دولت تهدید علیه نهضت اجازه نمیدهیم را تشدید میکند
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، توحید عزیزی در صفحه اجتماعي خود نوشت:
کمتر از یک هفتهی قبل، سخنگوی دولت تجمعات «اجازه نمیدهیم»(۱) را غیر قانونی و غیر شرعی اعلام نمود و با اعطای مأموریت به وزیر کشور برای جلوگیری از برگزاری این تجمعات، تلویحا برگزار کنندگان آن را تهدید کرد.(۲)
اما گویا تهدید فوق الذکر، کافی نبوده است و نهضت اجازه نمیدهیم در گوشه و کنار ایران ادامه دارد.
بیاعتنایی مخالفانِ تفکر «هیچ چیز بدتر از عدم توافق نیست»، دولت را مجاب کرده است که این بار با تهدید مستقیم بالاترین مقام امنیتی، وزیر اطلاعات، برای منتقدان چنگ و دندان نشان دهد. ابتکار، روزنامهی طرفدار دولت یازدهم، امروز تصویر اصلی صفحهی اولش را به این امر اختصاص داده است (تصویر ذیل) و در بالای تصویر وزیر اطلاعات نوشته است: "هشدار وزیر اطلاعات به کسانی که شعار امسال را نادیده میگیرند! / تمام قد علیه مخالفان «داغ» مذاکرات" (۳)
تشدید تهدیدات دولت علیه مردم منتقد توافق هستهای، نشان دهندهی به حداکثر رسیدن مقدار قماری است که دولت بر روی میز مذاکرات گذاشته اند. دولت نه فقط قولهای انتخاباتی و رونق اقتصاد ایران، و نه تنها بقای چهار سالهی دوم خود در قدرت، بلکه اکنون حیثیت خودش و غرور ملی ایرانیان را نیز روی میز مذاکرات قرار داده است.
چنین قمار بزرگی، فقط یک معنی دارد: دولت در هر شرایطی و با هر هزینهای، توافقنامه را امضا خوهد کرد. پس باید از هم اکنون، توافقنامهی هستهای را امضا شده بدانیم.
اما اگر این چنین است و دولت بدون توجه به وقایع داخلی، توافقنامه را امضا خواهد کرد، تهدید مخالفان چرا؟ مگر مخالفان میتوانند جلوی امضای دولت زیر قرارداد هسته ای با ۵+۱ را بگیرند؟
برای پاسخ به این پرسش، بگذارید قسمتی از سرمقالهی همین شمارهی روزنامهی ابتکار با عنوان «پای شکسته کری و قلب شکسته ظریف!» را مرور کنیم. ابتکار مینویسد:(۴)
"...همه چیز هم دست به دست داد که با حداکثر امتیاز بازی را به نفع غرور ملی به پایان ببرد ولی تماشاگران را چه شده؟ لیدرها از کدام حرکت ظریف ناراحت شده اند؟ ظریف و همکارانش دچار وسواس شده اند، به پشت سر می نگرند و می بینند که دست آوردهایشان در زمین نابرابر کم نبوده، آنان تاکنون توانسته اند موتور ماشین صدور قطعنامه ها را از کار بیندازند، نگاه نابرابر به ایران را با قدرت منطق تغییــــر داده اند...[دستاوردها از دیدگاه نویسنده برشمرده شده است]... حالا تیم مذاکره کننده ایرانی در بین دو نیمه متوجه اتفاقات غیرمعمول در سکوهای خودی شده است."
جدای از اینکه دستاوردهای ادعا شده در این نوشته چقدر با واقعیات منطبق است و در مقابل چه هزینههایی برای این دستاورها خرج شده است، نکتهی مهم در این نوشته، همان پشت کردن سکوها به تیم مذاکرات و در نتیجه، نیمکت دولت است.
مردم (تماشاچیان به زعم مقالهی روزنامهی ابتکار) از بازی تیم مذاکرات راضی نیستند. آنها میبینند که کُری خوانیهای قبل از شروع بازی واقعیت نداشته است. قضیهی هستهای که قرار بود در ۱۰۰ روز حل و فصل شود، با اکسید شدن تمامی اورانیوم غنی شدهی ۲۰% ، از کار افتادن چرخهی سوخت، و تبدیل غنی سازی صنعتی به فعالیتهای بسیار محدود تصنعی دنبال شده است، تحریمها و محاصرهی اقتصادی سر جایشان هستند و حالا غرور ملی نیز روی میز معامله قرار گرفته است.
حال، تماشاچیان، دیگر نمیخواهند صرفا تماشاچی باشند. میخواهند صدای اعتراضشان به بازی بد تیمشان را بلند کنند. و اگر چه نمیتوانند نتیجهی ضعیف این بازی بد را تغییر دهند، دست کم حیثیت و غرورشان را تا حد ممکن از این بازیگران بیغیرت جدا کنند.
دولت با تهدید مردم، بازی خطرناکی را آغاز کرده است. بازیای که نه تنها دولت را در دور برگشت مسابقات در دو سال آینده دست تنها میگذارد، بلکه از تک تک یاران دولت، به جای قهرمان ملی، یک تیم مستحق شعارهای «حیا کن، رها کن» خواهد ساخت.
۱ـ تجمعات «اجازه نمیدهیم» در اعتراض به بازرسی از مراکز نظامی ایران در صورت انعقاد توافق هستهای برگزار میشود. لازم به ذکر است پذیرش پروتکل الحاقی به تنهایی موجب اجرای بازرسی از مراکز نظامی نخواهد شد، مگر آنکه در توافقنامهی هستهای، ایران تعهداتی فراتر از پروتکل الحاقی را امضا نماید.
۲-
http://www.khabaronline.ir/detail/421609/Politics/government
ارسال نظر