پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی پورصفا- زمانی که پیروزی انقلاب اسلامی حدود 40 سال پیش به وقوع پیوست، موجی از عداوت با این نظام نوپا از سوی یکی از دو ابرقدرت برتر جهان یعنی ایالات متحده امریکا آغاز شد؛ نبردی که از آن زمان تاکنون ادامه یافته و به بهانه های گوناگون توطئه‌های نظام سلطه علیه ایران ادامه داشته است.

دشمنی برای قبل از انقلاب است

جریان این دشمنی تنها محدود به سال‌های اخیر انقلاب نمی‌شود و در مقاطع گوناگون امریکایی‌ها نشان داده‌اند با وجود یک کشور مقتدر در سطح منطقه مخالفند و بهترین نشانه برای آن سخنان هری ترومن رئیس‌جمهور اسبق امریکا در زمان جنگ جهانی دوم است. 

وی به صراحت به این نکته اشاره کرد که ایجاد یک قدرت نظامی در ایران می‌تواند تبعات وسیعی برای هر قدرت مهمی در سطح منطقه باشد و شاید از همین رو بود که امریکایی‌ها به هیچ عنوان دولت ملی مصدق را تحمل نکرده و بلافاصله با یک کودتای نظامی با همکاری انگلیسی‌ها آن را متوقف کردند تا از ملی شدن نفت ایران جلوگیری کرده و زمینه را برای حضور دوباره شرکت‌های نفتی در قالب قرارداد کنسرسیوم فراهم کنند؛ قراردادی که عملاً نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران را عقیم کرد و اجازه هیچ گونه بهره‌برداری از منابع نفتی داخلی را به ملت ایران نداد. با این قرار داد عملاً ایران به یک مستعمره تبدیل شد؛ مستعمره‌ای که در اختیار دهها هزار مستشار امریکایی قرار داشت و اجازه هیچ گونه تحرکی را به ایران نمی‌داد. 

ایران باید تجزیه شود

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تحرکات امریکایی‌ها برای مقابله با قدرت ایران فزونی گرفت و هیچ زمانی حملات و دشمنی‌ها متوقف نشد. در این میان مذاکرات مقطعی نیز بین ایران و امریکا کمکی به این مسئله نکرده بلکه هر بار نیز بیش از گذشته تشدید شده است، به عنوان مثال بحث تجزیه ایران یکی از مواردی بود که در ابتدای انقلاب در دستور کار امریکایی‌ها قرار گرفت. در ابتدای پیروزی انقلاب پروژه فروپاشی از درون بوده که تحت دو محور پیگیری می‌شده است.

 محور اول «ایجاد اغتشاش همزمان» در مناطق قومیتی کشور به وسیله عناصر تجزیه‌طلب آموزش دیده و هماهنگ بوده است. آنها امید زیادی به این پروژه بسته بودند. در یکی از اسناد کشف شده از پایگاه جاسوسی سیا در اصفهان، یکی از افسران اطلاعاتی سیا در تاریخ 19 ژوئن 1979می‌نویسد: «تمام بذر‌های یک جنگ داخلی در ایران کاشته شده است. ما تسلیحات زیادی در ایران داریم، گروه‌های زیادی در ایران آماده جنگ هستند. ما در آستانه موفقیت و پیروزی هستیم.» بر اساس این پروژه قرار بود به طور همزمان در تمام مناطق عشایری و قومیتی ایران به وسیله عناصر وابسته شورش‌های استقلال‌طلبانه‌ای شکل بگیرد که در نهایت به تجزیه ایران منجر شود و امریکایی‌ها بتوانند از این راه جلوی انقلاب را گرفته و بار دیگر به ایران برگردند که البته این توطئه نیز با هوشیاری مردم و دوری از چنین جریانی‌هایی با شکست روبه‌رو شد. غائله حزب دموکرات کردستان، گروه پیکار، خلق عرب، برادران قشقایی و... نمونه‌ای از این اقدامات هستند. 

  حمایت از صدام تا به آخر

یکی دیگر از دشمنی‌های مهم امریکا با ایران حمایت از عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران بود. بعد از ناکامی امریکایی‌ها در دو مرحله قبلی آنها تصمیم به اجرای طرحی برای حمله مستقیم به ایران و آزادی گروگان‌ها گرفته بودند که به دلیل پخش شدن گروگان‌ها در سراسر کشور و ناتوانی سازمان سیا در کشف محل اختفای آنها این طرح نیز نتوانست به مرحله اجرا برسد. 

در این زمان برنامه حمله عراق به ایران با چراغ سبز امریکایی‌ها به صدام و کمک‌های مالی و اطلاعاتی آنها از طریق ستاد فرماندهی پاریس نیز با واسطه به‌دست عراقی‌ها می‌رسید. در آن زمان بر اساس اطلاعاتی که اعضای این شبکه جاسوسی از ایران مخابره می‌کردند، یک طرح چند مرحله‌ای برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تهیه شده بود که کودتای نوژه به عنوان اولین مرحله و سپس حمله عراق به ایران به عنوان دومین مرحله در نظر گرفته شده بود. هدف حمله عراق به ایران نسبت به هر کدام از شرکت‌کنندگان در این طرح متفاوت بود ولی همه آنها در اصل ساقط کردن جمهوری اسلامی با هم اشتراک داشتند.

عراق به دنبال به‌دست آوردن رهبری جهان عرب و ژاندارمی منطقه و البته جلگه نفت خیز و استراتژیک خوزستان بود. اسرائیل و عرب‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس و در کل محور سازش منطقه نگران صدور انقلاب بودند. 

 صدام که با اتکا به اطلاعات و نقشه‌های ستاد پاریس فکر می‌کرد بتواند ظرف یک هفته تهران را فتح کند خیلی زودتر از آن زمانی که فکر می‌کرد زمینگیر شد و نتوانست حتی به اهواز برسد و در نهایت توانست تا مدتی بخش‌هایی از خوزستان و استان‌های غربی را تصرف کند که اصلاً با آن هدفی که در ابتدای جنگ تعیین شده بود، تناسب نداشت. مهم‌ترین دستاورد صدام و پشتیبانان امریکایی‌اش خرمشهر بود که دیری نپایید آن را نیز از دست داد. 

 با حاکم شدن فضای ثبات و یکدلی در میان مسئولان و سران انقلاب پس از عزل بنی صدر، فضای جبهه‌ها تقریباً از نیمه سال 1360 به نفع ایران تغییر کرد. عملیات‌های موفق یکی پس از دیگری به انجام می‌رسید. تا بالاخره کار به عملیات الی بیت‌المقدس رسید که منجر به آزادی خرمشهر شد. این نقطه در جنگ وحشت بسیاری را برای عراق و حامیان عرب و غربی‌اش به بار آورد به طوری‌که به یکباره تلاش‌ها برای صلح از سر گرفته شد. قدرت ایران در شکست ارتش نیرومند عراق، امریکایی‌ها را نگران کرده بود و به همین دلیل ریگان عراق را از لیست کشور‌های حامی تروریست خارج ساخت و راه صادرات مستقیم امریکا به این کشور را باز کرد. 

کسانی که روزی امید داشتند جمهوری اسلامی سقوط کند پس از دو سال همه تلاششان این بود که ایران به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل نشود و سعی در مهار ایران داشتند. آنها دیگر نگران سقوط بصره و بغداد بودند، نه آرزوی سقوط تهران. 

در سال‌های بعد با فتح فاو در عملیات والفجر8 و عملیات‌هایی نظیر کربلای5  در منطقه عملیاتی شرق بصره، دیگر هیچ کس از سران غرب و عرب ادعاهای اول جنگ را به خاطر نمی‌آورد. 

هر چند در سال‌های آخر جنگ با ورود مستقیم امریکا به جنگ و فشار‌های بسیار سعی کردند جلوی پیشروی ایران را بگیرند ولی خود امریکایی‌ها هم از این مهلکه جان سالم به‌در نبردند و در درگیری مستقیم با ایران دچار خسارت‌های بسیار شدند و برای جبران ناکامی‌های خود در برابر نیروی دریایی سپاه در خلیج فارس هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دادند. 

رذالت هسته‌ای

یکی دیگر از مواردی که دشمنی‌های امریکا را به صراحت روشن می‌کند، تحریم‌های ناجوانمردانه این کشور علیه ایران است. یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای علمی کشورمان در دانش استراتژیک و ممنوعه هسته‌ای است. دانشمندان و متخصصان کشورمان توانسته‌اند به چرخه کامل سوخت هسته‌ای و فناوری غنی‌سازی با غنای بالا دست یابند. همچنین توانایی ساخت میله‌های تزریق سوخت به رآکتور نیز از دیگر دستاوردهای کشورمان در زمینه هسته‌ای می‌باشد. 

در این میان رذالت‌های غرب در مورد مسئله علم را به خوبی در مورد مسئله هسته‌ای می‌توان مشاهده کرد. اساساً غربی‌ها با هسته‌ای شدن ایران به معنی داشتن دانش بومی آن مشکل داشته و دارند و حتی آنها حاضرند خود در ایران نیروگاهی هسته‌ای تأسیس و خودشان هم آن را اداره کنند و فقط برق آن را به ایران بدهند. مسئله هسته‌ای و مقابله با آن از سوی غرب تنها وتنها مسئله تحریم علمی و انحصار علمی غرب است و الا خودشان هم می‌دانند در دنیای امروز سلاح هسته‌ای برای هیچ کس کارایی ندارد و قابل استفاده نیست. همین پیشرفت‌ها سبب شد غربی‌ها تحریم‌های همه‌جانبه‌ای را علیه ایران به اجرا درآورند که حتی با معیارهای غربی حقوق بشر نیز تکان‌دهنده بود و موارد مختلف همچون دارو و حتی تجهیزات اولیه را نیز در بر می‌گرفت. 

دشمنی امریکا تمام نشدنی است

با نگاهی به این لیست کوتاه می‌توان فهمید سخنان رهبر معظم انقلاب درباره دشمنی با امریکا چه معنایی دارد؛ دشمنی‌ای که از مدت‌ها قبل آغاز شده است و باید در مقابل آن هوشیار بود.