بازی خطرناک دولت در منطقه
متأسفانه اخبار کنونی تنها نگرانی ها را تشدید میکند. پرسشی که وجود دارد این است که حتی اگر فرض را بر این بگیریم که برکنار کردن امیر عبداللهیان برای تغییر آرایش در وزارت خارجه لازم بوده، این چهره ی انقلابی در ازای چه چیزی کنار گذاشته شده است؟ آیا ایران ذلیلانه پیششرط طرف عربی را پذیرفته؟
هر روز که میگذرد، بیش از پیش پیچیدگی های حوادث منطقه رو به تزاید مینهد. اکنون در حالی امیر عبداللهیان جای خود را در معاونت عربی- آفریقایی وزارت خارجه به جابری انصاری داده و در حالی سخن از گشوده شدن فصل جدیدی از مذاکرات با کشورهای عربی رانده میشود که بار دیگر اعتراضات در بحرین اوج گرفته و تابعیت شیخ عیسی قاسم در بحرین لغو شده است. در چنین شرایطی توجه به نکاتی مهم ضروری به نظر میرسد. این نکات در کنار هم حقایق بسیاری را روشن میکند:
1- وقتی ایران اسلامی پای میز مذاکرات هسته ای رفت تا بلکه توافقی حاصل شود، همزمان خبری نگران کننده منتشر شد. کری در شورای روابط خارجی آمریکا از نقشش در بازگشت کشتی اعزامی ایران به یمن سخن گفت:«چند ماه پیش که یک محموله از سوی ایران راهی یمن بود، خیلی زود با همتای خود تماس گرفتم و گفتم که این امر میتواند باعث یک رویارویی جدی شود و ما آن را تحمل نمیکنیم. وی نیز در مدت زمانی بسیار کوتاه با من تماس گرفت و گفت قرار نیست این محموله به زمین برسد یا از آبهای بینالمللی خارج شود و بعد راهی کشور خودشان شد.»
2- بعد از ماجرای برجام خیلی زود سخن از برجامهای 2 و3 و... به میان آمد؛ یکی از این برجام ها نیز قرار بود در خصوص منطقه و مناسباتِ آن مطرح شود. رهبر انقلاب در خصوص این سلسله پروژه ها که از سوی طرف غربی نیز با برشمردن زمینه هایی که باید ایران در آنها عقب نشینی و مواضع خود را اصلاح کند، تکرار میشد، موضعی صریح گرفتند. ایشان در سخنرانی مهم خود در حرم رضوی تصریح کردند که طرف غربی از اصول خود تنازل نمیکند اما با طرح برجام 2 و 3 و 4 میخواهد ایران را وادار کند که مدام عقب بنشیند، ماجرای فلسطین را فراموش کند، با رژیم صهیونیستی کنار بیاید و... . ایشان توضیح دادند که کار به اینجا هم ختم نخواهد شد و در ادامهی این روند ایران باید از توان دفاعی خود نیز صرفنظر کند تا آنچه مطلوبِ طرف غربی است، محقق شود.
3- برکناری امیر عبداللهیان از معاونت عربی – آفریقایی وزارت خارجه یک برکناری ساده نیست؛ این موضوعی است که از ماه ها پیش توسط رسانه های عربی نیز مطرح میشد. امیر عبداللهیان چهره ای انقلابی و نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی معرفی می شد که به زودی کنار گذاشته میشود تا دولتِ روحانی تغییراتش را در روابط با کشورهای عربی کلید بزند. اکنون نیز که جابری انصاری زمام کار را در دست گرفته همان تحلیلها رونقی دوچندان یافته اند.
گفته میشود حدود 2 ماه پیش روحانی نامه ای محرمانه به امیر کویت نوشته و در آن شیوخ عرب را به مذاکره دعوت کرده است. طرف عربی نیز در پاسخ به این دعوت برکناری عبداللهیان را به عنوان پیش شرط مذاکرات اعلام نموده. با این توضیح و در صورت صحت این گزارش باید برکناری عبداللهیان را نوعی عقب نشینی از سوی ایران و جامه عمل پوشاندن به تقاضای طرف عربی معنا کرد.
4- زبان دیپلماسی زبانی است مختص به این حوزه. دیپلمات ها در سخت ترین شرایط نیز باید مسیر خود را طی کنند و بکوشند باب گفتوگو را بگشایند. این تلاشها در بسیاری از موارد همزمان با مواضع تند و صریح دولتها صورت می پذیرد و تناقضی هم بین این دو مسیر حس نمی شود. با این همه اما دیپلماسی و مذاکره وقتی موفق است که مبتنی بر اصول باشد. رهبر انقلاب در موارد متعددی در این خصوص سخن گفته اند. ایشان تصریح دارند:«این خطاست که ما خیال کنیم اگر به مبانی ارزشی خودمان پایبند بمانیم، در عالم دیپلماسی عقب میمانیم؛ ابداً. در این دورههای مختلف، بودهاند کسانی در عرصهی دولتی خودمان، در بخش هائی از دیپلماسی و غیر دیپلماسی و حتّی در بخش هائی از روحانیت خودمان، که در این مسائل تردید پیدا کردند که حالا پابندی های ارزشی ما چقدر اجازه می دهد که ما در زمینهی دیپلماسی موفق باشیم. نه، ما تجربه کردیم، دیدیم هرچه پابندی ما بیشتر باشد، هیبت جمهوری اسلامی در چشم طرف مقابل بیشتر خواهد شد؛ احترام جمهوری اسلامی در نظر طرف مقابل بیشتر خواهد شد...»
در مسئله ی هسته ای ایران مذاکره کرد همانطور که پیش از این در ماجرای عراق و افغانستان با آمریکا وارد مذاکره شده بود. ایران اما مذاکره ای را میپذیرد که مبتنی بر اصول و در غالب نرمش قهرمانانه تعریف شود نه مذاکره ای که بوی ذلت و عقب نشینی گام به گام دهد یا نقشه اش را طرف آمریکایی تعیین کرده باشد. درست از همین روست که ایران در ماجرای ائتلافی که برای سوریه تشکیل شده بود، حاضر نشد شرکت کند. ایران از مذاکره و دعوت به صلح هراس ندارد اما برای تلاش هایش در این عرصه مثل هر انسان عاقلی، از منطقی روشن برخوردار است. در مواردی که اصل مذاکره بازی در پازل طرف مقابل است، ایران اصل مذاکره را برنمیتابد.
5- باید دید ورود دولت در ماجرای سوریه و روابط ایران با کشورهای عربی از کدام جنس است. آیا با توجه به اینکه در خصوص مسائلی از این دست در سطح کلان نظام تصمیم گیری میشود، به وزارت خارجه در این خصوص اختیارات جدیدی داده شده است؟ اگر پاسخ این پرسش را منفی بدانیم، ورود دولت در فضای گفت وگوی این چنینی در حالی که رسانه های نزدیک به دولت سعودی نیز ابراز خوشحالی و مسرّت میکنند، در همان فضای تلاش دولت برای رقم زدن برجام 2 و نادیده گرفتن خطوط قرمز، قابل تفسیر و تحلیل است. اما اگر خوشبین باشیم و نوعی اختیارات جدید را برای وزارت خارجه مفروض بگیریم، تازه این پرسش فرارویمان قرار خواهد گرفت که دولت با چه اصول و قواعدی بناست در چنین فضایی حاضر شود. آیا نگرانیهایی که در خصوص برجام وجود داشت، اینجا نیز قرار است تکرار شود و دولت بر همان مشی گذشته پیش خواهد رفت؟
6- متأسفانه اخبار کنونی تنها نگرانی ها را تشدید میکند. پرسشی که وجود دارد این است که حتی اگر فرض را بر این بگیریم که برکنار کردن امیر عبداللهیان برای تغییر آرایش در وزارت خارجه لازم بوده، این چهره ی انقلابی در ازای چه چیزی کنار گذاشته شده است؟ آیا ایران ذلیلانه پیششرط طرف عربی را پذیرفته؟
مسئله ی دیگر با توجه به حوادث بحرین جلب توجه میکند. قطار برخورد با شیخ زکزاکی و شهادت شیخ نمر اکنون در ایستگاه بحرین است. آیا طرف مقابل در مواجهه با ژست مذاکرهی ایران جریتر شده و به دنبال عقبنشینی کشورمان که نمودی از آن در برکناری معاون عربی-آفریقایی قابل مشاهده است، یک گام برای هجمه به جبههی مقاومت پیش نهاده است؟ به عبارت دیگر آیا طرف مقابل همان تصوّری که در ماجرای یمن داشت و با ابزار قراردادن برجام حتی آن کشتی که قرار بود به یمن برسد را بازگرداند، اکنون نیز دارد و گمان میکند میتواند به عنوان ابزار فشاری در عرصهی مذاکرات در بحرین از ایران امتیاز بگیرد؟
7- مجموع این شرایط به خوبی پیچیده تر شدن مداوم تحولات منطقه را نشان میدهد. راه دیپلماسی اگر چه در جای خود نیکوست و باید پی گرفته شود اما در غیر جای خود ذلت آفرین و موجب جریّ و گستاختر شدن دشمن میشود.
به نظر میرسد در شرایط کنونی حتی بر فرض اینکه وزارت خارجه از اختیارات جدیدی برخوردار شده باشد، رویکرد دولت محترم تبعاتی به شدت نگرانکننده در پی داشته است. آینده البته این وضعیت را بیش از پیش روشن خواهد کرد اما آنچه اکنون میتوان گفت این است که به نظر میرسد دولت دارد با عزت ملی و امنیت ایران و جبههی مقاومت بازی میکند.
منبع: نشریه مندیل استان سیستان
بنظر نمیرسدبلکه پرواضح است بازی بامنافع ملی عزت مملکت وجبهه مقاومت وسیله دستگاه دیپلماسی کنونی. دولتی که شعارما نمیتوانیم را سرلوحه برنامه خود قرار داده وحاصل ایستادگی این ملت مقاوم را به هیچ می انگارد. واین دردبزرگ دعدعه اصلی هر زجر کشیده ای است.