پورازغدی: جوانان غرب سالمتر از سیاسیون‌اند

به گزارش پارس به نقل از مهر، حسن رحیم‌پورازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز گذشته ۱۸ بهمن ماه در جشن پیروزی انقلاب اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی تهران از نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی سخن گفت.

وی در ابتدای سخنانش گفت: غرب همیشه خود را برتر می بیند و از این رو نمی توان با غرب و سیاستمداران آن گفتگو کرد اما جوانان منطقی تر و سالم ترند و جسارت شنیدن دارند اگرچه تحت بمباران اطلاعاتی هستند و اذهانشان از سوی رسانه های غربی هدایت می شود، بدین وسیله غربی ها توانستند بسیاری از مفاهیم چون حقوق بشر، علوم انسانی و... را دچار تغییر و تحریف کنند.

این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه علی رغم سلطه اسلام بر غرب در قرون گذشته، افزود: جایگاه اسلام و غرب عوض شده و آنها با تغییر تاریخ و تحریف قصد دارند اهداف و مقاصد خود را پبش برند.

وی تصریح کرد: غربی ها تاریخ را تحریف کرده اند و از تمدن اسلامی و افریقایی و امریکایی لاتین چهره ای نادرست نشان داده اند. آمریکای لاتین ۷ تمدن داشت در حالی که آنها را وحشی نشان می دهند و یا آفریقا به خصوص در شمال افریقا چند تمدن وجود دارد حال آنکه این مردم را بی تمدن قلمداد می کنند.

رحیم پورازغدی به مسئله خشونت اشاره کرد و گفت: بیشترین جنگها توسط غربیها و در قرون ۱۹ و ۲۰ صورت گرفت و جنگ جهانی اول و دوم مبین این خشونت است و جنگهای بین کاتولیکها و پروتستانها که بسیار خونین و وحشیانه بود بیانگر این حقیقت است. جنگ و خونریزی از اسلام نیست، غربیها در بین خود ۷۰ تا ۱۰۰ میلیون انسان بی‌گناه را به قتل رساندند.

وی در ادامه سخنانش اظهار داشت: غربیها سعی کردند تا اسلام را خشن نشان دهند و سبب نفرت از اسلام شوند. از این رو نامه رهبری به جوانان غربی پیشنهاد می کند که خود قرآن را بخوانید و ابعاد آن را خود متوجه شوید چراکه غربیها و سردمداران غربی مانع آگاهی مردم به معارف قرآنی و اسلام می شوند.

این اندیشمند گفت: رهبری خطاب به جوانان فرموده اند: درباره انگیزه سیاه نمایی تحقیق کنید که چرا این گونه است؟ چرا این قدر به قرآن و اسلام دروغ نسبت می دهند و تهمت می زنند؟ از دیدگاه آنها اسلام ذاتا ضد دموکراتیک است و غربیها برای اینکه سلطه خود را بر جهان ثابت کنند در هر جا که نفوذ می کردند زبان خود و آموزش آن زبان را اجباری می نمودند. غربیها قصد دارند تا مسلمانان را به دو دسته تقسیم کنند: عده که افراطی هستند و عده ای دیگر انسانهای خوبی هستند و دوست دارند در کشورهایشان زندگی کنند و در غرب کارگری کنند و سفر غرب رفتن را افتخار بدانند.

وی در ادامه به سخن یکی از اندیشمندان اشاره کرد و گفت: وی معتقد بود دیگر کمونیسم فقط دشمن ما نیست بلکه اسلام خطر جهانی برای ماست. اسلام در حاشیه بود اما انقلاب اسلامی این رویه را تغییر داد و سبب شد که اسلام در بطن باشد و نه در حاشیه و انقلاب اسلامی سبب شد تا نقشه ما نقش بر آب شود و اسلام در جهان رشد کند.

وی با انتقاد از اینکه شهدا صرفاً در دانشگاه ها دفن می شوند، گفت: باید شهدا در دادگستری، در شهرداری و در بازارها هم دفن شوند. شهدا میراث فرهنگی نیستند و نباید با آنها مانند میراث فرهنگی رفتار کرد. آنها باید در بطن فرهنگ باشند. بیت المقدس دو بار بدون جنگ و خونریزی به دست مسلمانان افتاد اما صهیونیستها و صلیبیها با جنگ این مکان را تصرف کردند و حتی به حیوانات هم رحم نکردند.

این کارشناس در ادامه سخنانش به حضرت موسی(ع) اشاره کرد و گفت: نام ایشان از همه پیامبران بیشتر در قرآن تکرار شده و علتش مبارزه با ظلم و جور است. او با فرعون که ادعا داشت رب است، مبارزه کرد و اینک در غرب امریکا و اروپا ادعای سروری و برتری می کنند. اینک امریکا هم مانند فرعون طغیان کرده است و باید در برابرش ایستاد. اسلام با قتل و خشونت موافق نیست اما باید با ظلم مقابله کرد.

وی دعای حضرت موسی(ع) در اینکه خدایا از تو شرح صدر می خواهم و اینکه عقده از زبانم بگشایی را ضرورت امروز بشر توصیف کرد و گفت: امروز بشر باید با طاغوت که طغیان کرده مبارزه کند و البته با زبان درست و نرم با آنان سخن بگوید و اسلام را به درستی نشان دهد. در قرآن به فکر کردن توصیه شده و ۵۰۰ آیه انسان را به تفکر دعوت می کند و این بیانگر اهمیت آن است که انسانها تعقل کنند و درست از نادرست را تشخیص دهند.

وی در ادامه سخنانش گفت: اینک غربیها اسلام را برای خود خطری بزرگ می دانند و موج اسلام هراسی در غرب به راه انداخته اند و شعار آنها این است همه مسلمانان تروریست هستند و یا همه تروریستها مسلمان هستند و هر جا تروریست هست بدون تردید مسلمان است. از دیدگاه آنها اسلام ذاتاً ضد غرب و همراه با خشونت است و علاوه بر این سعی کردند فرهنگ و زبان خود را به مردم شرق تحمیل کنند. بعد از انقلاب اسلامی غرب احساس خطر کرده و رشد اسلام را مغایر با ارزشها و منافع خود می داند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی به سخن یک اندیشمند غربی اشاره کرد که گفته: باید با اسلام گرایان مبارزه کنیم چرا که به جنگ و بدنامی اش می ارزد، و ادامه داد: مبارزه کنونی در جهان اسلام بخشی از یک رویارویی غرب سکولار با شرق و ایدئولوژی اسلامی است. در واقع جنگ دموکراسی و استبداد است و استبداد شرقی همان استبدادی است که آمریکا از آن حمایت می کند و در میان جنگ فرهنگی بین اسلام و غرب یا ما می مانیم و یا اسلام.

وی در ادامه سخنانش گفت: اینک در منطقه خاورمیانه تمام حکومتها، دست نشانده امریکا هستند و هیچ کدام آنها دموکراسی را رعایت نمی کنند و امریکا در تمام دنیا پایگاه نظامی دارد و در تمام دنیا به دنبال منافع خویش است. از منظر غربی ها در صورتی که ایران به سلاح اتمی دست یابد دیگر هیبت غرب در برابر جهانیان می ریزد و قدرت آنها از بین می برد.

رحیم پورازغدی تصریح کرد: از دیدگاه آنها اسلام، ریشه غرب را می زند و اسلام تهدیدی جدی برای غرب است و اسلام ضد مدرن و تمدن است و از صنعتی شدن می ترسد، اما تمام گروه های تروریستی در جهان ساخته امریکاست و داعش را نیز خود آنها ساخته اند اما به انقلاب نسبت می دهند. آنها به داعش کمک کرده و سلاح می دهند و بعد تروریسم را به اسلام نسبت می دهند. اینک ملاک حقوق بشر در غرب حق ارتداد، سقط جنین و حق همجنس بازی است که اینها از دیدگاه اسلام مردود است. اسلام و ایران خدمات متقابل زیادی به یکدیگر کرده اند و دانشمندان بزرگ ایرانی همه بعد از اسلام بوده اند.

وی خطاب به کسانی که غرب را به کشور خود ترجیح می دهند و شعار ایران باستان در برابر ایران اسلامی سر می دهند، گفت: حتی ایران باستان هم در زمان قبل از اسلام، یونان را به تصرف خود درآورد و آنان را شکست داد. پس باید در برابر غرب بگوییم ایران باستان نه در برابر اسلام. هنگامی که پیامبر(ص) به پادشاه رم نامه نوشت آنها علاقه پیدا کردند که اسلام را بشناسند و اولین کسی که ضد اسلام کتاب نوشت یوحنای دمشقی بود که در دربار اموی زندگی می کرد. وی علاوه بر این کتاب مناظره با اسلام و راهنمای مسیحیان در برابر شبهات اسلامی را نوشت تا مسیحیان بتوانند در برابر اسلام از خود دفاع کنند.

وی به مقایسه مسلمانان در قرون وسطی در اروپا پرداخت و گفت: مناطقی که در تصرف مسلمانان بود کتابخانه و بیمارستان داشت حال آنکه در شمال اروپا حتی در خانه ها سرویس بهداشتی وجود نداشت. هدف کلیسا در مبارزه با اسلام این بود که ثابت کند انجیل و تورات تحریف نشده، حضرت محمد(ص) را زیرسؤال ببرند و اینکه این پیامبر(ص) معجزه نداشته و اسلام بدعت گذار است و علاوه بر این کتابهای زیادی بر علیه اسلام نوشتند و در آن به روایت کعب الاحبار که یک یهودی بود و حدیث جعل می کرد و ابوهریره استناد کردند.

وی به ترجمه های غلط قرآن اشاره کرد و گفت: آنها برای اینکه جلوی رشد اسلام را بگیرند قرآن را تکه تکه می کردند و یا آیات را خلاصه می نمودند تا بدین صورت مفاهیم قرآن انتقال پیدا نکند و جلوی رشد قرآن را بگیرند و برای پنج قرن غربیها نتواستند قرآن را به درستی بخوانند و مفاهیم آنرا درک کنند و تحریف کم کردن و یا زیاد نمودن قرآن در غرب تا قرنها ادامه داشت تا چهره واقعی اسلام به جهان نشان داده نشود و از این رو جوانان غربی باید خود به قرآن و مفاهیم آن بپردازند.