به گزارش پارس به نقل از کیهان، بی‌بی‌سی در تحلیلی با عنوان «هاشمی، امیرکبیر و نمک‌نشناسی»، می‌گوید: این سیاستمدار بلندآوازه و روزگاری قدرتمند، امروز به زحمت توانست در دانشگاه امیرکبیر سخنرانی کند. او که زمانی در نماز جمعه‌ها با شعارهای هاشمی قهرمان ستایش می‌شد امروز توسط کسانی که خود را وفادارترین گروه از انقلابی‌ها می‌خوانند به عنوان رئیس فتنه توصیف شد.
در ادامه این تحلیل آمده که رویکرد اعتراض نسبت به مخالفین و منتقدین نظام از سوی دانشجویان و حامیان نظام افزایش یافته است و باید با این گونه رویکردها در ایران مقابله کرد.
آقای هاشمی روز دوشنبه در سخنان خود در دانشگاه امیرکبیر گفت: اسم دانشگاه را از شخصیتی گرفتید که هم دردها را می‌فهمید و هم برای درمان این درد تلاش می‌کرد.
وی استعمار و استبداد را دردهای آن روزگار مخصوصاً در زمان قاجار دانست و گفت: امیرکبیر با مظاهر استبداد درگیر شد که به قیمت جانش تمام شد، چون خشم استعمار و استبداد را همیشه به همراه داشت.
هاشمی رفسنجانی، سرنوشت امیرکبیر را نمک‌نشناسی ناصرالدین شاه در حق وی دانست و گفت: الان نام امیرکبیر در ایران و منطقه از همه شاهان بالاتر است، چون بنیانگذار دانش و تکنولوژی بوده و راه مبارزه با استکبار و استعمار را باز کرده بود.
سال گذشته نیز فائزه هاشمی که در کاشان و به بهانه سالگرد انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گفت، به فضای خاطره‌انگیز باغ تاریخی فین کاشان محل قتلگاه امیرکبیر اشاره کرد و افزود: مشاهده می‌کنیم فین کاشان قتلگاه امیرکبیر محل ناکام کردن ملت ایران است. وقتی در مقابل بزرگی‌ها، تدبیرها، ابتکارات و توانمندی‌های امیرکبیر، او را می‌کشند، در جامعه هیچ اتفاقی نمی‌افتد و خیلی راحت در دوران خودش فراموش می‌شود، ولی ده‌ها سال بعد کم‌کم ملت ایران متوجه می‌شوند مردم چه فردی را از دست داده‌اند.
وی با بیان اینکه متأسفانه این شیوه گاهی اوقات در بین ما نیز اتفاق می‌افتد که قدر بزرگانمان را در موقع خودش نمی‌دانیم، گفت: باتوجه به همه ظرفیت‌ها، پتانسیل‌ها، منابع ثروت، نیروی انسانی و هوش خدادادی که در کشور داریم به خاطر اینکه همیشه اسطوره‌کش بودیم هنوز در مسیر توسعه درجا می‌زنیم.
نکته مهمی که درباره مصادره حیثیت و آبروی امیرکبیر(ره) به نفع آقای هاشمی مطرح می‌شود این است که امیرکبیر را عوامل و سرسپردگان رژیم انگلیس و به دستور انگلیس به شهادت رساندند. با این وصف باید پرسید رژیم منفور انگلیس و همتایان آمریکایی صهیونیستی آنان امروز از چه کسانی در ایران و در مقابل نظام اسلامی حمایت می‌کنند؟ و در فتنه و آشوب سال 88 علناً و رسماً پای کدام جریان سیاسی آلوده ایستادند؟ آیا شهید والامقام امیر کبیر چنین ننگی را امضا می‌کرد؟ اگر قائل به چنین ننگی بود که انگلیس خبیث تشنه خون او نمی‌شد و امیرکبیر هم امیرکبیر بزرگ نمی‌شد. با این وصف اتفاقاً می‌توان گفت اگر ملاک امیرکبیر یا آقاخان نوری و ناصرالدین شدن، حب و بغض انگلیس - و بعدها آمریکایی‌ها- باشد، آنگاه درباره هم افقی و هم مسیری فتنه‌گران با این حامیان استبداد و استعمار چه باید گفت؟! به راستی آیا جز این است که حامیان میرزاآقاخان نوری و ناصرالدین شاه (قاتلان امیرکبیر) اکنون دشمنان خونی جمهوری اسلامی و پشتیبان معارضان نظام هستند؟! 
یادآور می‌شود همزمان با بی‌بی‌سی، نشریات زنجیره‌ای با تیترهایی نظیر «سخنرانی هاشمی به یاد امیرکبیر»، «امیر کبیر مقابل تندروها ایستاد»، «شور و فریاد پلی‌تکنیک برای هاشمی» و... به استقبال حضور و سخنرانی توأم با تشنج‌ هاشمی در دانشگاه امیرکبیر رفتند.