آنچه که در ادامه می خوانیم حاصل گفتگوی ما با «حمیدرضا آصفی» دیپلمات کهنه کار ایرانی و سفیر اسبق ایران در فرانسه است که در ادامه می خوانید:

*آقای آصفی عربستان سعودی ایران را هدف اصلی تهدیدات خودش توسط منافقین وداعش قرار داده است، واکنش دستگاه سیاست خارجی ما در مقابل این حمایت کاملا علنی باید چگونه باشد هرچند که تاریخ نشان می دهد صعودی ها سالیان درازی است که دست در دست منافقین و تروریسم دارند.

عربستان پدرتروریسم درمنطقه است یعنی القاعده، طالبان و داعش که همه این ها مولود خبیث عربستان هستند. عربستان پدرخوانده گروه های تروریستی منطقه است که به صورت خیلی سیتماتیک در گذشته  از آمریکا  تغذیه می شد و در حال حاضر از حمایت تومان آمریکا و اسرائیل نیز بهره می برد و نشخوارگاه تروریسم جهانی و منطقه شده است.

و این یعنی ما یک مربعی را داریم که گروه های تروریستی در یک سمت آن هستند و سعودی ها نیز در کنار آنها قرار گرفته و در پشت صحنه آن رژیم غاصب صهیونیستی وآمریکا حضور دارند.

علت عصبانیت عربستان از جمهوری اسلامی ایران ریشه در سیاست های خود دولت سعودی دارد از طرفی دولت سعودی به عنوان یک دولت اشغالگر دربحرین  و به قصد تحمیل سیاست هایش به اکثریت مردم این کشور ورود پیدا کرده اما با مخالف شدید مردم بحرین مواجه شده ا ست و ملت بحرین حاضر به پذیرش این زورگویی ها نیستند

سعودی ها در یمن هم قصد دخالت دارند که تاکنون موفق به انجام هیچ کاری نشده و با مخالفت مردم یمن مواجه شده اند وبعد ما می بینیم که در سوریه هم یک سیاست کاملا شکست خورده ای را با دخالت های بی جا دنبال می کنند و در عراق هم ناکام مطلق بوداند و همه دستاورد عربستان در عرصه سیاست خارجی است.

ملت های منطقه سعودی ها را عصبانی کرده اند

در نتیجه عربستان پس از شکست در سیاست خارجی اش و عصبانیت از ملت های منطقه این بار عصبانی از این شکست ها، در صدد خودی نشان دادن برآمده و به مقابله با جمهوری اسلامی برخواسته است.

از طرفی عربستان به عنوان یک کشور ناقض حقوق بشر، با سخت گیری هایی که برای اقلیت شیعه داخل خود عربستان ایجاد کرده و با سخت گیری های که برای زنان وکودکان به وجود آورده به گونه ای که امروز به نام یک دولت کودک آزار شناخته می شود قصد دارد تا با انجام کارهایی از قبییل حمایت از گروهک منافقین در واقع افکار عمومی را منحرف و بر ضعف های داخلی و خارجی خودش پرده پوشانی کند.

سرنوشت صدام در انتظار عربستان است

در واقع عربستان به یک وادی خصومت بی جهت با ایران وارد شده که سرنوشت قبلی آن همان سرنوشت صدام خواهد بود. صدام حسین هم از منافقین حمایت کرد آخر کار صدام را از توی چاه بیرون کشیدند با آن خفت، قطعا مسئولین سعودی به سرنوشت صدام دچار خواهند شد.

*جناب آصفی با توجه به همه مسائلی که فرمودید دستگاه سیاست خارجی ما باید چه رفتاری در مقابل این سیاست خصمانه سعودی ها داشته باشند؟

ما در صحنه دیپلماسی باید قاطعانه برخورد کنیم و موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل دنبال کرده و  اسناد مربوط به حمایت عربستانی ها از این گروهگ تروریست را به عنوان سند منتشر کنیم و به جهان نشان دهیم که سعودی ها دستشان عملاً با گروه های تروریستی در یک کاسه است و این موضوع در عمل هم نشان داده شده و همچنین مشخص شده است که گروهگ منافقین و داعش همه در یک جهت و در یک مسیر قرار دارند. به نظرم هم پیمانی سعودی ها و منافقین اشتباه مهلکی بود که از طرف هر دو طرف اتفاق افتاد.

به هر صورت دستگاه سیاست خارجی ما باید افشاگری لازم را در مقابل این عملکرد سعودی ها انجام دهد و همچنین ما باید از لحاظ میدانی سیاست های خودمان را در سوریه، یمن و بحرین و در همه آن جاهایی که سعودی ها از آنهاعصبانی هستند دنبال کنیم.

در ارتباط با حزب الله نیز باید با همان قدرت گذشته حمایت های مان را ادامه بدهیم  و حمایت های معنوی و سیاسی ما از این گروه ها، ادامه یابد تا این باعث شود عربستانی ها متوجه شوند که با این سیاست های بچه گانه نمی توانند به اهداف خودشان برسند.

*با توجه به اینکه دخالت های عربستان سعودی در دیگر کشورهای منطقه تاکنون نتیجه ای جز بی آبرویی برای آنها نداشته، به نظر شما آنها چگونه با خودشان فکر کردند می توانند با حمایت از یک گروهک منفور تروریستی، در ایران دخالت و برای دولت و ملت ایران مشکل آفرینی کنند؟

خب قطعاً عربستان سعودی در این مسئله دچار سوء محاسبه شده است البته این اشتباه آنها شاید دور از ذهن هم نباشد چون کشورها و دولت هایی که شکست های پی در پی می خورند معمولا قدرت تحلیل و تعقلشان را از دست می دهند. سعودی ها ناامید از همه جا فکر کردند که با این کار می توانند با کمک مالی و مادی وتسهیلاتی از منافقین به اهداف خودشان برسند در حالی که اشتباه می کنند.

منافقین و در رأس آن مسعود رجوی از روزی که از ایران رفتند و به دامن دشمن ایران یعنی به عراق و صدام پناه بردند از همان زمان مردند یعنی مرده های متحرکی هستند که هیچ جایگاهی در نزد مردم ایران ندارند و در کار خودشان هم گرفتار شده و هر روز به دامن یکی از دیکتارتورهای منطقه پناه می برند تا به خیال خودشان چند صباحی بیشتر خبر مرگ شان را پنهان و خودشان را دوباره مطرح کنند هرچند که این مطرح شدن با بی آبرویی بیشتری همراه باشد.