چرا برجام بی اعتبار شد؟
برجام اعتبار خود را از دست داده است، اما باعث این بی اعتباری کدام یک از طرفین است؟
توافق هسته ای ایران و 1+5 ، توافقی بر سر موضوع هسته ای ایران بود. تنها از روی اجرای این توافق 7 ماه گذشته است و در این مدت زمان بسیاری از مسائل و ابعاد پشت پرده آن هم نمایان گشته است.
بدبینی ایران به آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای و بی اعتمادی به او اکنون حقانیت ایران را به خاطر این بدبینی و بی اعتمادی ثابت می کند.
قول و قرارها اجرایی نشد و آمریکا از تعهدات خود سر باز زد. پیش بینی دقیق می شد که با بدعهدی آمریکا روبرو شویم، اما برخی در این میان باورشان نمی شد که چنین اتفاقی بیفتد و آمریکا برجام را اجرا نکند.
اصرار آنهایی که به نتایج توافق هسته ای خوشبین بودند بخشی از عاملی شد که ایران رضایت به مذاکرات با شیوه تازه داد تا نتیجه به دست آید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی از همان آغاز طرح مذاکرات در دولت تدبیر و امید، مخالفتی با مذاکره با آمریکا بر سر موضوع هسته ای نداشتند و تنها تأکید می کردند که آمریکا قابل اعتماد نیست و به همین خاطر نسبت به آن خوشبین هم نیستند.
در جریان مذاکرات هسته ای حضرت آیت الله خامنه ای بارها از تیم مذاکره کننده حمایت و آنها را تأیید کردند اما در کنار آن توصیه ها و هشدارهای لازم را هم دادند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 2 فروردین 1394 در همین زمینه فرموده بودند؛«با وجود اینکه من خوشبین نبودم به مذاکرهی با آمریکا، با این مذاکرات موردی، مخالفت نکردم، موافقت کردم؛ از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم، الان هم حمایت میکنم. از رسیدن به یک توافقی که منافع ملّت ایران را تأمین کند و عزّت ملّت ایران را حفظ کند، صددرصد من حمایت میکنم و استقبال میکنم؛ این را همه بدانند. اگر کسی بگوید که ما مثلاً با توافق یا با رسیدن به یک نقطه مخالفیم، نه، خلاف حق و خلاف واقع گفته است. اگر یک توافقی انجام بگیرد که این توافق توافقی باشد که منافع ملّت را، منافع کشور را تأمین بکند، بنده کاملاً با آن موافقت خواهم کرد. البتّه این را هم ما گفتیم که توافق نکردن بهتر از توافق بد است ــ که این حرف را آمریکاییها هم میزنند ــ این فرمول، فرمول درستی است؛ توافق نکردن از توافق کردنی که در آن، منافع ملّت پامال بشود، عزّت ملّت از بین برود، ملّت ایران با این عظمت، تحقیر بشود [بهتر است]، توافق نکردن شرف دارد بر یک چنین توافق کردنی.»
این که در برخی محافل و رسانه های خارجی مطرح می شود که رهبر معظم انقلاب اسلامی با توافق هسته ای مخالف بودند یا این که برجام را بی اعتبار نشان می دهند، یک دروغ و سیاست تفرقه افکنانه ای است که رسانه های دشمن در پیش گرفته اند.
مرور مواضع و سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در جریان مذاکرات هسته ای به خوبی ثابت می کند که ایشان از دولت و تیم مذاکره کننده هسته ای قاطعانه حمایت کرده اند و البته در خلال آن دستورات، توصیه ها و هشدارهای لازم را هم داده اند.
نظارت رهبر انقلاب بر محتوا و فرایند برجام بسیار دقیق و هوشمندانه بود که از سوی ایشان اعمال می شد. حتی طرف مقابل هم نسبت به اشراف دقیق حضرت آیت الله خامنه ای به جریان مذاکرات هسته ای و حتی اطلاعات فنی هسته ای آنها را وادار به شگفتی و البته تحسین کرد.
چنین حسن بزرگی اگر نمی بود، شاید در جریان مذاکرات هسته ای و حصول توافق بر سر فعالیت های هسته ای ایران خللی ایجاد می شد یا شرایط برد بردی که دولت از آن سخن می گوید، برد طرف مقابل و باخت ایران را رقم می زد.
توافق هسته ای بخش هایی از خواسته های جمهوری اسلامی ایران را برآورده کرده و خواسته های طرف مقابل را هم تأمین کرده است، اما هنوز نتایج آن برای ایران به بار ننشسته است.
ایراد جدی کار، اکنون همین است چرا که بر اساس توافق هسته ای قرار بر این بود که با اجرای تعهدات ایران تحریم ها هم برچیده شود اما پس از گذشته 7 ماه از اجرای تعهدات از سوی ایران، تحریم های اقتصادی پابرجاست.
بی اعتباری توافق هسته ای به واسطه عملکرد آمریکا است. آمریکایی ها با بدعهدی خود، باعث بی اعتباری یک توافقی شدند که سال ها بر سر آن وقت و هزینه صرف شده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره نسبت به فریب و نیرنگ آمریکایی ها نگران بوده اند. ایشان بارها نسبت به این رفتار آنها به تیم مذاکره کننده هسته ای هشدار دادند.
دست آمریکا برای ایران رو شده بود، چون در برخی مسائل منطقه ای از جمله عراق و افغانستان و حتی در ماجرای آزادی سربازان آمریکایی در لبنان، گفت وگوهایی میان مقامات ذیربط دو کشور انجام شد و پس از حصول نتیجه دلخواه برای آمریکایی ها، آنها تعهدات خود را نسبت ایران زیر پا گذاشتند.
ایشان در تاریخ 20 فروردین 1394 فرموده بودند؛ «درباره مذاکره با آمریکا جدّاً دغدغه دارم؛ این دغدغه ناشی از آن است که طرف مقابل بشدّت اهل فریب و دروغ و نقضعهد و حرکت در خلاف جهت صحیح است؛ طرف مقابل اینجوری است. یک نمونهاش در همین قضیّه اتّفاق افتاد؛ بعد از آنکه که مذاکرهکنندگان ما مذاکرهشان تمام شد، بعد از چند ساعت بیانیّهی کاخ سفید منتشر شد در تبیین مذاکرات. این بیانیّهای که آنها منتشر کردند ــ که اسمش را میگذارند «فکتشیت» ــ در اغلب موارد خلاف واقع است؛ یعنی روایتی که اینها دارند از مذاکرات و از تفاهمهایی که انجام گرفته است میکنند، یک روایت مخدوش و غلط و خلاف واقع است.
...من البتّه هیچوقت نسبت به مذاکرهی با آمریکا خوشبین نبودم. نه از باب یک توهّم بلکه از باب تجربه؛ تجربه کردیم. حالا اگر یک روزی ــ ما که در آن روز قاعدتاً نخواهیم بود ــ شماها انشاءالله در جریان حوادث و جزئیّات و یادداشتها و نوشتههای این روزها قرار بگیرید، خواهید دید که این تجربهی ما از کجا حاصل شده؛ تجربه کردیم.»
تجربیات جمهوری اسلامی ایران در بدعهدی آمریکایی ها باعث شد تا خوش بینی نسبت به او در ایران وجود نداشته باشد. حتی مردم هم چنین احساسی به مذاکرات داشتند و اکنون بیشتر دارند چرا که یک تجربه دیگر بر تجربیات جمهوری اسلامی افزوده شد.
حضرت آیت الله خامنه ای درباره خوشبین نبودن به گفت وگوها در تاریخ اول فروردین 1392 و در جوار بارگاه حضرت امام رضا(ع) فرموده بودند؛ «من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربههای گذشتهی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.»
خوشبین نبودن رهبر معظم انقلاب اسلامی به آمریکایی ها و نگرانی از نیرنگ و فریب آنها در جریان مذاکرات تنها در این دولت نبوده است، بلکه در تیم مذاکره کننده قبلی و دولت پیشین هم این توصیه ها و هشدارها وجود داشته است.
یکی از دلایل بی اعتبار شدن برجام که عملکرد آمریکایی ها باعث آن است، موضوع تحریم هایی است که قرار بود برداشته شود و بر زندگی مردم هم تأثیر بگذارد.
حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ 20 فروردین 1394 در باره نتایج برجام گفته بودند؛ «در این جزئیّات مذاکرات ــ که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است ــ اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابل قبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست.»
پس از امضای توافق هسته ای و با گذشت 7 ماه از اجرای آن، برخی از خواسته های ایران اجرا نشده است. مهمترین آن لغو تحریم ها همزمان با اجرای برجام بود.
برخی از شروطی که ایران برای محکم کاری توافق هسته ای ضمیمه برجام کرده بود، حاصل نشده است. این شروط پیش از امضای توافق ابلاغ شده بود.
نظارت رهبر معظم انقلاب بر مذاکرات و توافق هسته ای، از بسیاری مشکلات بعدی جلوگیری کرد. ایشان بر روی جزئیات آن دخالتی نکردند و کلیات و چارچوب ها را برای تیم هسته ای و دولت تبیین کردند.
ایشان در همین زمینه و در تاریخ 20 فروردین 1394 فرمودند؛ «بنده در جزئیّات مذاکره دخالتی نکردم، بازهم نمیکنم؛ من مسائل کلان، خطوط اصلی، چارچوبهای مهم و خطّ قرمزها را به مسئولین کشور همواره گفتهام؛ عمدتاً به رئیس جمهور محترم که ما با ایشان جلسات مرتّب داریم و موارد معدودی هم به وزیر محترم خارجه؛ خطوط اصلی و کلّی. جزئیّات کار، خصوصیّات کوچک که تأثیری در تأمین آن خطوط کلان ندارد، مورد توجّه نیست؛ اینها در اختیار آنها است، میتوانند بروند کار کنند. اینکه حالا گفته بشود که جزئیّات این مذاکرات تحت نظر رهبری است، این حرف دقیقی نیست.»
برخی کارشناسان و تحلیلگران اعتقاد دارند اگر خطوط قرمز ایران که از سوی رهبری نظام به دولت و تیم مذاکره کننده ابلاغ شده بود، در توافق هسته ای اجرا می شد، اکنون شرایط بهتری را تجربه می کردیم.
کارشناسان و تحلیلگران می گویند تیم مذاکره کننده می توانست برای به کرسی نشاندن حتی برخی از بندهای شروط ایران، شرایط برجام را بهتر کند.
این شروط به هیچ عنوان باعث نمی شد که ایران و 1+5 به نتیجه نرسند، شروط ایران خواسته هایی به حق و قانونی بود که طرف مقابل آنها را در جریان برجام به ایران تحمیل کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای در 11 مرداد 95 و در دیدار اقشار مردم با ایشان، گذشت بیش از ۶ ماه از آغاز اجرای توافق هسته ای را یادآور شدند و سؤال کردند: مگر بنا نبود تحریم های ظالمانه رفع شود تا در زندگی مردم اثر بگذارد آیا پس از ۶ ماه هیچ تأثیر ملموسی در زندگی مردم دیده می شود؟ اگر نقض عهد امریکایی ها نبود آیا دولت نمی توانست در این مدت کارهای فراوانی انجام دهد؟»
شاید برخی تصور کنند که اگر ایران همه تأسیسات هسته ای خود را تعطیل می کرد، تحریم ها سریع تر برچیده می شد، اما آیا در سال 82 که جمهوری اسلامی ایران همه تأسیسات هسته ای خود را تعطیل و با نظارت آژانس پلمپ کرد، وعده های غربی ها محقق شد.
تصورش را بکنید اگر ایران تن به خواسته آمریکایی ها و غربی ها می داد و همه تأسیسات هسته ای اش را تعطیل می کرد و به وعهده آنها دل خوش می نمود، اکنون همین چند سانتریفیوژ و مراکز تحقیقاتی را هم نداشتیم، در حالی که همه چیز داده بودیم وهیچ چیز نگرفته بودیم.
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده اند موضوع اصلی برچیده شدن و لغو شدن تحریم هایی است که آمریکا و غرب علیه ایران وضع کرده و هنوز هم پابرجاست.
کارشنکنی های آمریکایی ها توافق هسته ای را بی اعتبار کرده است و ادامه آن هم باعث تصمیم گیری جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
ارسال نظر