چند روزی است که واژه "جهادکبیر" در ادبیات انقلابی ما جان دوباره ای گرفته است. عده ای به اشتباه جهاد کبیر را همان جهاد اکبر و به تعبیری جهاد با نفس می دانند، در حالیکه جهاد کبیر یکی از انواع جهاد اصغر و به معنای مجاهدت با دشمن است. لذا مسئله ای فردی نبوده و بعد اجتماعی دارد.

مقام معظم رهبری از ابتدا تاکنون هرجا واژه "جهاد" را تعریف کردند به دو جنبه اصلی آن اشاره داشتند، ایشان به هر تلاش و کوششی  جهاد نمی گویند بلکه آن حرکتی را جهاد می گویند که در مقابل با دشمن باشد و به تعبیری دیگر جهاد را همان "مبارزه" به معنای متعارف فارسی تعریف می کنند. در جهادکبیر، آن تلاشی که در مقابل دشمن صورت می گیرد وجهه نظامی ندارد، خواستگاه این واژه در قران کریم به دورانی برمی گردد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مکه حضور داشتند و طبعا دوران روشنگری و ایستادگی و مقاومت است.

کشور ما در دورانی به سر می برد که کارزار نظامی برپا نیست، به قول رهبری خرمشهرهایی در پیش است منتها نه در میدان نظامی؛ لذا جهاد در این دوران ویژگی های خاص خود را دارد که می توان به برخی از آنها اشاراتی داشت:

اول؛ در این میدان مبارزه، شور و هیجانی چون فعالیت نظامی وجود ندارد! وقتی عرصه نظامی تعریف می شود، جمع قابل شماری از جوانان خودشان را آماده میدان می کنند اما در عرصه جهاد فرهنگی، اقتصادی، علمی و ... این هیجان وجود نداشته و کار سخت تر است. شاید یکی از دلایل اصلی اجتماع جوانان در مساجد ابتدای انقلاب، وجود فضای جهادی بود که مخاطب خود را به دنبال داشت.

دوم؛ کسی به جهادگران مدال افتخار نمی دهد! زیرا نتایج و دستاورد های آن ملموس نیست. وقتی شما در میدانی نظامی به دفاع از مرزهای جغرافیایی کشور خود می پردازی، از نگاه ناظران، مجاهدت شما مقدس بوده حتی اگر ناظران، جهاد شما را به حفظ خاک و ناموس خلاصه کنند!

سوم؛ این جهاد پیچیدگی خاص خود را دارد، در یک میدان نظامی دشمن را با چشم می توان مشاهده کرد و با اندک آموزشی می توان حداقل فعالیت هایی داشت . اما در جهادکبیر دشمن و مواضعی که ضربه می زند برای همگان آشکار نیست و صف بندی مقابل آن نیازمند بصیرت و تخصص است.

چهارم؛ در میدان جهادکبیر، عده ای انگیزه ها را خشک می کنند! اینکه مقام معظم رهبری در چند سال گذشته مدام جوانهای مومن و حزب اللهی و انقلابی را به کارهای خودجوش فرهنگی دعوت می کنند واصرار دارند این فعالیت ها را رها نکنید و به مسئولین توصیه می کنند به این فعالیت های فرهنگی بها دهید علتش این است که این جوانان به طور خودجوش اقدامات بزرگی می کنند اما متاسفانه بعضا نه تنها شاهد همراهی مسئولین نیستند بلکه با کارشکنی هایی مواجه می شوند که رفع آن نیازمند عزمی راسخ است.

غرض از این یادداشت تنها تکرار واژه ای از واژگان تاکتیکی و حیاتی رهبری نیست. کاری که شاید چندسالی است با واژگانی چون اقتصاد مقاومتی شد و نتوانستیم آنچنان که باید به وظایفان عمل کنیم. برای تقویت روحیه جهادی در جامعه و بخصوص جوانان هیچ نسخه ای شفا بخش تر از شرکت در ادوها و فعالیت های جهادی نیست. همچنان که مقام معظم رهبری در سال گذشته جوانان نخبه کشور را به اردوهای جهادی دعوت کردند و فرمودند نگویید وقت نداریم! این نسخه نه تنها تایید و توصیه رهبری را به دنبال دارد و تمرینی است برای حضور در عرصه های مدیریتی کشور با روحیه جهادی، بلکه تجربه "جهاد سازندگی" در ابتدای انقلاب نشان داد که سنگ های بزرگی را می توان با بها دادن و پرداختن به آن از مسیر پیشرفت کشور بلند کرد. امروز دشمنان این نظام و انقلاب به دنبال مایوس کردن مردم و اثبات ناکارآمدی نظام اسلامی در حوزه اقتصادی اند و بیشترین فشار خود را به قشر مستضعف جامعه وارد می کنند و به خیال باطل خود به دنبال این هستند که انقلابی که به دست کوخ نشینان محقق شد را با فشار اقتصادی به وابستگی قدرت های اقتصادی بکشانند، لذا توجه به امر محرومیت زدایی با استفاده از ظرفیت گروه های جهادی و بالابردن جایگاه آن در نگاه مردم، مسئولین و حتی جهادگران، جهادی کبیر است.