راهحل غیرصوری برای تراژدی سوری
علی امیدی، دانشیار روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی مینویسد: هرچند مطلوب ایران و روسیه، سوریه متحد و یکپارچه است، ولی کدام طرح پراگماتیستی برای فیصله بحران سوریه و کاهش درد و رنج مردم این کشور وجود دارد؟
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی تراژدی سوریه چهارمین سال خود را پشت سر می گذارد و تعداد قربانیان جنگ تا آوریل سال ۲۰۱۵ از سوی نهادهای بین المللی بالای 300 هزار نفر تخمین زده می شود. حدود ۷ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر آواره شده و 4 میلیون نفر از این آوارگان به کشورهای همسایه و اخیرا اروپا پناه برده اند. انتشار عکس پسر بچه غرق شده سوری به نام آیلان که خانواده اش با قایق معمولی قصد گذر از مدیترانه به اروپا را داشتند اوج تراژدی مردم سوریه را نشان می دهد. ترکیه، کشورهای عربی و اروپا فکر نمی کردند که آتش بحران نصیب آنها نیز خواهد شد و چاه کن در ته چاه است!
بحران سوریه همانند سایر بحران های بین المللی صف بندی بین المللی مخالف و موافق خاص خود را ایجاد کرده است. تهران و مسکو منافع مهم ژئوپلیتیک در سوریه دارند. از نظر برخی استراتژیست های ایران، سوریه حلقه ارتباط با حزب الله لبنان و دولت عراق است و از دست رفتن آن در کمربندی که از عراق تا دریای مدیترانه در ساحل لبنان ادامه پیدا می کند و نیز در همسایگی "دشمن صهیونیستی"، ضربه ای به "عمق استراتژیک" ایران تلقی می شود. برای مسکو نیز، سوریه به عنوان نقطه ثقل حضور در مدیترانه و هلال خصیب تلقی می شود. ایران و روسیه به عنوان بازیگران طرفدار حکومت بشار اسد به تلاش های گسترده ای متوسل شده اند تا شاید بحران خونین سوریه پس از چهار سال با یک راهکار سیاسی و مورد قبول طرف های مربوط به پایان رسد. سفرهای دیپلماتیک مقامات سیاسی ایران، روسیه و سوریه به پایتخت های یکدیگر طی ماه های اخیر فزونی گرفته است. تهران و مسکو در این راستا راهکارهایی برای غلبه بر این بحران ارائه کرده اند که تازه ترین آن، طرح چهار ماده ای تهران است.
در جولای 2015، طرحی از سوی مسکو مطرح شد مبنی بر شکل گیری ائتلافی ضد تروریسم (فراتر از ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا) با حضور دولت بشار اسد، عربستان، اردن و ترکیه. این طرح عملا در نطفه خفه شد؛ چون برداشت دمشق، آنکارا و ریاض از گروه های تروریستی متفاوت است. از نظر اسد همه آن هایی که علیه او می جنگند، تروریست هستند! قبل از آن، در اوت 2015، تهران طرحی چهار مرحله ای جدید برای پایان این بحران ارائه کرد. حسین امیرعبداللهیان معاون عربی -آفریقایی وزارت خارجه ایران طی سفری به دمشق، رسما این طرح را تقدیم بشار اسد داشته است. او در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو در 13 مرداد 1394، گفت که ایران طرحش برای پایان بحران سوریه را بروزرسانی کرده است اما جزئیاتی از این طرح را افشا نکرد. اما چهار مرحله ای که خبرگزاری ها از جمله المیادین برای طرح ایران برشمرده اند عبارت است از؛ آتش بس فوری، تشکیل دولت وحدت ملی، اصلاح قانون اساسی سوریه بر مبنای توافق و اطمینان بخشیدن به گروه های قومی- مذهبی در ساختار سیاسی این کشور و در نهایت درخواست برای اجرای انتخابات تحت نظارت بین المللی در سوریه.
اما به فرض اینکه طرح ایران بروزرسانی شده باشد، آیا گروه هایی چون جبهه النصره، احرار الشام و یا حتی داعش معنای کلمه آتش بس را می فهمند و از هیچ کشوری حرف شنوی دارند؟ در دولت وحدت ملی سوریه، وزن مخالفان و طرفداران اسد چه اندازه خواهد بود؟ و مهمتر از همه، جایگاه اسد در دولت آینده سوریه چه خواهد بود؟
از قراین و شواهد چنین بر می آید که تهران آینده بشار اسد را در طرح خود مسکوت گذاشته است. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در یک کنفرانس مطبوعاتی در اسپانیا (7 سپتامبر2015)، با تاکید بر اینکه مشکل سوریه از طریق سیاسی قابل حل است، آینده اسد را مسکوت گذاشت: «فقط مردم سوریه حق تصمیم گیری دارند و کسانی که در مورد رئیس جمهور سوریه طی دو سه سال گذشته شرط و شروط قائل شدند باعث این شدند که جنگ در سوریه ادامه پیدا کند.» هر چند برخی خبرگزاری ها از گرایش تدریجی ایران به سوریه بدون اسد خصوصا در دولت روحانی خبر می دهند. ولی از فحوای سیاست روسیه چنین بر می آید که مسکو یا مایل نیست اسد کنار رود و یا آن را مسکوت گذاشته است. لاوروف طی دیدار ظریف (17 اوت2015) از مسکو هر گونه طرح صلحی با پیش شرط کناره گیری اسد را رد کرد. در این راستا، رئیس جمهوری روسیه طی یک کنفرانس مطبوعاتی در 4 سپتامبر 2015 اعلام کرد: «رئیس جمهوری سوریه با این مساله موافق است که انتخابات زودهنگام پارلمانی برگزار شود و تماس هایی با اپوزیسیون سالم وجود داشته باشد و آنها هم به دولت بیایند.» این گفته پوتین بدان معناست که بشار اسد قصد کناره گیری ندارد و صرفا نوعی ترمیم سیاسی (reshuffling) می خواهد تا تغییر حکومت.
بر فرض که ائتلاف بین المللی بتواند بر داعش غلبه کند و در جبهه مخالفین سوریه داعش فرضا حذف شود، آیا سایر مخالفین سوری حاضرند با هر گونه طرح صلح که ادامه قدرت اسد نیز در آن باشد کنار بیایند؟ قطعا پاسخ منفی است. این وضعیت یعنی ادامه جنگ داخلی و تراژدی. از سوی دیگر، مخالفین اسد تا زبدانی (دروازه های دمشق) پیش رفتند و ارتش اسد روز به روز ناتوان تر نشان می دهد. شکی نیست اگر کمک حزب الله نبود دمشق نیز به کنترل مخالفان در می آمد.
در اینجا، تنها راه باقیمانده تقسیم سوریه به دو کشور شرقی و غربی است. سوریه غربی با مرکزیت دمشق و کل ساحل مدیترانه که شامل علوی ها، شیعیان، مسیحیان و سنی های معتدل است و سوریه غربی با مرکزیت حلب یا رقه که جمعیت غالب آن سنی مذهب و کرد خواهند بود. البته در این طرح کردهای سوری به راحتی حاضر نخواهند بود که سلطه سنی های عرب سوری را بپذیرند مگر اینکه امتیاز قابل توجهی به آنها داده شود. بنابراین الگویی همانند آلمان شرقی و غربی در سوریه پیاده شود که هم از درد و رنج مردم کاسته شود، هم قدرت های ذینفع راضی گردند و هم منافع ژئوپلیتیک تهران و مسکو حفظ شود. البته تجزیه کشورهای بزرگ اسلامی خوشایند رژیم صهیونیستی است. هرچند مطلوب ایران و روسیه، سوریه متحد و یکپارچه است، ولی کدام طرح پراگماتیستی برای فیصله بحران سوریه و کاهش درد و رنج مردم این کشور وجود دارد؟
ارسال نظر