اصلاح‌طلبان به طور دستوری و از بالا به نمایندگانی که از آنان حمایت کرده‌اند نگاه می‌‌کنند. اعضای این جریان سیاسی درعین اینکه از دموکراسی سخن می‌گویند سعی دارند اینگونه القاء کنند که نمایندگان وام‌‌دار آنها هستند تا از این رهگذر وکیل‌المله‌های دهم را وادارند بر اساس خواست و نظر آنها عمل کنند و بدین صورت این نمایندگان را به گروگان بگیرند. از این رو تصمیم‌گیری برای انتخاب ریاست مجلس دهم شروع اعمال سیاست خط دهی از بیرون و برپایی «پارلمان در سایه» توسط اصلاح‌طلبان است.

در همین راستا روزنامه شرق با انتقاد شدید از نمایندگان اصلاح‌طلبی که تمایل به ریاست لاریجانی دارند نوشت: «حمایت برخی از اصلاح‌طلبان از لاریجانی، ذات تفکر اصلاح‌طلبی را مخدوش می‌کند. حیلِ دموکراتیک با مانیفست اصلاح‌طلبی که مهم‌ترین رسالتش نقد بی‌رحمانه گذشته و روشنگری وضعیت موجود است، سر ناسازگاری دارد.»

احمد غلامی سردبیر این روزنامه در مرقومه انتقادی خود از این نمایندگان ادامه می‌دهد: «اصلاحات یعنی تغییر، تغییر رو به آینده. سیاست واقعی زمانی شکل می‌گیرد که باور به توان تأویل و بازآفرینی گذشته وجود داشته باشد.در انتقاد به عملکردها و به نقدکشیدن آنها و آشوبناک‌کردن گذشته است که سیاستی تازه رخ عیان می‌کند. گذشته صلب نیست. برای تحول‌طلبان، گذشته در قدرت صلب و منجمد نمی‌شود.برای تغییر در آینده باید گذشته را تغییر داد. اگر علی لاریجانی - چه با حمایت اصلاح‌طلبان و چه بدون حمایت آنها- رئیس شود آیا قادر به تغییر گذشته است؟»

وی در حالی از فضای دموکراتیک سخن می‌گوید که نمایندگان مجلس را وام‌دار جریان خود نه مردم اعلام و نسبت به فعالیت این نمایندگان خارج از دایره اصلاح‌طلبی به شدت انتقاد می‌کند.

اینطور از گلایه این فعال رسانه‌ای اصلاح‌طلب می‌توان گمانه‌زنی کرد که این جریان از اینک نسبت به شکست عارف در مجلس واهمه دارد. با اینهمه اصلاح‌طلبان نسبت به حضور عارف در رقابت با لاریجانی اصرار دارند و کسانی چون عبدالله ناصری فعال اصلاح‌طلب به هفته نامه کارگزارانی صدا می‌گویند: « نباید هویت اصلاح‌طلبی خود را زیر پا بگذاریم. ما باید بازی خود را متناسب با افکار عمومی تنظیم کنیم. ضمن آنکه نباید فراموش کنیم که در سال 92 از آقای عارف خواسته شد به نفع آقای روحانی از انتخابات کنار برود و ایشان هم در اقدامی اخلاقی این درخواست را پذیرفت. امروز نمی‌توان بار دیگر این درخواست را از ایشان داشت که به خاطر مقابله با انشقاق و شکافی که ممکن است در جبهه ائتلافی به وجود آید، به نفع لاریجانی کنار برود. درنتیجه، بهترین راه این است که آقای عارف را سوار بر اسب کرد و به میدان رقابت فرستاد ...»

اما مشخص نیست شرط‌ بندی اصلاح‌طلبان روی اسب بازنده از چه روی صورت می‌گیرد. این مسئله موجب شده کارشناسان دو تحلیل را درمورد رقابت از پیش شکست خورده عارف و لاریجانی مطرح کنند. اول اینکه اصلاح‌طلبان با شکست در انتخابات دچارسردرگمی شدید شدند و دست و پاهای آخر خود را جهت به دست اوردن حیثیت و هویت از دست رفته خود می‌زنند و سعی دارند در این راستا شانس اندک خود را امتحان کنند.

دوم اینکه تاکید بر ماندن مردی که به مرد انصراف‌های انتخاباتی معروف شده است، نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان با وجود اینکه شکست برای آنان مسجل شده اما سعی دارند از شکست مفتضحانه جلوگیری کنند و بیش از این طرفداران لیست امید را ناامید نسازند و از سوی دیگر برای کمیسیون‌ها و برخی پست‌های کلیدی مجلس از رقیب «فراگیر» خود امتیازگیری کنند. به نظر می‌رسد در این دو مورد عارف دگربار قربانی و پاسوز جریان اصلاحات می‌شود چه با انصراف چه بی‌انصراف.