افشاگری کارنگی از دشمنی عربستان با ایران
بنیاد کارنگی از مهمترین اندیشکدههای غربی در پی عملیات نظامی عربستان در یمن، به تحلیل این اقدام پرداخته و نوشته است که هنوز مشخص نیست که این حملات نهایتا به چه نتیجهای منجر میشوند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، بنیاد کارنگی در تحلیلی به بررسی تحولات یمن طی چند سال اخیر و نتایج حاصل از حمله عربستان به این کشور پرداخته است.
بنا بر این گزارش عربستان سعودی به همراه امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت و اردن و با استناد به درخواست «منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی یمن مبنی بر مداخله خارجی، با حملات هوایی خود به یمن یورش برده تا جنبش انصارالله را از میان بردارند. در این میان مصر نیز با ارسال ۴ کشتی جنگی خود به عدن و اظهار تمایل به اعزام نیروی زمینی، به جنگ علیه یمن وارد شده است.
گروه انصارالله که جنبشی شیعی است نخستین بار در شمال یمن و در سالهای ۲۰۰۳-۲۰۰۴ به وجود آمد. به دنبال ناآرامیهای برآمده از تحولات جهان عرب و برکناری «علی عبدالله صالح» در ۲۰۱۲، نیروهای انصارالله توانستند به بسط پایههای قدرت خود پرداخته و حکومت هادی را که مورد حمایت عربستان بود، تضعیف کنند. در ادامه تحولات یمن، نیروهای انصارالله توانستند در سال ۲۰۱۴ به سمت جنوب حرکت کرده و «صنعا» پایتخت یمن را به تصرف خویش درآورند. پس از آن، نیروهای انصارالله به سوی عدن، شهری که منصور هادی پس از استعفا به آن گریخته بود، حرکت کردند. به موازات این تحولات شاخه شبه جزیره القاعده نیز که در یمن تاسیس شده بود، در جنوب و شرق کشور تحرکاتی را صورت داد و نیروهای گروه تروریستی داعش نیز به جنایتهای عدیدهای در یمن پرداختند.
بنابر تحلیل بنیاد کارنگی ائتلاف برای حمله به یمن به رهبری عربستان که از آن تحت عنوان عملیات طوفان قاطع یاد میشود، به برهه حساسی رسیده است. در ژانویه ۲۰۱۵ «عبدالله بن عبدالعزیز» پادشاه سابق عربستان از دنیا رفت و «سلمان بن عبدالعزیز» برادر وی به سمت پادشاهی عربستان منصوب شد. موضوع یمن فوریترین چالش سیاست خارجی سلمان عبدالعزیز از زمان به قدرت رسیدن وی میباشد.
کارنگی سپس مدعی شده است که عملیات طوفان قاطع را میتوان در سطح دیپلماتیک موفقیتی قابل توجهی برای پادشاهی عربستان دانست. این عملیات اولین مورد استفاده از نیروی نظامی شورای همکاری خلیج فارس است که در نوامبر ۲۰۱۴ تشکیل گردید. حمایت آمریکا از این حملات نیز نشان دهنده کم رنگ شدن اختلافاتی است که طی دو سال پیش بر روابط دوجانبه سایه افکنده بود.
حمله عربستان به یمن در فضای داخلی عربستان نیز به نفع پادشاه سلمان است. انتصاب «محمد بن سلمان» جوان به وزارت دفاع انتقادات بسیاری را متوجه پادشاه عربستان کرده بود. هم اکنون رسانههای سعودی اینگونه وانمود میکنند که وی شخصا این عملیات را رهبری میکند و برادران وی نیز در خطوط مقدم جنگ قرار دارند.
بنیاد کارنگی همراستا با اغلب اندیشکدههای غربی مداخله عربستان در یمن را از سطحی دیگر جنگ مذهبی نیابتی میان ایران و عربستان خوانده، با این حال تاکید کرده است که این تعریف نمیتواند به تنهایی آن چه در یمن در جریان است را توضیح بدهد. عربستان در مورد نفوذ ایران بر انصارالله بیش از حد اغراق میکند. چراکه بیان پیروزیهایی که ایران توانسته با نفوذ بر انصارالله داشته باشد، مترادف با قرار گرفتن آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنار عربستان و حمایت از موضع این کشور در جنگ قدرت میان مرکز و پیرامون در یمن است.
* عدم برخورداری از متحدین در جبهه زمینی
به نوشته بنیاد کارنگی، غایت سیاسی این عملیات به روشنی مشخص نیست چرا که این عملیات زمانی آغاز شد که متحدین عربستان در یمن به شکل قابل توجهی قدرت خود را در مقابل انصارالله از دست داده بودند. بخشهای حامی عربستان در یمن همچون شبه نظامیان خانواده الاحمر، گروههای سلفی مختلف و دولت منصور هادی پس از پیشروی انصارالله به سوی جنوب در اواسط ۲۰۱۴ همگی سرکوب شدند. اگر چه تعداد گروههای مخالف انصارالله کم نیست و احتمال اتحاد آنها در آینده نیز وجود دارد، اما تاکنون اقدامی در این راستا صورت نگرفته است و موانع زیادی نیز بر سر راه اتحاد آنها وجود دارد.
در حال حاضر عربستان از متحد لازم در جبهه زمینی یمن برای بهرهبرداری از حملات هوایی خود برخوردار نیست و این حملات هم به تنهایی نمیتواند کارساز باشد. تجربه نشان میدهد که استفاده از حملات هوایی، بدون برخورداری از نیروی زمینی منجر به پیروزی چشمگیری نخواهد شد.
به گفته این گزارش در مورد توانمندی حملات هوایی در تضعیف انصارالله نیز نباید دچار اغراق شد. در حال حاضر برخی اهداف از پیش تعیین شده از جمله پایگاههای هوایی و مراکز فرماندهی مورد هدف قرار میگیرند و مواردی همچون واحدهای ارتباطات سیار انصارالله، جنگندههای آنها در مناطق شهری و یا ذخائر آنها مورد حمله قرار نگرفتهاند. کارآمد کردن حملات هوایی در گرو همکاری با متحدین در جبهه زمینی و هدایت این حملات است.
بدین ترتیب احتمال اینکه نیروهای حامی عربستان بتوانند نیروهای انصارالله را کنار بزنند، بسیار کم است. احتمال دارد در نهایت یک منطقه حائل در مرز مشترک عربستان و یمن مورد پذیرش قرار بگیرد. با توجه به اینکه رهبری انصارالله و عمده کادر نظامی این گروه متعلق به منطقه صعده، در مرز مشترک عربستان و یمن هستند، این ترتیبات میتواند فشار جدی بر انصارالله وارد کند اما تحقق آن نیز در گرو تلاشهای بسیار است.
این احتمال هم وجود دارد که پیروزی نظامی هدف عربستان نباشد. احتمال دارد که هدف عربستان از حملات هوایی، صرفا استفاده از اهرم فشار برای مذاکرات تقسیم قدرت در یمن باشد. در همین راستا آنها به تقویت ارتباط خود با اخوان المسلمین، جناح وابسته به حزب اصلاح پرداختهاند تا بتواند در جبهه زمینی نفوذ خود را مقابل نیروهای انصارالله افزایش دهند. این اقدام با رویکرد معتدلی که اخیرا عربستان در مواجهه با اخوان المسلمین در منطقه اتخاذ کرده، هماهنگی دارد.
کارنگی در نهایت در گزارش خود نتیجه گیری میکند که فرجام این عملیات برای آینده یمن خطرناک خواهد بود؛ مداخلات عربستان و متحدین میتواند منجر به افزایش شکافها در یمن شود و بستر لازم برای رشد القاعده و داعش فراهم شود. در این فضا، احتمال دارد حمایت عمومی از انصارالله به عنوان حافظان استقلال یمن بیشتر گردد.
ارسال نظر