچههای جنگ را ترسیم فرمودند.»[2]
علاوه بر این در ماده 7 از فصل دوم اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر "همکاری با ارتش جمهوری اسلامی ایران در مواقع لزوم در جهت پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی ایران" تاکید شده است.
* اتحاد سپاه و ارتش قبل از تجاوز رژیم بعث عراق *
اگرچه قبل از تجاوز رژیم بعث عراق به ایران و همزمان با فعالیت ضدانقلاب در مناطق غربی کشور نیز سپاه و ارتش با هم تعامل داشتند اما همکاری این دو نیرو در دوران دفاع مقدس، به خصوص پس از عزل «ابوالحسن بنیصدر» و به دست گرفتن فرماندهی جنگ توسط امام خمینی(ره) بسیار بیشتر شده و با طراحی عملیات مشترک توسط فرماندهان ارتش و سپاه، روند جنگ وارد مرحله جدیدی شد.
یکی از مواردی که اتحاد این دو نیرو را قبل از آغاز جنگ نشان میدهد، مربوط به دیماه 1358 است، جایی که ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در پی شرارتهای عناصر ضد انقلاب و تعرض آنان به پاسداران در مناطق مختلف غرب کشور به ویژه کردستان، به افراد ضد انقلاب هشدار میدهد که ارتش هرگونه تعرض به سپاه پاسداران را تعرض به خود تلقی میکند.
متن این اعلامیه به این شرح است: «اخیرا شنیده میشود افراد معدودی ناآگاه تحت تاثیر تلقینات عوامل مزدور اجنبی، اعلامیه صادر میکنند و خواستار خروج سپاهیان پاسدار از منطقه خود میشوند. سپاهیان پاسدار علاوه بر اینکه یکی از نهادهای اصلی انقلاب هستند، طبق قانون اساسی سازمان یافتهاند و خوشبختانه این سپاه را افرادی مومن و آماده جانبازی در راه پاسداری از انقلاب تشکیل میدهند که مورد محبت قاطبه ملت آگاه ایران میباشند. بدین وسیله به عموم افراد ضدانقلاب و نابخردانی که در مسیر خواست اجنبی گام برمیدارند اعلام میدارد که ارتش جمهوری اسلامی ایران هرگونه تعرض به سپاهیان پاسدار را تعرض به خود تلقی کرده و درمقابل این قبیل اقدامات مذبوحانه بیتفاوت نخواهد بود.»[3]
* سرآغاز همکاریهای ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس *
براساس آماری که مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کتاب "راهنمای عملیات جنگ 8 ساله" ارائه داده است، در طول جنگ، 13 عملیات مشترک توسط ارتش و سپاه انجام گرفته است.
میزان همکاری سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس به حدی بود که شهید صیاد شیرازی در این مورد گفت: «ما [ارتش و سپاه] کاملا در هم ذوب شده بودیم.» این شهید بزرگوار همچنین همکاری ارتش و سپاه را «ترکیب مقدس نیروهای اسلام» مینامید.
در دوران ریاست جمهوری بنیصدر، شهید صیاد شیرازی به دلیل تضادهایی که با بنیصدر و اطرافیان او پیدا کرد به سپاه رفت و در اداره عملیات سپاه پاسداران مشغول فعالیت شد؛ این موضوع باعث شد تا زمینههای تعامل سپاه و ارتش بیشتر شود.
*طرح «فرمانده مشترک» سپاه و ارتش در جنگ تحمیلی*
چنانکه سپهبد صیاد شیرازی میگوید: «از همان روزهای اول ارتباط مستقیم با برادران سپاه برقرار شد، با فرماندهی سپاه، عناصر عملیاتی و مشاورین ایشان، در محل پادگان گلف اهواز جلسات مکرر داشتیم... اولین نکتهای که به نظرم رسید این بود که باید به صورت رسمی قرارگاه مشترک دایر کنیم. بنابراین تاریخ رسمی پیدایش قرارگاه مشترک ارتش و سپاه از آنجا بود. این پدیده تازهای برای ما نبود. تجربه کردستان را به قرارگاه جدید منتقل کردیم.»
آنچنان که محسن رضایی میگوید: «پس از اینکه شهید صیاد شیرازی فرماندهی نیروی ارتش را به عهده گرفت، به اتفاق یکدیگر طرح جدید دیگری به نام "فرمانده مشترک" را ارائه کردیم. براساس این طرح از رده بالا تا رده لشکر، هر قرارگاهی دو فرمانده داشت، یکی از سپاه و دیگری از ارتش؛ به گونهای که طرحهای عملیاتی به امضای هر دو فرمانده ارتش و سپاه میرسید.
مثلا در قرارگاه کربلا و نجف روال به همین منوال بود و در واقع این مدل یک مدل جدید بود. البته برخی با این طرح با شک و بدبینی برخورد میکردند و میگفتند مگر میشود فرماندهی دوتا باشد؟! تاکنون در تمام دنیا سابقه نداشته است که جنگی را دو نفر باهم فرماندهی کنند. اما اولین عملیات با موفقیت انجام شد. [که طی آن بستان آزاد شد] عدهای معتقد بودند عملیاتهای بعدی با شکست مواجه خواهد شد اما عملیات بعدی عملیات پیروزمندانه فتحالمبین بود که آن هم با موفقیت انجام شد. پس از آن هم در عملیات آزادسازی خرمشهر (بیتالمقدس) با همان مدل فرماندهی پیروزی حاصل شد.»[4]
در خاطرات شهید صیاد نیز درمورد اتحاد سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس آمده است: «تلفیق دو نیروی سپاه و ارتش در قرارگاه مشترک و در خط، قابل توجه است. در قرارگاه ستادمان را متشکل کرده بودیم به یک ستاد عملیات واحد. هر کسی وارد آن میشد فرماندهی واحد را بر عملیات احساس میکرد. بنده و برادر رضایی هر دو یکی محسوب میشدیم... دو جسم بودیم ولی روح و فکرمان یکی بود، وحدت کلمه داشتیم و یک واحد بودیم.»
در سال دوم جنگ (از مهرماه 1360 تا دیماه 61) عملیات پیروزمندانه چهارگانهای (شامل "ثامن الائمه(ع)"، "طریقالقدس"، "فتحالمبین" و "بیتالمقدس") به طور مشترک توسط رزمندگان ارتش و سپاه پاسداران اجرا شد. عملیات رزمندگان در این دوره، تحت نظارت "قرارگاه مرکزی کربلا" انجام میشد و این قرارگاه نیز تحت فرماندهی و هدایت مشترک ارتش و سپاه عمل میکرد.
همکاریهای ارتش و سپاه علاوه بر اجرای عملیاتها و نیز ارائه آموزشهای نظامی، شامل ارسال مهمات و ادوات جنگی به یکدیگر نیز میشد. سند زیر که تاریخ آن مربوط به اسفندماه 1364 است به خوبی این همکاری را نشان میدهد.
سند شماره 1: همکاریهای تسلیحاتی سپاه و ارتش با یکدیگر در دوران دفاع مقدس
* آموزش نیروهای سپاه توسط ارتش*
پس از واگذاری مسئولیت نیروی زمینی ارتش به شهید صیاد شیرازی که با از بین رفتن مانعی همچون بنیصدر همزمان شد، ارتش و سپاه وارد تعامل با یکدیگر شدند به طوری که در زمینه آموزش نیروهای خود نیز از یکدیگر کمک میگرفتند. سندی که در زیر مشاهده میکنید یکی از این نمونهها است که به وضوح این تعامل را نشان میدهد.
سند شماره 2: درخواست سپاه از ارتش به منظور آموزش جنگهای نامنظم
با گسترش دامنه جنگ، نیاز به واحدهای پشتیبانی آتش در سپاه احساس میشد؛ از همین رو در سال 61 کلاسهای آموزشی توپخانه در ارتش شکل گرفت. چنانکه "امیر ابوالقاسم جاویدانی" که در آن زمان فرمانده توپخانه لشکر 77 ثامنالائمه بود میگوید: «در آن زمان فرمانده نیروی زمینی ارتش یعنی "سرهنگ صیاد شیرازی" طی یادداشتی خواست که توپخانه لشکر 77 آموزش تعدادی از برادران سپاه را به عهده بگیرند. برادرمان "سردار شفیعزاده" جزو پرسنلی بودند که معرفی شدند. کلاسهای آموزشی در هفت تپه شوش تشکیل و ظرف مدت کوتاهی برادران عملا یگانهای توپخانه سپاه را فعال نمودند.»[5]
محسن رضایی نیز در رابطه با همکاری سپاه و ارتش در زمینه ارائه آموزشهای نظامی به یکدیگر میگوید: «... همین زمینه باعث شد تا برادران ارتشی تجارب خود را به برادران سپاهی منتقل کنند و ما توانستیم در جنوب، آموزشهای خوبی را با کمک امکانات برادران ارتشی به برادران سپاهی منتقل کنیم.»[6]
* همکاری سپاه و ارتش در عملیات ثامنالائمه *
یکی از نمونههای موفق همکاری بین سپاه و ارتش، حصرزدایی از آبادان طی عملیات ثامنالائمه بود. این عملیات در 5 مهر 1360 انجام شد.
براساس خاطرات "سردار رحیم صفوی" «طبق آخرین هماهنگی، نیروهای عمل کننده در هر محور به این صورت مشخص شد:
الف) محور دارخوین: 1- سپاه با شش گردان و یک دسته زرهی 2- تیپ 3 از لشکر 77 با دو گردان پیاده و یک گردان تانک.
ب) محور فیاضیه: 1- سپاه با شش گردان پیاده 2- تیپ 2 از لشکر 77 با سه گردان پیاده و یک گردان زرهی.
ج) محور ایستگاه هفت و دوازده: 1- سپاه با پنج گردان پیاده و یک گردان احتیاط 2- تیپ1 از لشکر 77 با دو گردان پیاده، یک گردان تانک و یک گروهان سوار زرهی.
د) محور جاده ماهشهر-آبادان: 1- سپاه با یک گردان پیاده 2- ژاندارمری با یک گردان پیاده.
در نتیجه هماهنگیهای انجام شده با ارتش جمهوری اسلامی ایران، طرح نهایی تهیه شد و طبق ابلاغ شورای عالی دفاع، زمان اجرای عملیات آزادسازی آبادان از محاصره، 5 مهرماه 60 اعلام شد.
در آستانه عملیات در شهریور 60 ، قرار شد که ما با برادران ارتش، قرارگاه مشترکی برپا کنیم. چند روز قبل از عملیات، "تیمسار ظهیرنژاد" که فرمانده نیروی زمینی ارتش بود و "شهید کلاهدوز" که قائم مقام فرمانده سپاه بود قرارگاه مشترکی برای هدایت عملیات در شادگان زدند. قرارگاه در کنار جاده ماهشهر به آبادان زیر نخلها و در یک چادر بود. در محورهای دیگر هم اینطور تقسیم کار شد که "حسن باقری" در محور دارخوین فرماندهی را به عهده داشت و "حسین خرازی" فرمانده جبهه دارخوین هم کنار او بود. من به جبهه فیاضیه آمدم و در منطقه آبادان با یکی از فرماندهان تیپ ارتش با نام "سرهنگ کهتری" در کنار هم بودیم. آقای "رشید" هدایت عملیات در ایستگاه 7 و ایستگاه 12 را بر عهده داشت و "سردار اسدی" و "سردار قربانی" نیز در این محور حضور داشتند. در محور ماهشهر هم مسئولیت به عهده برادر "اسحاق عساکره" بود.»[7]
شکست حصر آبادان که مرهون همکاری نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود باعث شد تا امام(ره) نیز از این همکاری و هماهنگی تمجید کنند. ایشان در همان روز 5 مهر در پیامی خطاب به فرماندهان ارتش و سپاه، "تیمسار سرتیپ فلاحی، تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد، و محسن رضایی" فرمودند: «اینجانب به اسم ملت بزرگ ایران از رزمندگان دلیر ارتش و سپاه و دیگر قوای مسلح ـ ایّدهماللّه تعالی ـ تقدیر و تشکر میکنم. از خداوند متعال توفیق، نصرت و عظمت اسلام و مسلمین و بخصوص نیروهای مسلح اسلامی را خواستار است. »[8]
سردار سید رحیم صفوی نیز اصلیترین رمز این پیروزی را «اتحاد و انسجام نیروهای مومن سپاه، بسیج و ارتش» میداند.[9]
سند شماره 3: اطلاعیه مشترک سپاه و ارتش به مناسبت شکست حصر آبادان
* تعامل سپاه و ارتش در عملیات فتحالمبین *
عملیات "فتحالمبین" با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه در 2 فروردین 1361 انجام شد. هدف اصلی این عملیات آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده منطقه غرب شوش و دزفول بود.
روز اول فروردین، قرارگاه مرکزی کربلا که به طور مشترک توسط فرماندهان سپاه و ارتش فرماندهی میشد، دستور اجرای عملیات فتحالمبین را صادر کرد.
براساس گزارشهای نوبهای عملیاتی یگانها و قرارگاهها، در مرحله اول عملیات فتحالمبین، تک هماهنگ نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران در روز دوم فروردین، موجب شد تا نیروهای ایرانی ضمن تامین هدفهای تعیین شده، مواضع عینخوش و علیگرهزد و تعدادی پل و منطقه حساس را نیز تصرف کنند.
همان روز اطلاعیه مشترک ستاد مشترک ارتش و ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شرح زیر صادر شد:
سند شماره 4: اطلاعیه مشترک ستاد مشترک ارتش و ستاد مرکزی سپاه پاسداران
*هماهنگی سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران در فتح خرمشهر *
روز سوم خرداد 1361، خرمشهر به طور کامل آزاد شد. این پیروزی حاصل همکاری و تعامل موفق سپاه و ارتش بود. در عملیات آزادسازی خرمشهر یا عملیات "بیت المقدس" شهید صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش و سردار محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران بود و هر دو با هم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا را بر عهده داشتند.
محسن رضایی درمورد همکاری ارتش و سپاه در عملیات آزادسازی خرمشهر میگوید: «در این عملیات هر یک از برادران ارتش و سپاه ابتدا به صورت جداگانه طرحی را ارائه و هرکدام به نوبه خود از طرح مورد نظرشان دفاع کردند. پس از آن بنده با برادرمان صیاد شیرازی دو نفری نشستیم و یک تصمیم متحد و واحدی را اتخاذ کردیم و هیچگونه اختلافی هم در این خصوص بین ما وجود نداشت.»[10]
در روز 1 خرداد 61، اولین اطلاعیه مشترک ارتش و سپاه در سومین مرحله از عملیات پیروزمندانه بیتالمقدس، منتشر شد و روز سوم خرداد، خرمشهر آزاد شد و بدین ترتیب این همکاری ارتش و سپاه به یک پیروزی بزرگ ختم شد. در روز 4 خرداد سرهنگ صیاد شیرازی در جریان اقامه نماز رزمندگان در یکی از قرارگاههای تاکتیکی جنوب، طی سخنانی اعلام کرد «این ترکیب مقدس یعنی ترکیب ارتش و سپاه که تلاش میکند کفر جهانی را درهم بشکند، باید حفظ شود و اگر حفظ شود، رهایی قدس را در پیش دارد.»[11]
هماهنگی سپاه و ارتش در فتح خرمشهر به حدی چشمگیر بود که خبرگزاریهای خارجی نیز به آن پرداختند. به عنوان نمونه خبرگزاری فرانسه به نقل از کارشناسان نظامی خارجی مقیم تهران، با اظهار شگفتی از نحوه هماهنگی نیروهای مسلح ایران (سپاه و ارتش) در اجرای عملیات به لحاظ زمانی و مکانی بیان کرد: «نیروهای مسلح ایران(سپاه و ارتش) ثابت کردند که از یک انسجام بهتآور و غیرمترقب برخوردارند.»[12]
سند زیر که از قرارگاه کربلا و با امضای مشترک فرمانده سپاه و فرمانده ارتش صادر شده است به خوبی نشانگر هماهنگی این دو نیروی نظامی با یکدیگر در فتح خرمشهر است.
سند شماره 5: نمونهای از هماهنگی ارتش و سپاه در عملیات فتح خرمشهر
علاوه بر آنچه که در فوق آمد، عملیات دیگری نیز به طور مشترک توسط سپاه و ارتش برنامهریزی و اجرا شد که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عملیات مشترک سپاه و ارتش در 26 آبان 1359 که منجر به آزادی سوسنگرد شد.
- عملیات "طریقالقدس" که در 8 آذر 1360 و با هدف آزادسازی بستان انجام شد.
- عملیات "محمد رسولالله" که در تاریخ 12 دی ماه 1360 در مناطق عملیاتی مریوان، نوسود و پاوه و در ارتفاعات مرزی معروف به "تخت اورامانات" با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد.
- عملیات "رمضان" که در 22 تیرماه 1361 به صورت گسترده و با فرماندهی مشترک سپاه و ارتش انجام شد.
- عملیات "ثارالله" که با همکاری یگانهای ارتش و سپاه در 15 مرداد 61 درمنطقه عملیاتی قصرشیرین انجام گرفت.
- عملیات "مسلم بن عقیل" که در 9 مهر 61 و با فرماندهی مشترک ارتش و سپاه اجرا شد. نیروهای عمل کننده مأمور در این عملیات عبارت بودند از :
الف) سپاه پاسداران: تیپ27 حضرت رسول(ص) با 10 گردان رزمی، یک گردان توپخانه و یک گردان تخریب؛ تیپ31 عاشورا با 8 گردان رزمی و یک گروهان تخریب؛ تیپ 21 امام رضا(ع) با 5 گردان رزمی و یک گروهان تانک؛ تیپ 18 الغدیر با 4 گردان رزمی.
ب)ارتش: تیپ4 از لشکر81 زرهی کرمانشاه با 3 گردان رزمی و یک گردان زرهی؛ تیپ مستقل 55 هوابرد شیراز با 4گردان رزمی و یک گردان توپخانه.
- عملیات "والفجر 8" که در روز 20 بهمن 1364 با همکاری ارتش و سپاه انجام شد.
سند شماره 4: همکاری ارتش و سپاه در عملیات والفجر 8
پینوشتها:
1- شاهد یاران، ش 101، اسفند 92، ص 75.
2- شاهد یاران، ش 56، تیرماه 89، ص 18
3- ارتش در گذار از بحرانهای انقلاب(پیوند ماندگار)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 369.
4- شاهد یاران، ش 101، اسفند 92، ص 74.
5- شاهد یاران، ش 109، آبان 93، ص 67.
6- ارتش در گذار از بحرانهای انقلاب(پیوند ماندگار)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 526.
7- روزهای مقاومت (واکاوی عملیات دارخوین و شکست حصر آبادان)، قم: نشر هدی، صص 66-64.
8- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 15.
9- از جنوب لبنان تا جنوب ایران(خاطرات سردار سید رحیم صفوی)، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 180.
10- شاهد یاران، ش 101، اسفند 92، ص 75.
11- تقویم تاریخ دفاع مقدس (و خدا خرمشهر را آزاد کرد)، جلد 22، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 201.
12- پیشین، ص 204.
ارسال نظر