هادی شریفی
جناب آقای هاشمی این تذبذب و تناقض از کجاست؟
گفتهها این سوال را ایجاد کرد که بالاخره شما آنچه می گویید را قبول دارید یا نه! اگر قبول دارید پس دلیل این شبهه افکنی چیست؟
جناب آقای هاشمی! در فیلم تبلیغاتی شما که از سیما پخش شد به نکاتی اشاره کردید که تامل برانگیز بود؛ به راستی مشکل مردم در حال حاضر شورای رهبری و این حرفهاست یا مشکلات اقتصادی و رکود که کمر مردم را شکسته است؛ و اینکه اصلا از این مشکلات دم نزدید برای این است که باز جنجال جدیدی در رسانه ها ایجاد کنید و افکار عمومی را از مشکلات اصلی منحرف کنید؟ آیا حل مشکلات اقتصادی مردم که در پی کم توجهی دولت به مسائل معیشتی است کارگشاست یا اینکه شورای رهبری چه بود و چه شد؟ آیا آرمان امام(ره)، توجه به مردم و اقشار جامعه که مشکلات اقتصادی سربارشان شده، است یا اینکه شورای رهبری و تبلیغات انتخاباتی!
و اما درجایی عنوان کردید:«از گذشته تا حال از انتخاب رهبر انقلاب راضی هستیم؛ بهتر و مناسبتر از آیتالله خامنهای کسی را نمیبینیم که کشور را اداره کند چرا که رهبری شرطهای مهمی دارد از جمله اینکه باید فقیه باشد و عدالت، مدیریت، متقی بودن و بینش سیاسی را در خود داشته باشد.»
و پس از آن باز موضوع را به حاشیه کشاندید و اضافه کردید «مسائلی را در انتخابات میبینیم که نمیتوانیم بگوییم با روح اسلامیت درست است؛ انتخابات کشورمان جزء انتخابات خوب دنیا است و مشارکت مردم خوب است. سالهای اخیر مشکلاتی پیش آمد و انتظارمان از انتخابات این است که بُعد اسلامیت و جمهوریت را تقویت کنیم و یک جامعه سالم داشته باشیم. از جهت مردمی بودن، انتخابات بهگونهای باشد که واقعاً نظر مردم باشد.»
و اما این گفته ها این سوال را ایجاد کرد که بالاخره شما بخش اول صحبتها را قبول دارید یا نه! اگر قبول دارید پس این روال شبهه افکنی چیست؟ و این گفته ها را اگر کنار سکوتتان علیه فتنه گران بگذاریم آیا قابل توجیه است؟
براستی جنابعالی در سال 88 که فتنه گران نظام را به لبه پرتگاه بردند چه کردید و آیا صداقت گفتارتان در عملتان هم مشاهده شد؟ که نه! اگر به فقاهت، عدالت، مدیریت، تقوا و بینش سیاسی رهبر معظم انقلاب در قلبتان هم اعتقاد دارید پس چرا سکوت کردید و ندای "أین عمار" همین رهبری که از آن این گونه تعریف کردید را پاسخ نگفتید؟ آیا این سکوت نشانه تَذَبذُب و تناقض و نفاق در گفتار و عمل نیست؟ و یا خدعه است؟
شما که مفسر قرآنید این آیه را مرور کنید «مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ لاَ إِلَى هَـؤُلاء وَلاَ إِلَى هَـؤُلاء؛ میانِ آن [دو گروه] دو دلند نه با اینانند و نه با آنان». لطفا کمی قبل و بعد از این آیه را هم مرور کنید؛ قبل از آن آمده «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ» و بعد آن «وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً»!
یا در آیه دیگری که می فرماید:«یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ؛ اینان خدا و مؤمنان را میفریبند و نمی دانند که تنها خود را فریب میدهند»؛ کمی بعد این آیه را هم بخوانید «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ».
به راستی اگر سال 88 شما رئیس جمهور بودید و رأی شما را زیر سوال می بردند و آن اتفاقات روی میداد موضع شما همین بود؟ آیا این مواضع شما برای این نیست که حال که "از اسب افتاده اید" بخواهید توجه کسانی را جلب کنید که قرآن فرمود:«وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ؛ چون به آنان گفته شود که در زمین فساد نکنید میگویند ما مصلحانیم آگاه باشید که اینان خود تبهکارانند و نمی دانند» مگر سرنوشت رفیق شفیقتان را ندیدید که چگونه به چاه ویل این کف ها و سوت ها افتاد؟ رئیس دولت اصلاحات را عرض می کنم که در خفا منکر تقلب می شود و در آشکار همین سوت ها و کف ها و زنده بادها که به هیچ بند است مانع شده تا اظهار نظر علنی کند. و او هم اگر از رهبری تعریف کند مسلما کلمات بهتر از شما خواهد گفت.
کمی بعدِ همین آیه را هم بخوانید:«وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ؛ و چون به مؤمنان می رسند می گویند ایمان آورده ایم و چون با شیطانهای خویش خلوت می کنند می گویند ما با شما هستیم ما استهزایشان می کنیم» و بعد تر آن که می فرماید:«اللّهُ یَسْتَهْزِىءُ بِهِمْ وَیَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ؛ خداست که آنها را استهزا می کند و وامی گذاردشان تا همچنان در طغیان خویش سرگردان بمانند» و همانا که «أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرُوُاْ الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ؛ اینان گمراهی را به هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد و در شمار هدایت یافتگان در نیامدند».
آقای هاشمی «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ چرا سخنانی می گویید که به کارشان نمی بندید، خداوند سخت به خشم می آید که چیزی بگویید و به جای نیاورید»
آقای هاشمی! از دیرباز با امام (ره) بودن اگرچه فضیلت است اما مگر نه اینکه بزرگترین انحراف را در دین کسانی ایجاد کرده اند قرابت زیادی هم با پیامبر(ص) داشتند و برخی یار غار آن حضرت نیز بودند و با نفوذ در ارکان قدرت توانستند در سقیفه تیشه ای به ریشه دین بزنند که هرچه می رود عمق آن افزوده می شود و زخمش دردناکتر؟
مگر آنانکه برای سهم خواهی از پیشینه مسلمانی خود نزد حضرت علی(علیه السلام) آمدند پاسخ نشنیدند که هرچه کردید در راه اسلام و خدا بوده است.
آقای هاشمی بار دیگر آنچه نوشتم را مرور کنید، من برای شما نگرانم؛ برای شما به شدت نگرانم...
ارسال نظر