نقش جیبوتی در بحران یمن؛ بلندپروازی توهم آمیز
به گزارش پارس به نقل از فارس، سیاست بین الملل همواره عرصه رقابت و نبرد بازیگران بر سر منافع بوده است. در این میان هر بازیگری که بهره بیشتری از منابع و مؤلفههای قدرت برده باشد، طبیعتاً قدرت تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت و با کسب منافع افزونتر، میتواند پیروز این نبرد باشد. بحث تفصیلی درباره منابع قدرت، اعم از قدرت سخت و قدرت نرم، در این مقال نمیگنجد، اما اجمالاً باید اشاره کرد که موقعیت و وسعت جغرافیایی، برخورداری از منابع زیرزمینی، جمعیت، اقتصاد قوی و پویا، نظام سیاسی با ثبات و .... برخی از این منابع به حساب میآیند. طبیعتاً کشوری که هیچ یک از این منابع را در اختیار ندارد و یا در سطح پایینی از آنها برخوردار است، نمیتواند نقشهای بزرگ و مؤثر را در معادلات ایفا نماید.
بر همین اساس هم کشورهای مختلف حوزه اثرگذاری خود را در سطوح منطقهای و بین المللی تعریف مینمایند. به این معنا که یک کشور کوچک با وسعت اندک و جمعیتی کم، که معمولاً از آنها با عنوان کشورهای ذرهای یاد میشود، نمیتواند ادعای تأثیرگذاری بر معادلات بینالمللی را داشته باشد و طبعاً بایستی حوزه سیاست خارجی خود را در حوزه منطقهای و همسایگان تعریف کند. بر عکس، کشوری که در سطح بالایی از منابع قدرت برخوردار است، طبیعتاً خود را محدود به منطقه پیرامون خود نمیکند و برنامههای سیاست خارجی خود را بر مبنای حضور در معادلات بینالمللی تنظیم مینماید.
یکی از تحولاتی که در طول دو ماه گذشته، پای بسیاری از بازیگران منطقهای و بین المللی را به میان کشیده، بحران یمن است. در این میان برخی از کشورهای کوچک و یا به تعبیر بهتر، کشورهای ذرهای هم صرفاً به فراخور موقعیت جغرافیایی خود تلاش کردند تا جایی برای خود در معادلات منطقهای و به ویژه بحران یمن بیایند. کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس با اعزام تعدادی هواپیمای جنگنده، که در قیاس با هواپیماهای سعودی به هیچ وجه قابل توجه نیست، نام خود را در لیست ائتلاف سعودی گنجاندند. یکی دیگر از کشورهای کوچکی که به واسطه موقعیت استراتژیک برجسته و ممتاز خود، در جریان بحران یمن مورد توجه تحلیلگران و صاحبنظران قرار گرفت، کشور جیبوتی بود. کشوری کوچک در شاخ آفریقا که اولین بار بعد از پهلو گرفتن کشتی کمک رسان ایرانی "شاهد" در این کشور، نامش بر سر زبانها افتاد.
جغرافیای جیبوتی
جیبوتی از نظر موقعیت جغرافیایی در شاخ آفریقا و شرق قاره سیاه قرار گرفته و در همسایگی خود کشورهای اریتره، اتیوپی و سومالی را میبیند. وسعت جغرافیایی جیبوتی به اندازهای کوچک است که در نقشه آفریقا به زحمت دیده میشود، اما نکتهای که سبب شده تا این کشور ذرهای مورد توجه قرار بگیرد، اشراف آن بر تنگه حساس و استراتژیک باب المندب و همچنین مجاورت با خلیج عدن است. تنگه باب المندب، دروازه ورود به دریای سرخ و کانال سوئز است و همین مسئله اهمیت این تنگه را برای کشورهایی مانند مصر، عربستان سعودی و البته رژیم صهیونیستی را دوچندان میکند.
برای مصر، امنیت باب المندب میتواند امنیت را در کانال سوئز به همراه داشته باشد و البته عکس آن هم صادق است. اهمیت این منطقه برای عربستان سعودی نیز به لحاظ نقل و انتقال انرژی است و اگر امنیت این منطقه به خطر بیفتد، معنایش این است که سعودیها برای انتقال نفت و گاز خود به غرب باید راههای پر هزینهای را جایگزین نمایند. رژیم صهیونیستی هم هنوز خاطره تلخ جنگ 6 روزه با اعراب در سال 1967 را از یاد نبرده است، زمانی که جمال عبدالناصر، رئیس جمهور وقت مصر با همکاری یمن، باب المندب را به روی کشتیهایی که به سوی سرزمینهای اشغالی سفر میکردند، بست و صهیونیستها ضربه سنگینی از این ناحیه متحمل شدند.
سیاست خارجی جیبوتی
همانطور که در مقدمه یادداشت اشاره شد، رفتار کشورها در سیاست خارجی ارتباط مستقیمی با میزان قدرت آنها دارد. طبیعتاً کشوری مانند جیبوتی نمیتواند مدعی حضور و تأثیرگذاری در معادلات کلان منطقهای و بین المللی باشد، اما قرار گرفتن در یک منطقه جغرافیایی استراتژیک، روزنههایی را برای این کشور ذره ای فراهم نموده است. همین مسئله سبب شده تا کشورهای دیگر منطقه نیز نیم نگاهی به جیبوتی داشته باشند.
به عنوان مثال، بنابر اطلاعات موجود، رژیم صهیونیستی در سالهای گذشته سرمایه گذاری نظامی زیادی در این کشور و در کشورهای همسایه با هدف کنترل جیبوتی انجام داده است. برخی از تجهیزات این رژیم عبارتند از:
1- زیردریایی سوم هستهای بعلاوه زیر دریایی انگلیسی فیکرز
2- سه قایق جنگی از نوع سعار5 که از «حیفا» به سمت «بندر اسدود» و سپس به سمت «کانال سوئز» و از آنجا به سمت «جیبوتی» حرکت کردهاند.
3- سه کشتی باری برای انتقال تانکها و ادوات نظامی
4- 5 عدد پهباد از نوع RQ و زیف
همچنین بنا به گزارش پایگاه پژوهشی «الناطور» منابع برون مرزی رژیم صهیونیستی از وجود دو زیردریایی و 15 قایق حامل موشک بعلاوه چند جنگنده اف16 در پایگاه «مومباسا» در کنیا خبر میدهند که جیبوتی را نیز تحت کنترل دارند.
علاوه بر این، توافقنامه امنیتی بین رژیم صهیونیستی و جیبوتی در سال 2010 که با وساطت آمریکا و توسط «ماتای ویلنای»، معاون وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در جریان سفر ژوئن2010 به جیبوتی، به امضاء رسید، مقرر میدارد که پس از این توافق حضور نظامی رژیم صهیونیستی در جیبوتی به قرار زیر باشد:
- 5 عدد ناوچه ریشو و از نوع پیشرفته و قایق گشتی سری از نوع «سوبر دفورا»
- هواپیماهای اف 16 (تعداد آن مشخص نشده است)
- 200 نیروی کماندوی مخصوص [1]
این اهمیت استراتژیک جیبوتی سبب شده تا دولتمردان این کشور نیز به فراخور اقتضائات موجود، روابط خود را با سایر کشورها تعریف نمایند. جیبوتی در طول ماههای گذشته، به ویژه بعد از آغاز بحران یمن تلاش زیادی کرد تا خود را به عربستان نزدیک کند تا از این رهگذر، از کمکها و حمایتهای مالی خاندان سعودی بی بهره نماند.
به موازات نزدیک شدن به عربستان، جیبوتی تلاش میکند تا از ایران و به طور کلی محور مقاومت در منطقه فاصله بگیرد و به این ترتیب، دین خود را به عربستان ادا کند. رئیس جمهور جیبوتی در اظهارات خود اعلام میکند که حزبالله لبنان، فتنه بزرگ است و رزمندگانش، «سربازان ایران» هستند. وی همچنین میگوید که روابط جیبوتی با ایران «بد» است و «جیبوتی تلاش میکند که از شر آن (ایران) در امان بماند.»[2]
نقش جیبوتی در بحران یمن
بحران یمن به مثابه آب گل آلودی برای ماهی گیری کشورهایی چون جیبوتی بود. نقش آفرینی جیبوتی در بحران یمن را میتوان از سه منظر سیاسی، نظامی و ژئوپلتیک مورد بررسی قرار داد. از منظر سیاسی، همانگونه که پیشتر اشاره شد، رویکرد سیاسی دولت جیبوتی بر مبنای نزدیکی به عربستان و حمایت همه جانبه از تجاوز به یمن قرار دارد. در حقیقت، نزدیک شدن به عربستان و امید بستن به کمکها و حمایتهای مالی سعودی، مهمترین دستور کار دولت جیبوتی بود. بر همین اساس، سفیر جیبوتی در ریاض در ابتدای شروع تجاوز عربستان به یمن، در سخنانی حمایت کامل خود از عملیات «طوفان قاطع» اعلام کرد. وی گفته بود: آمادهایم تا آسمان و همچنین مرزهای دریایی خود را در اختیار جنگندههای عربستانی قرار دهیم.
همچنین «اسماعیل عمر غیلی»، رئیسجمهوری جیبوتی در اظهاراتی با تمجید از عربستان سعودی، گفت روابط کشورش با عربستان «عالی و تاریخی» است و بزودی «توافقی امنیتی میان دو کشور امضا خواهد شد.» وی اضافه کرد که «جیبوتی تلاشهای عربستان برای تثبیت ثبات در یمن را تأیید میکند» اما درباره «اوضاع کنونی در این کشور که فضا را برای سازمان القاعده باز میکند تا کل منطقه را تهدید کند، هشدار میدهد.»[3]
از منظر نظامی، با توجه به اینکه جیبوتی کشوری بسیار کوچک است و ارتش آن هم کمتر از 200 هزار نفر نیرو دارد، نمیتوان نقش مؤثر و تعیین کنندهای در عملیاتهای نظامی برای این کشور متصور بود. اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، در اختیار قرار دادن مرزهای آبی و هوایی این کشور برای جنگندههای ائتلاف سعودی به منظور تجاوز به یمن بود. در واقع جیبوتی از این طریق نقش خود را در بحران یمن ایفا نمود.
بالاخره از منظر ژئوپلتیک، نقش جیبوتی بسیار قابل توجه است. باید گفت که مهمترین جنبه ایفای نقش جیبوتی در بحران یمن از منظر موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیک است. به این معنا که همراهی دولتمردان جیبوتی با عربستان سعودی، عملاً یک جبهه پشتیبان قوی و مهم را در اختیار آنها قرار میدهد و خیال سعودیها را از این منطقه راحت میکند. در نظر بگیرید که اگر جیبوتی به دنبال مانع تراشی در مسیر پیشبرد تجاوز به یمن بود، چه اتفاقاتی ممکن بود برای عربستان به وقوع بپیوندد. تهدید امنیتی تنگه باب المندب و به خطر افتادن امنیت انرژی عربستان، تنها یکی از تهدیدها میتوانست باشد.
علاوه بر این، همسایگی یمن و جیبوتی سبب شده تا سیل آوارگان یمنی از ترس بمباران بیرحمانه جنگندههای سعودی، خود را از طریق دریا به بنادر جیبوتی برسانند و آنجا پناه بگیرند. صرف حضور شمار زیادی آواره یمنی، فارغ از مشکلاتی که ممکن است برای کشور کوچک جیبوتی ایجاد کند، میتواند فرصتهایی را برای این کشور فراهم نماید. همین مسئله باعث شده تا جیبوتی تبدیل به مرکز جمع آوری کمکهای انسان دوستانه سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی شود. برنامه جهانی غذا وابسته به سازمان ملل متحد، مرکزی را در کشور جیبوتی برای دریافت و توزیع کمکهای غذایی و انسان دوستانه برای یمن افتتاح کرده است. کشتی حامل کمکهای انسان دوستانه ایران، با نام کشتی شاهد، نیز نهایتاً در جیبوتی پهلو گرفت و از آنجا این کمکها را به سازمان ملل تحویل داد.
جمعبندی
بحران یمن در کنار فجایع سنگین و وحشیانهای که رقم زد، فرصت مغتنمی برای برخی از کشورهای کوچک و کم اهمیت منطقهای بود تا نقش و جایگاه خود را در معادلات منطقه بازتعریف نمایند. کشورهایی که شاید هیچگاه به این اندازه نتوانند نقش آفرینی کنند. جیبوتی نیز از آن دسته کشورهاست و هدف اصلی که از نقش آفرینی در بحران یمن دنبال میکند، چیزی جز اعتلای موقعیت منطقهای و تقویت بنیانهای اقتصادی و سیاسی خود نیست، چه اینکه این کشور کوچک با مشکلات عدیده اقتصادی روبروست.
شاید از این لحاظ بتوان نقش آفرینی جیبوتی در یمن را با نقش آفرینی قطر در جریان بیداری اسلامی دارای شباهتهایی دانست. اما همان گونه که در مورد قطر نیز دیده شد، بلندپروازی های غیرواقعی و توهم آمیز، نتیجهای جز شکست و خسارت در پی نخواهد داشت. واقعیات موجود منطقه تحت هیچ شرایطی قابل انکار نیست و کشورهایی همچون جیبوتی باید رفتار خود را در سیاست منطقهای بر اساس واقعیات موجود تنظیم کنند و نه بر اساس وعده و وعیدهای شاهزادههای سعودی. وعدههایی که چه بسا هیچ گاه محقق نشوند.
----------------------------------------
منابع:
[1] . "جیبوتی، کوچک اما راهبردی؛ لانه اطلاعاتی اسرائیل در شاخ آفریقا"، خبرگزاری فارس، 05/03/94
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940305000733
[2] . سایت خبری تابناک، 11/03/94
[3] . سایت خبری تابناک،
سیداسماعیل یاسینی/ کارشناس ارشد دیپلماسی و سازمانهای بینالمللی 1
ارسال نظر