پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن مهدیان- یک گرفتاری روزگارشعارزدگی، ظاهرگرایی است. ظاهرگرایی یعنی چی؟ درگیر صورت شدن و غفلت از معنا و محتوا، ظاهرگرایی است. ظاهرگرایی وقتی رشد و نمو می یابد که ملاک برتری صدای بلندتر باشد نه محتوا و باطن عمیق تر. هرچند ظاهر از باطن جدا نیست اما در بسیاری از موارد ظاهر یک پدیده، شاخص تام و تمامی از باطن نیست. ظاهرگرایی ده ها آفت جدی اجتماعی دارد که از جمله مهمترین آن ساخت بستر دورویی ها و ریاکاری ها است. ماجرای هسته ای و مذاکرات نیز بی نصیب از این ظاهرگرایی نیست. بسیاری از نقدهای مربوط به مذاکرات هسته ای فارغ از حیثیت کارشناسی و فنی آن، ناشی از نوعی ظاهرگرایی است. چرا؟

ظاهرگرایی در مذاکرات باعث شده است 2 گروه به صورت همزمان شکل بگیرند که هردو نیز گرفتار خطای فاحش تحلیلی اند. این دو گروه کسانی هستند که شناخت صحیح و ارزیابی مناسب از نرمش قهرمانانه ندارند.

گروه اول کسانی هستند که نرمش قهرمانانه را به درستی متوجه نشدند و در ظاهر مذاکره مانده اند. این افراد کسانی هستند که از نرمش قهرمانانه تنها نرمش آن را متوجه شدند و آن را در حد یک استراتژی دیپلماتیک در موضوع هسته ای تاویل کرده اند. این جریان، تغییر تاکتیک در دیپلماسی هسته ای را چرخش سیاسی نظام تلقی و این طور برداشت کردند که مسیر انقلاب به سمت مماشات با استکبار تغییر یافته است. پاسخ رهبری به این جریان همان بود که در خطبه های نماز عیدفطر به صراحت بیان شد و اینکه خصومت جمهوری اسلامی با ظلم و استکبار و رژیم صهیونیستی ذره ای تغییر نکرده است.

گروه دوم کسانی هستند که مبارزه را تنها در خون دادن می پندارند. این جریان از مقاومت، تنها استنباط جنگ دارند و راه های دیگر مقاومت را نرمش ذلیلانه می پندارند. این جریان نیز در ظاهر مذاکرات مانده اند. مذاکرات هسته ای، مبارزه است. کسانی که فکر می کنند مذاکرات هسته ای یعنی کوتاه آمدن از مواضع انقلاب، سخت در اشتباهند. مذاکره و صلح جزئی از مقاومت است. مقاومت هست، تا وقتی ولی فقیه شجاع و مدبر و مردم مبارز وجود دارند مذاکره را نباید جدا از مقاومت فرض کرد. نرمش قهرمانانه همین است. صلح و خیز مجدد برای پیروزی بزرگتر. چه آنکه فتح الفتوح و فتح مکه نتیجه صلح حدیبیه بود. به این ترتیب اگر صلح امروز را مبارزه بدانیم ناگزیر از هزینه ها هستیم. 

مگر ممکن است در مبارزه هزینه نداد؟ برخی مبارزه را تنها در جبهه جنگ می دانند. این طور نیست. لازم باشد برای مبارزه پای میز مذاکره هم می رویم . طبیعی است که اینجا هزینه دادن تنها خون دادن و جان دادن نیست. بلکه باید هزینه های مادی داد و حتی از آبرو خرج کرد. اما این هزینه ها قابل تحمل است تا وقتی که در چارچوب مقاومت تعریف شود. 

 

انقلاب اسلامی با رهبری شجاع و آگاه و با درایت جز به مسیر مقاومت نمی رود. پس مذاکره امروز را باید ذیل مقاومت پنداشت و با ظاهر بینی نباید مسیر این نزاع تاریخی را تخطئه کرد. نتیجه عملی ظاهرگرایی در مذاکرات هسته ای چیست؟ گروهی نرمش قهرمانانه را چرخش ایدئولوژیک می پندارند و مماشات دیپلماتیک را در حد یک استراتژی تساهل گرایانه با استکبار قلمداد می کنند. این جریان به سرعت در حوزه های اجتماعی خود را به صورت اباحه گرایی بروز می دهد. در سوی دیگر این قطب بندی، ظاهرگرایی در نرمش قهرمانانه باعث می شود نه تنها مرد میدان مبارزه قامت راست نکند، بلکه مردان مبارزه و مقاومت نیز به تمسخر گرفته و خائن نامیده شوند. این ظاهرگرایی تودرتو و فرهنگی باعث می شود جایی که ولی نیاز به نصرت آرمان خواهانه و واقع گرایانه دارد، سردار مبارز یافت نشود و در بهترین حالت گروه های شعار شکل بگیرد. و اما این ظاهر گرایی پرهزینه تنها یک چاره دارد و آن نیز روشنگری اهل فن است. اگر باطن آرمانی مذاکرات شناخته شود نه گروه های بدعت گذار شکل می گیرند و نه جریانات منکوب گر.