پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یک- مذاکرات هسته ای در هر شرایطی به سرانجام رسید و جمع بندی آن پس از دوازده سال به یک سند مکتوب حال چه تایید یا رد شود، منجر شد. موضوع مذاکرات که بسیاری از افراد در داخل و خارج آن را دنبال می کردند این را مطالبه داشتند که «نظام اجازه دهد ما با مذاکرات مشکل پرونده هسته ای را حل نماییم» مسئله ای که منجر به آن شد تا رهبری برای آنکه نشان دهد هسته ای بهانه است، اجازه مذاکرات را در دولت قبل داده و در دولت جدید، یاران دولت یازدهم با تمامی قدرت و فشار کاری، چانه زنی های دیپلماتیک و سیاسی در خارج و داخل جمع بندی ای را به عنوان پایان مذاکرات نه توافق اعلام دارند. این جمع بندی چه بد و چه خوب می تواند در مقیاس مختلف(میان کارشناسان و حقوق دانان، اهالی رسانه و صاحبان قدرت سیاسی همچون نمایندگان مجلس، اعضای هیئت  دولت، شورای عالی امنیت ملی  و...) مورد بررسی قرار گیرد. آنچه بایستی مورد توجه قرار گیرد این است اگر مجموعه نهادهای قانون گذاری تصمیم به تایید یا رد آن کردند نمی توان به آنان تهمت یا افترایی زد و این مسئله نبایستی موجب انشقاق داخلی نظام گردد. اپزیوسیون سازی پروژه ای آسیب زاست.  به واقع تمامی این بحث ها در داخل به تعریف امام راحل، بحث های طلبگی باید دانسته شود و پس از پایان آن نبایستی موجب درگیری و منفعت طلبی احزاب مختلف شود. 

دو- همانطور که هر کارشناسی می داند، عده ای در داخل، معاش مردم را به تحریم ها گره زدند و حتی بدتر از آن به دلیل جو روانی پس از توافق به دنبال آن هستند تا این را به عنوان برگ برنده ی خود در افکار عمومی مطرح نموده و برای مجلس شورای اسلامی برنامه ریزی کنند. کیست که نداند تمام بهانه و اقدامات روانی جریان خاص مخالف اصولگرایی به دنبال انشقاق و ضربه به بدنه این جریان فکری است. در چنین شرایطی می بینیم دوستان درون گفتمان اصولگرایی هم، هم ساز با دیگر جریان ها می خواهند از اساس ریشه ی ای جریان را نابود و خشک کنند. اصولگرایان که تعریفشان مشخص است می خواهند گفتمان امام و رهبری را با حفظ ارزشهای انقلاب نهادینه نموده و حافظ دستاوردهای اصیل انقلاب به قرائت امام و رهبری باشد. به واقع اصولگرایان به همین دلیل نگاه های مختلفی از قرائت های امام و رهبری داشته و به طور متناوب دچار آسیب برداشت گوناگون شده و از دیک دیگر انشقاق می کند و بعد از آن به جای حل مناقشه و انشقاق نکردن در ابتدا، تمام انرژیشان را برای وحدت می گذارند. افرادی که انشقاق می کند حداقل این را متصور باشند که چرا انشقاق می کنند که بعد وحدت کنند؟ بر خلاف جریان اصلاح طلب که اگر گروهی انشقاق کنند آنچنان با هجمه ی ناجوانمردانه رقیب انشقاق کننده را مورد عتاب قرار می دهد که او از زندگی سیر می شود. نمونه ی آن را در همین حزب ندای ایرانیان می توان دریافت. هرچند این عتاب از نگاه جریان اصولگرایی خلاف مشی واقعی آنان است اما می توان به جای عتاب با دور هم جمع شدن و انجام بحث های طلبگی و پاسخ های اغنایی مسائل را حل نمود تا در شرایط دشوار تر نیازی به هزینه کردن برای وحدت نباشد. 

سه- بالاتر اشاره شد عده ای میخواهند از داخل معاش مردم را به مذاکرات با آمریکا گره زنند و برای آن هزینه هم می کنند. این هزینه اعم از سیاسی و اقتصادی و... است. تا جایی که صراحتا رهبری مسئله اقتصاد مقاومتی را مطرح فرمودند و اشاره داشتند «کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست» چگونه و با چه صراحنتی رهبری این موضوع را تبیین کند برای عده ای، خدا می داند. از سویی شاهدیم جریانی در داخل با کلید واژه سازی «کدسازان» می خواهند به مقابله با قرائت های مختلف درون گفتمانی بپردازند. حال هر نوع برداشتی چه غلط و چه صحیح درون یک نظام و بر اساس یک گفتمان است. هر دو گروهی که می خواهند به تبیین عرصه بپردازند باید آگاهی داشته باشند سال انتخابات است. گروه حزب جبهه پایداری و دیگر جریانات اصولگرایی خوب می دانند اگر دوباره انشقاق خود را علنی کنند کار به جایی میرسد که هزینه های بیشتری باید پرداخت کنند. هرچند بارها شاهد بوده ایم که برخی خودعمارپندارها در  فضاهای مختلف با کلید واژه سازی خود برتر بینیشان را بر تمامی اصولگرایان ترجیح داده و هر روز می خواهند به جای وحدت انشقاق خود را با  دیگر جریانات اصولگرایی بیشتر نمایان کنند. روزی با اصطلاح طرفدارن احمدی نژاد، روزی با اصطلاح خالص سازی، روزی با اصطلاح... و امروز با این واژه ها...

چهار- چه لزومی دارد کشور به هم دلی و هم زبانی نیاز دارد، قلم هایی بر کاغذ زده شود و بیان گردد، «کد سازان و کُدخدا». آیا وحی ای نازل شده که قرائت آنان صحیح است یا ردیه ی مشخصی بر نگاه طرف مقابل است؟ چرا در شرایطی که قلب های اصولگرایان نیاز به وحدت دارد تا در شرایطی که کشور به یک هم دلی و هم زبانی برسد عده ای کلید واژه سازی می کنند و طرف مقابل را متهم به خبر از نهان ها می گویند؟ مگر چه شده این جریان اصولگرایی را که نمی بینند عرصه ی نبرد و نفوذ مطرح شده و آنان با هر سلیقه ای نیاز به وحدت دارند. فارغ از مسائل مطروحه ای همچون مواد برجام و اصل برجام و مسئله برجام، از تمام اصولگرایان می خواهیم نگاهی دوباره به وقایع گذشته به عنوان یک سیر واقعی داشته باشند تا به جای زدن هم، فریادشان را بر آمریکا بلند کنند نه قلم علیه یک دیگر..

پنج- اصولگرایان در شرایطی به انتخابات مجلس بی توجه شدند که جریان مقابل با راه اندای احزاب مختلف همچون ندا، اتحاد(حزب مشارکت دو)، بازسازی کارگزاران و.. به شدت فعالیت و بازسازی خود را برای انتخابات مجلس دنبال می کنند. شاید دعوای ندا و اتحاد دعوای زرگری باشد تا به این طرف نشان دهد، «خیالتان راحت، ما اهل اتحاد نیستیم، شماهم نکنید» و اصولگرایان در دام انشقاق موجود اصلاح طلبان افتاده و علیه یک دیگر شمشیر بکشند! به امید آنکه مجلس دهم چیزی حدود مجلس نهم باشد. اما زهی خیال باطل که اصلاح طلب ها ماه هاست برنامه ریزی های خود را برای انتخابات انجام داده و این برنامه ریی ها هر روز قوی تر می شود تا جایی که به سربازگیری از درون جبهه اصولگرایی نیز اقدام کرده اند که جلوه هایی از آن را در مجلس مشاهده می کنیم.

آنچه بایستی به عنوان نتیجه گیری مطرح باید کرد، این است که هم کد سازان و کد ستیزان (که البته این واژه را مشخصا یک جریان راه انداخته) بهتر نیست به جای تکفیر یک دیگر به نظام درون گفتمانی خود یک نگاهی کنند و عرصه را برای جریان رقیب باز نگذارند؟ به جای پنجه کشیدن به روی یکدیگر به بازخوانی دریچه های نفوذ آمریکا در عرصه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بپردازند؟ ایکاش لجاجت های سیاسی به ضرر منافع ملی منجر نشود و دوستان دور یک میز مسائل خود را حل کنند نه اینکه قلم بزنند کد سازان! ای کاش اصولگرایان واقعی تحملشان بیشتر می شد و با حکمت پاسخ هر رفتاری از جریان داخلی را ندهند.