پروژه «خود تطهيري» خاتمي همچنان ادامه دارد/ از شورش عليه جمهوريت تا حقالناس دانستن رأي مردم
با روي كار آمدن دولت يازدهم فعاليتهاي سياسي - رسانهاي خود را گسترده نموده، با سخنرانيهاي پرتعداد و حجيم درصدد «تطهير و ترميم چهره اصلاحات» و به تبع آن «زمينهسازي براي بازگشت رسمي اين طيف به حاكميت» است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- بعد از غائله سال 88 كمتر كسي را ميتوان پيدا كرد كه ترديد داشته باشد طيف تجديدنظرطلب ضمن مخالفت با رأي اكثريت مردم اقدام به براندازي نظام كرده و در اين راه از هيچ كوششي فروگذار نكرده است. برهمين اساس ميتوان چند صد سند مكتوب و غيرمكتوب جمعآوري نمود كه اثبات ميكند نظام سلطه و در رأس آن ايالات متحده امريكا براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران همچنان به جماعت تجديدنظرطلب داخلي دل بسته و اميد دارد؛ جماعتي كه توانسته به خوبي نقش يك اپوزيسيون داخلي عليه نظام را بازي كند و در مقاطع مختلف زماني براي براندازي حاكميت اقداماتي بس مؤثر انجام دهد.
اگرچه شايد تا روزهاي قبل از انتخابات رياست جمهوري سال 88 كمتر كسي به همپوشاني و تعامل دوسويه جماعت هواخواه ليبراليسم در داخل و نظام سلطه اذعان داشت اما اتفاقات آن سال و اعترافات برخي از چهرههاي متبوع هر دو طرف - كه در ادامه به بخشي از آن اشاره خواهيم كرد- به خوبي برگزاره فوق صحه گذاشته و افكار عمومي را به اين باور ميرساند كه بايد همچنان نسبت به تحركات و رفتارهاي زيگزاگي اين طيف حساس بود.
اين روابط تنگاتنگ و دوسويه در حالي به عنوان اصلي بيبديل در افكار عمومي نقش بسته كه رهبران اين جريان همچنان تلاش دارند ضمن انكار واقعياتي نظير همسويي و همذاتپنداري «اصلاحات – غرب» به حاكميت بازگشتي آرام و غيرمحسوس داشته باشند. بر همين اساس محمد خاتمي رئيسجمهور هشت ساله اصلاحات طي پنج سال اخير تلاش داشته آرام آرام از چهره گذشته خود فاصله گرفته و تصويري نو از خود ارائه دهد. بر همين اساس وي تلاش ميكند هر از چندگاهي مواضع معتدل و مورد طبع عموم جامعه گرفته و خود را در خط امام و رهبري نشان دهد.
وي در يكي از آخرين اقدامات خود - كه تعارض فراواني با رفتارهاي وي در سال 88 هم داشته – به حقالناس بودن رأي مردم و لزوم حفظ اخلاق در جامعه تأكيد ميكند. خاتمي در ادامه بيان ميكند: نبايد در انتخابات محدوديت ايجاد شود و بايد از رأي مردم صيانت شود و اين است معناي حقالناس بودن رأي مردم.
وي در بخشي از سخنان خود با يادآوري اينكه حكومت داراي حد است و مردم داراي حق هستند، گفت: «روح اديان الهي، اخلاق است». ما در عين حال كه آزادي و پيشرفت و استقلال ميخواهيم، جامعه اخلاقي ميخواهيم و ملاك تشخيص صلاحيت حاكمان نيز ميزان پايبندي آنها به اخلاق است. وي گفت: ما جريان اصلاحطلبي را نبايد با مجموعه اصلاحطلبان يكي بدانيم؛ اصلاحطلبان بايد تابع جريان اصلاحطلبي باشند. عيارسنجش گروههاي اصلاحطلب نيز به ميزان پايبندي و اعتقاد آنان به اين اصول و معيارهايي است كه مردم ايران طي ۱۵۰ سال گذشته بر مبناي آن حركت كردهاند يعني آزادي، استقلال و پيشرفت بر مبناي هويت تاريخي و ديني جامعه.
خاتمي در ادامه بدون اشاره به شكستهاي پياپي اين جريان در انتخابات اخير، تلاش ميكند اقبال عمومي به تجديدنظرطلبان را برجسته نشان دهد: روي جريان اصلاحطلبي به سوي جامعه است و بايد باشد نه اينكه رويش به قدرت باشد.
در حالي رئيس دولت مدعي اصلاحطلبي ادعاي حقالناس بودن رأي مردم را مطرح ميكند كه وي و همفكرانش سال 88 به بدترين شكل عليه جمهوريت نظام شورش كرده و نتوانستند به رأي اكثريت مردم تمكين كنند و با انجام رفتارهاي ساختارشكنانه هشت ماه كشور را در بحران و آشوب فرو بردند. حال سؤال اصلي اينجاست كه خاتمي چگونه ميتواند شعور جامعه را به سخره بگيرد و اظهاراتي را مطرح كند كه اعتقادات و پيشينه رفتاري وي 180 درجه خلاف آن را نشان ميدهد؟ البته بازي خاتمي با شعور جامعه تازگي نداشته و با مرور رفتار وي ميتوان به موارد بيشماري دست يافت.
60 ماه تلاش براي خود تطهيري!
بعد از آنكه تئوري «براندازي نظام» در سال88 نتيجهبخش نبود، نخستين راهكار پدرخواندههاي اصلاحات براي احياي جريان خود «اتخاذ مواضع نرم و معتدل، در جهت آرمانهاي انقلاب و نظام» بود تا بلكه ضمن بازيابي مشروعيت سياسي گذشته، بدنه اجتماعي خود را هم از سرخوردگي و بلاتكليفي نجات دهند. شروع پيادهسازي اين نظريه را مجمع روحانيون مبارز در تيرماه سال89 با انتشار بيانيهاي ـ كه ادبياتي متفاوت از بيانيههايي داشت كه در فتنه 88 براي اردوكشي خياباني صادر ميكرد ـ كليد زد كه در آن بيانيه به اقدام كشورهاي غربي در خارج كردن نام منافقين از ليست تروريستها اعتراض ميكند و خود را طرفدار نظام و امام و مردم ميداند. اين تاكتيك از همان زمان شكل عملياتي به خود ميگيرد و در موقعيتهاي مختلف با شگردهاي خاص دنبال ميشود تا زمان برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و پيروزي دكتر حسن روحاني به شكل گسترده و هوشمندانه از سوي رهبران اين گروه ادامه پيدا ميكند.
شركت خاتمي در انتخاباتي كه اصلش را زير سؤال برده بود
در انتخابات مجلس نهم محمد خاتمي با شركت در يكي از شعب دورافتاده شهر دماوند ژست همسويي با انقلاب و نظام را وارد مرحله تازهاي ميكند و در ادامه شش ماه مانده به انتخابات يازدهم رياست جمهوري با رسانهاي شدن بحث نامزدي خاتمي در انتخابات شكل معقولتري به خود ميگيرد آن هم با تاكتيك «آمدن يا نيامدن محمدخاتمي» در انتخابات. مجمع تحت مديريت خاتمي در پيروي از استراتژي ياد شده يك ماه قبل از انتخابات 92 بار ديگر با انتشار بيانيهاي كه در تضاد كامل با عملكرد آنها در سال 88 بود از برادركشي در جهان اسلام و به ويژه مصر اظهار نگراني و ناراحتي كرده و بيان ميكند:«در پشت اين جنايات و برادركشي دستهاي پليد دشمنان اسلام و مسلمانان و عزت كشورهاي اسلامي وجود دارد. افراطگري و تعصبات جاهلانه به نقطهاي رسيده است كه آنان درصددند تا با اينگونه اقدامات نادرست احساسات ميليونها مسلمان را برانگيخته و آتش كينهتوزي و برادركشي را شعلهورتر سازند.»
خاتمي: تقلبي در كار نبود
رئيس دولت اصلاحات در حالي هيچگاه از ملت براي تصميم و اجرايي كردن «راهبرد براندازي نظام» عذرخواهي نكرده كه به صراحت در نشستي با برخي از جوانان اصلاحطلب در سال 91 اعلام ميكند: «در انتخابات سال 88 تقلبي صورت نگرفته است.» وي كه با روي كار آمدن دولت يازدهم فعاليتهاي سياسي - رسانهاي خود را گسترده نموده، با سخنرانيهاي پرتعداد و حجيم درصدد «تطهير و ترميم چهره اصلاحات» و به تبع آن «زمينهسازي براي بازگشت رسمي اين طيف به حاكميت» است.
از نظام و انقلاب دفاع ميكنيم!
خاتمي اواخر فروردين سال 93 در هفتادوپنجمين نشست ماهانه بنياد باران هم اظهارات جالب و قابلتوجهي را بيان ميكند كه نشاندهنده حركت گامبهگام تجديدنظرطلبان براي بازگشت بدون هزينه به قدرت است. وي در سخنراني خود با اشاره به ديدگاه حضرت امام درباره جمهوريت بيان ميكند: «جمهوريت يك اصل بود و بنده عرض ميكنم ما بهعنوان كساني كه دلبسته به اين انقلاب و اسلام هستيم با همه وجود از جمهوريت نظام دفاع ميكنيم... اگر خداينكرده جمهوري اسلامي را از دست دهيم، وضعيت خيلي سياهي خواهيم داشت و بايد بدانيم كه ما نميتوانيم اين انقلاب با آن عظمتش را فراموش كنيم، زيرا مبدأ هويت تاريخي ماست.»
خاتمي: انقلابيام!
در ادامه خاتمي پا را فراتر از تطهير خود و جريان تجديدنظرطلب گذاشته و با جملهاي عجيب عنوان ميكند: «ما انقلابي هستيم، مهم نيست ديگران ما را چه مينامند. انقلابي كه ما ميگوييم و ميفهميم منجر به نظام جمهوري اسلامي شد و امروز هم بايد از آن دفاع كنيم.»
خاتمي مدافع رهبري !
رئيس دولت اصلاحات در ادامه تحركات پرحجم خود در اواخر خرداد سال گذشته در جمع خانواده شهداي شهر اردكان يزد با ادبيات تعجببرانگيز كه 180 درجه مخالف عملكرد وي در غائله سال 88 است، بيان ميكند: «اين رهبري برخاسته از جان ملت است، رهبري قراردادي نيست كه تصميم بگيريم فلاني رئيسجمهور باشد يا مثلاً مسئول باشد. در آن زمان كه پذيرش رهبري امام هزينههاي سنگيني داشت و بسياري از شخصيتهاي ما در تبعيد و زندان بودند و هر كس كه از انقلاب و امام دفاع ميكرد هزينه سنگيني ميپرداخت، مردم ما رهبري امام را پذيرفتند.»
خاتمي انقلابيتر خواهد شد!
همانطور كه اشاره شد بررسي رفتار خاتمي طي سال 88 تا 94 تغيير محسوس ادبيات براندازنه به سمت ادبيات انقلابي و همسو با نظام را نشان ميدهد و انتظار ميرود «اتخاذ ادبيات همسو با گفتمان انقلاب اسلامي و همجهت با مباني اعتقادي و انقلاب جامعه» از سوي مرد بحران ساز نظام، در طول ماههاي آينده با آب و تاب بيشتري رسانهاي شود چراكه در ريلگذاري رهبران تئوريك اين جريان براي بازگشت به قدرت انتخابات، اين رويه ميتواند بسيار تأثيرگذار باشد.
ارسال نظر