توصیه خاتمی برای کنار کشیدن عارف از ریاست

روزنامه آرمان در مصاحبه با محمدرضا خاتمی، فعال اصلاح طلب و نائب رئیس مجلس ششم به موضوعاتی چون دور دوم انتخابات، ورود احمدی نژاد به رقابت های انتخاباتی و ریاست عارف در مجلس دهم پرداخته است.
روزنامه اصلاح طلب آرمان نوشت: او با اشاره به دو پیروزی پیاپی اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۴ میگوید: پیروزی کامل به دست آوردیم؛ به جهت هدفگذاری که برای مجلس کرده بودیم پیروز شدیم. هدفگذاری ما این نبود که یک مجلس اصلاحطلب مانند مجلس ششم داشته باشیم بلکه هدف ما این بود که مجلسی داشته باشیم که از آن دیگر صدای افراط و تندروی به گوش نرسد و این هدف حاصل شده است. برنامهریزی ما منجر به این شد که اصولگرایان معتدل به مجلس راه یابند و دست اصولگرایان تندرو از مجلس کوتاه شود. وی افزود: اما درباره استراتژی، استراتژی اصلاحطلبان فرق نکرده است.
در سال های گذشته کشور با یک سراشیبی قرار گرفت که حاصل آن را میبینیم: ورشکستگی اقتصادی، اضمحلال اخلاقی، انزوای جهانی و مشکلات دیگری که دولت قبلی آنها را ایجاد کرد. در آن زمان صدای جنگ به گوش میرسید، مردم مشکل دارتر میشدند و کشور در معرض آسیب های فراوانی قرار گرفته بود.
استراتژی اصلاحطلبان در آن مقطع «نجات کشور» بود؛ بدون اینکه دنبال سود شخصی یا جناحی باشند و به همین جهت برنامهریزی کردند که با وجود تنگناها و گرفتاری ها بتوانند ترمز این روند را بکشند. نخستین نتیجه این اتفاق در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ رخ داد. اما این مسیر کامل نیست و بعد از آن برنامه اصلاحطلبان این است که این حجم گسترده خرابیهای عظیم را چگونه میتوان جبران کرد و به این برنامه رسیدند که همه کسانی که دلسوز هستند و خواهان برطرف شدن مشکلات هستند و به وجود این مشکلات اذعان دارند دست به دست هم دهند تا کشور را با گامهای بلندتری به پیش ببرند. رضا خاتمی با بیان اینکه پروژه اصلاحطلبان برای نجات کشور پروژه تمام شدهای نیست، توضیح داد: هدف ما در مجلس دهم و همه صحنههای اجتماعی، داخل و خارج حکومت این است که همه دست به دست هم دهیم عقلای جامعه و دلسوزان را گرد هم آوریم و به دنبال برنامههایی باشیم که این خرابیها را بتواند به تدریج جبران کند.
مجلس فعلی، شوراهای بعدی و ریاستجمهوری بعدی هم همین رسالت را دارد و احتمالا مجلس بعدی هم همین رسالت را خواهد داشت. بنابراین استراتژی ما ساختن کشور با اتحاد، انسجام و پرهیز و از تندوری و جلوگیری از تاخت و تاز تندروها در عرصه کشور است. خاتمی با بیان اینکه دولت و مجلس، در دست ما به عنوان «اصلاحطلبان» نیست؛ بلکه این دو قوه به دست یکسری نیروی عاقل و دلسوز افتاده که لزوما اصلاحطلب نیستند تا بخواهیم بگوییم دست ما افتاده و ما باید برنامه بدهیم، ادامه داد: خود آقای روحانی به عنوان رئیسجمهور برنامههایی دارند که دنبال میکنند و در مجلس هم جمع ائتلافی برنامههایی دارند که پیگیری میکنند. اما یک نکتهای را میخواهم بگویم؛ این اعتماد و توجهی که مردم به جریان اصلاحات، اعتدال و عقل گرا دارند شاید آخرین فرصتهایی باشد که به همه میدهند. اگر نگذارند این جریان کار خود را کند ممکن است مردم به اجماعی برسند که کلا توان حل مشکلات سخت شود؛ یعنی زیان اصلی را کشور میکند نه فقط جریان اصلاحطلبی یا اصولگرایی.
ما وظیفه خود میدانیم از واقعیت انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی دفاع کنیم و پای آن هم ایستادهایم. آن کسانی که سعی میکنند در مقابل جریان اصلاحات و برنامههای اصلاحی سنگ اندازی کنند باید به این واقعیت توجه کنند که نتیجه کار آنها بیشتر از آنکه به اصلاحات ضربه بزند به کشور و خود آنها ضربه میزند. وی گفت: شاهد شکل گرفتن یک جریان عقلانی دلسوز هستیم. شما ببنید اگر۴ سال پیش صداهای تندرو غالب بود، امروز در درون اکثریت جریان اصولگرایی زاویه ایجاد میشود و این جریانهای تند و افراطی به گوشه رانده میشوند و از دامنه نفوذ و اثرگذاری آنها کاسته میشود. امروز صدای ضد افراط گرایی درون اصولگرایان کم طنینتر از درون اصلاحات نیست. البته ما دنبال این نیستیم که کسی از اصولگرایان با صدای بلند بگوید من مسیرم را از تندورها جدا کردهام. اما میبینیم که در عمل این اتفاق میافتد و اتفاق مبارکی هم هست. ما در جریان برجام و انتخابات شاهد این موضوع بودیم و در آینده هم شاهد خواهیم بود که این ائتلاف عقلانیت یک ائتلاف گستردهتری خواهد شد و مجال را از تندورهایی که به فکر کارشکنی هستند ان شاءا... خواهد گرفت. وی با تاکیدبر اینکه ما فراز و نشیبهای زیادی خواهیم داشت، ادامه داد: من امیدوارم به خاطر فضای کلی که در جامعه و در درون نیروهای سیاسی میبینم خیلی مشکلات قبل را تجربه نکنیم و به دنبال راهحلهایی برای آنها باشیم.
چه کسی رئیس مجلس میشود؟
وی درباره ریاست آقایان عارف یا لاریجانی بر مجلس توضیح داد: من بسیار علاقهمندم و خوشحال میشوم که آقای عارف رئیس شود. ایشان اصلاحطلب اصیلی است که فعالیت کرده و رأی اول تهران را آورده و لیاقت و شایستگی هم دارد.
همه تلاش خودمان را هم باید بکنیم. اما تبصرهها یا ملاحظاتی هم داریم؛ اولا ما هر کاری میکنیم باید توجه کنیم که مجلس آینده نباید باعث جدایی و اختلاف بین اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل در مسائل اصلی که وجود دارد، شود. اگر بخواهیم این مجلس، مجلس با خاصیتی باشد باید دو گروه دست به دست هم بدهند و کار کنند و اگر از هم جدا شوند هیچ چیزی از این مجلس بیرون نخواهد آمد. دومین مساله ای که من دارم شفافیت است. یعنی کاری که ما میکنیم شفاف باشد. یعنی مردم بدانند که ما چه کار میکنیم. بگویند ما تلاش میکنیم که به طور مثال آقای عارف رئیس مجلس شود؛ یا اینکه بعد از ارزیابی متوجه میشویم که چنین کاری امکان پذیر نیست به مردم توضیح دهیم که به خاطر این شرایط و این مسائل و مشکلاتی که وجود دارد ما برای اینکه کارآیی مجلس را بالا ببریم اشکال ندارد که مثلا به آقای لاریجانی رأی میدهیم. این شفافیت خیلی مهم است.
وی افزود: اگر این جوری باشد که مردم در جریان نباشند و فردا آقای لاریجانی رئیس مجلس شود ممکن است برای بخش قابل توجهی از رأیدهندگان سوال پیش بیاید که آقای عارف شما کنار کشیدید، سازش کردید، چه کار کردید؟ این شفافیت نکته دومی است که باید در این میان باشد و به نظر من باید با مردم حرف زد.
محمدرضا خاتمی تصریح کرد: نکته سومی که وجود دارد این است که حربه طرف مقابل این است که اختلاف بیندازد. تا حالا سعی میکرد بین اصلاحطلبان اختلاف بیندازد. قبل از انتخابات گفتند لیست اصلاحطلبان این است و آن نیست. حالا میخواهند بین ما و دوستان دیگر اختلاف بیاندازند و بین ما دشمنی ایجاد کنند. من فکر میکنم که هم ما و هم اصولگرایان معتدل این را میدانیم که این حربه، حربه زنگ زده و کهنهای است و به آن توجهی هم نمیشود؛ فقط به درد ۴ نفر مخاطب چشم و گوش بسته خودشان میخورد که دلشان را خوش کنند که بین ما اختلاف است. بگذارید دلشان خوش باشد؛ دل ۴ نفر خوش شود برای ما هم ثواب دارد. اما من خودم معتقدم که ما باید وارد گفتوگو شویم. اگر ما میخواهیم مجلس آینده مجلس گفتوگو و گفتمان ملی شود از الآن باید وارد گفتوگو شوند. پایگاه آقای عارف و آقای لاریجانی در مجلس نزدیک است. باید با هم بنشینند و به تفاهم برسند. اگر قرار بر یارکشی باشد و این یارکشی منجر به جدایی و افتراق شود گرفتاری خود آقایان در داخل مجلس زیادتر میشود.
وی افزود: یعنی حتی یکی از آنها رئیس مجلس شود با توجه به اینکه تعداد قابل توجهی با کسی هستند که رئیس مجلس نشده ممکن است که مشکلات خاص خودش را به وجود بیاورد. از الآن باید وارد یک رایزنی، گفتوگو و تفاهم شفاف شویم که به عرض ملت هم برسد. من حساسیتم به لحاظ عاطفی هست، اما به لحاظ منطقی و عقلانی فکر نمیکنم که خیلی در شرایط فعلی ریاست و هیات رئیسه مجلس حساسیت آنچنانی داشته باشد. خاتمی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید که دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی چقدر مهم است؟ اظهارداشت: اهمیت دور دوم به این لحاظ است که ممکن است این توازن نسبی که در دور اول به وجود آمده را بر هم بزند. اصلاحطلبان برنامهریزی کردند که حداقل ۴۰ کرسی از کرسیهای دور دوم را داشته باشند با این حساب من فکر میکنم که مانعی برای ریاست آقای عارف نخواهد بود. یعنی خود به خود رأی مردم مشکل را حل خواهد کرد. پیش بینی او درباره حضور مردم در انتخابات چنین است: در شهرهای کوچک به نظرم میرسد که مشارکت خوب باشد اما در شهرهای بزرگی مثل شیراز و تبریز نمیدانم مشارکت چطور باشد. امیدوارم با این موجی که در داخل کشور ما برای تحول طلبی و تغییر خواهی وجود دارد آنجا هم مشارکت سطح بالایی باشد و کاندیداهای اصلاحطلب بتوانند رأی بیاورند.
احمدینژاد جایگاه و پایگاه چندانی ندارد
سیدمحمدرضا خاتمی درباره حضور احمدینژاد در انتخابات ۹۶ هم گفت: من اولا نکتهای را بگویم؛ من در رسانهها میخوانم که میگویند «احمدینژادیسم»! من اصلا نمیفهمم یعنی چه؟ عدهای بودند که آمدند مسئولیت اجرایی کشور را در دست گرفتند و به اعتقاد ما خراب کردند؛ آخر این چه مکتبی است؟ مکتب تخریب! چون دیدهام که دوستان خودمان این اصطلاح را به کار میبرند خواستم یادآور شدم که چنین کلمهای معنا ندارد. یعنی اگر بخواهیم بگوییم چون عوامفریبی است، کشور خراب شده، اینکه مکتب نیست.هرکسی میتواند این کار را کند! بنابراین با این کلمه خیلی موافق نیستم. لذا آقای احمدینژاد فردی است با روش خاص خودش و نظر ما درباره ایشان روشن است.
وی افزود: نکته دوم این است که به نظر من آقای احمدینژاد جایگاه و پایگاه چندانی ندارد. ممکن است عدهای طرفدار ایشان باشند، به او رأی بدهند و برایش تبلیغ کنند اما فریب این فضاسازی کاذب را نباید بخوریم. حالا هم اگر فکر کنیم چون ایشان گفته اصولگرایان بدون من صفر هستند و نتیجه انتخابات مجلس دهم هم این را نشان داد پس ایشان خیلی آدمی است که اگر بیاید شق القمر کند حرف صحیحی نیست؛ نه! آقای احمدینژاد تجربه ۸ سالهای در این کشور دارند که جز خود ایشان و اطرافیانش کسی از آن رضایت ندارد؛ نه مردم، نه اصلاحطلبان و نه اصولگرایان، نه بزرگان حوزه رضایت دارند و نه دنیا؛ هیچ کس رضایت ندارد! بنابراین اصلا مفهوم ندارد که ما نگران باشیم آقای احمدینژاد بیاید و اتفاقی بیفتد؛ هیچ اتفاقی نمیافتد. خاتمی گفت: نکته بعدی این است که برخوردی که با آمدن آقای احمدینژاد شد بسیار نادرست است؛ یک عدهای آمدند گفتند شورای نگهبان ایشان را ردصلاحیت کند. چرا ردصلاحیت کند؟ ما اصلا تا حالا همه دعوایمان سر این بوده که چرا ردصلاحیت میکنید. طبق قانون شما یکسری مراجع قانونی برای ردصلاحیت دارید. مثلا وزارت اطلاعات باید مستندا بگوید فلان فرد عضو فلان گروهک ضد انقلاب است، قوه قضاییه بگوید ایشان این محکومیتها را دارد. اگر اینها را دارد ردصلاحیتش کنید، اما اگر ندارد چرا باید او را ردصلاحیت کند؟ اینجا را باید به مردم واگذار کرد. اگر غیر از باشد ما همه رشتههای گذشته مان را پنبه کردهایم. آقای احمدینژاد یا هر فرد دیگر اگر مجرم است باید در قوه قضاییه محاکمه شود و آنجا باید نظر بدهد. اگر آقای احمدینژاد سوء مدیریت داشته بگذاریم مردم قضاوت کنند. بنابراین ما باید از آمدن آقای احمدینژاد استقبال کنیم. نباید صورت مساله را پاک کنیم تا همیشه این استخوان لای زخم بماند و تا ابدالدهر ادعاها را بشنویم. ما در کشورمان این مشکل را داریم که نمیگذاریم عیار آدم ها با رای مردم سنجیده شود. یکبار دیگر اجازه دهیم آقای احمدینژاد بیاید در انتخابات شرکت کند تا تکلیف همه و خود ایشان روشن شود. لذا ما باید یک برخورد منطقی با این قضیه داشته باشیم. تکلیف آمدن آقای احمدینژاد را قانون مشخص کرده است. در بخش دوم هم مردم باید روشن کنند که او را میخواهند یا نه. خاتمی تصریح کرد: البته همه ما باید بگوییم دستاوردهای او چه بوده و خودش هم از خودش دفاع کند. ایراد ما این است که برخی یکطرفه به جریان اصلاحات حمله میکنید اما اجازه دفاع نمیدهید؛...و هرچه تهمت و افترا میخواهید به یکی میزنید. ما باید یک فرهنگی را جا بیندازیم که وقتی کسی مسئول بوده مورد تندترین انتقادات قرار گیرد اما امکان جواب دادن داشته باشد و من فکر میکنم ما از این مساله در این یکسال استقبال کنیم و ایرادات دولت آقای احمدینژاد را بگوییم و او هم بیاید از خودش دفاع کند. اما اگر ما همه کارها را بخواهیم با فشار و هجوم و کارهای غیرقانونی پیش ببریم سنگ روی سنگ بند نمیشود و وضع مان همیشه اینگونه خواهد ماند. به نظر من آقای احمدینژاد حق دارد بیاید، شورای نگهبان اگر مستندات قانونی قوی دارد او را رد یا تایید کند و آخر هم مردم حرف خود را بزنند. من فکر میکنم اگر آقای احمدینژاد در انتخابات شرکت کند برای همیشه تکلیف یک ادعای موهوم و خیالی مشخص خواهد شد و برای ما درسی خواهد بود که چگونه چالشهایی را که داریم بدون تنشهای سیاسی و با روندهای دموکراتیک حل کنیم.
ارسال نظر