سوداگری جدید اردوغان و آیندهای خطرناک برای منطقه
پشت درهای کاخ هزارتوی اردوغان تصمیمات خطرناکی در حال اتخاذ است؛ تصمیماتی که نه تنها میتواند مسیر جنگ در سوریه را تغییر دهد بلکه حتی ممکن است پای طرفهای بینالمللی را نیز به این جنگ خانمان برانداز بازکند.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، رجب طیب اردوغان، سوداگر احیای امپراطوری عثمانی که در کشمکشهای سیاسی داخلی در ترکیه شکست خورده ظاهرا دست به انتحار زده و همه مسئولان ارشد سیاسی، نظامی و امنیتیاش را در کاخ ریاست جمهوری گرد هم آورده تا یکی از بزرگترین آرزوهای چندسال اخیر خود را جامه عمل بپوشاند.
بیش از سه ساعت است که نشست شورای امنیت ملی ترکیه با رهبری اردوغان برای اعزام 18 هزار نیروی نظامی به داخل مرزهای سوریه آغاز شده که هدف از آن ایجاد منطقهای حائل به طول 130 کیلومتر و عمق 33 کیلومتر در داخل مرزهای شمالی سوریه و مجاورت مرزهای جنوبی ترکیه اعلام شده است.
اردوغان نزدیک به سه سال است که سودای ایجاد منطقه حائل در مرزهای شمالی سوریه را در سر میپروراند و آن را بهترین راه برای سرکوب کردهای شمال سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد میداند اما چه همپیمانان خارجی و چه فرماندهان نظامی داخلی که به خطرات این امر به خوبی واقفند هیچ گاه روی خوشی به این بلندپروازی اردوغان نشان ندادند.
ظاهرا اکنون شرایط فرق کرده و تحرکات اخیر کردها در شمال سوریه ظاهرا بهترین بهانه را به دست اردوغان داده تا جناح نظامی داخلی و طرفهای خارجی را متقاعد کند که ایجاد چنین منطقهای در شمال سوریه بهترین راه برای حفاظت از امنیت ملی ترکیه و البته سرنگونی دولت دمشق است.
اما ورود ارتش ترکیه به داخل مرزهای سوریه اگر در مقیاس بزرگ باشد بیهزینه نخواهد بود و ظاهرا نشست امروز نیز برای ارزیابی همین هزینههاست که چند مورد از آن را در زیر میخوانیم:
1- ورود گسترده ارتش ترکیه به خاک سوریه، در مرحله اول واکنش دولت دمشق را به دنبال خواهد داشت که همواره بر دفاع از تمامیت ارضی و هر وجب از خاک خود تاکید کرده ولو این دفاع از خاکی باشد که بخشی از آن را گروههای تروریستی اشغال کرده باشند. اگر تهدیدات دمشق را جدی بگیریم و آنکارا نیز به هشدارهای داخلی و بینالمللی وقعی ننهد یقینا درگیری میان ارتش دو کشور یا دست کم نیروی هوایی آنها اجتناب ناپذیر خواهد بود.
دمشق همواره ترکیه را اشغالگر خاک خود میداند و هنوز استان هتای ترکیه یا همان "لواء اسکندرون" را که در زمان قیمومیت فرانسه بر سوریه و در 1939 به ترکیه واگذار شد را استان پانزدهم خود به شمار میآورد. دمشق در تمام این سالها از بازگرداندن خاک از دست رفته برای نسلهای خود سخن گفته است و اگر به اشغالگری جدید پاسخی قاطع ندهد یقینا در این شرایط حساس روحیه و پشتیبانی بخشی از ارتش خود را از دست خواهد داد که به نظر میرسد دمشق هیچ گاه حاضر به چنین ریسکی نیست.
در هرگونه درگیری میان ارتش سوریه و ترکیه، با توجه به آسیبپذیر بودن ارتش بیرمق سوریه و معاهدات نظامی دمشق با همپیمانانش ناگزیر باعث ورود این طرفها به درگیریها خواهد شد که روسیه قویترین آنهاست و بارها خط قرمزهایش را برای اردوغان و دیگران مشخص کرده است. در صورت ورود روسیه به معادلات ناتو نیز بر پایه اساسنامه خود مجبور به دفاع از ترکیه خواهد بود که عضو فعال و تاثیرگذار این پیمان محسوب میشود و این به خودی خود بدان معناست که تقریبا پای تمامی قدرتهای نظامی غرب که در ناتو حضور دارند به درگیریهای سوریه باز میشود.
2- پیآمد دیگر ورود ترکیه به خاک سوریه که ظاهرا کوتاه مدت هم نخواهد بود و برای 2 سال برنامهریزی شده است باعث درگیریهای شدید میان کردهای نزدیک به حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) و ارتش ترکیه خواهد بود که در شمال سوریه کانتونهایی برای خود ایجاد کردهاند و اخیرا با شکستهایی که به داعش وارد کردهاند، قصد ایجاد منطقهای خودمختار دارند که از مرز عراق در شرق تا ساحل مدیترانه در غرب کشیده شده و با توجه به حضور ترکها در سرزمین بیگانه و کارکشتگی کردها در جنگ چریکی، یقینا تلفاتی را برای ترکها به دنبال خواهد داشت.
بعد دیگر این قضیه از بین رفتن کامل مذاکرات صلح میان آنکارا و حزب کارگران کردستان ترکیه است که اردوغان برای پیروزیهای سیاسی خود بر روی آن مانور بسیار داده است. ورود ارتش ترکیه به قلمرو کردها و درگیری میان آنها به معنای کوبیدن آخرین میخ به تابوت مذاکرات صلح ترکیه و بازگشت روابط پ ک ک و آنکارا به دوران سیاه گذشته است و بار دیگر آنکارا مجبور است در استانهای جنوبی و شرقی خود شاهد درگیریهای خونین و تلفات روز افزون باشد.
3- اما در بعد جهانی اردوغان برای ورود به خاک سوریه نیازمند موافقت قدرتهای بزرگ جهان یا دست کم قدرتهای غربی است که به نظر میرسد تلاش زیادی را برای نیل به این هدف آغاز کرده است. اردوغان در ماههای اخیر به شدت تلاش کرده تا به سازمان ملل، آمریکا و دیگر همپیمانان غربی آن بقبولاند که راهی جز ایجاد منطقه پرواز ممنوع برای ترکیه باقی نمانده و وی میخواهد با این کار خطر داعش را از مرزهای خود دور نگاه دارد.
اگر سازمان ملل، آمریکا و جبهه غرب به این درخواست ترکیه پاسخ مثبت دهند با مقاومت شدید روسیه، چین و دیگر همپیمانان روسیه مواجه خواهند بود که این امر به تضعیف هرچه بیشتر نهادهای بینالمللی به ویژه سازمان ملل خواهد انجامید و دیگر کسی بر این نهادها برای حل بحرانهای جهانی حساب باز نخواهد کرد.
4- نیروهای ترکیه با ورود به خاک سوریه با چالش دیگری به نام داعش نیز مواجه خواهند بود که نشان داده در هیچ شرایطی به وعدههای خود پایبند نیست. با وجود کمکهایی که داعش در این سالها از سوی ترکیه دریافت کرده اما وقتی ببیند قلمرو آنها و رویایشان برای ساختن خلافتی با سرزمینهای وسیع به دلیل حضور نیروهای ترک از تعبیر شدن فاصله گرفته از هیچ اقدامی برای آسیب زدن به این نیروها رویگردان نخواهد بود.
به عبارتی اگر ترکیه پا روی دم داعش بگذارد این امر میتواند علاوه بر وارد آوردن تلفات به نیروهای آسیب پذیر ترکیه در شمال سوریه ناامنیها را به داخل مرزهای این کشور نیز بکشاند چه آنکه صدها و بلکه هزاران تن از نیروهای فعال داعش هماکنون در خاک ترکیه حضور دارند و بر اساس برنامههای پیشین آنکارا سرگرم انتقال نیروهای تندرو به داخل مرزهای سوریه هستند و همین افراد میتوانند بزرگترین ضربهها را به ترکیه وارد کنند.
با تمام این اوصاف باید منتظر پایان نشست امروز کاخ ریاست جمهوری ترکیه ماند و امیدوار بود که عقلای ترکیه اردوغان را سر عقل بیاورند و این تصمیم همچنان به عنوان آرزویی در دل "سلطان عثمانی جدید" باقی بماند تا بیش از این سوریه و منطقه شاهد خون و خونریزی نباشد.
ارسال نظر