پايگاه خبري تحليلي «پارس»- حسين قاسمي- مهدی هاشمی بهرمانی(رفسنجانی) فرزند چهارم اکبرهاشمی رفسنجانی متولد 29شهریور 1348 می باشد. یعنی در زمان شروع ریاست جمهوری پدرش درسال 68 حدود 20 سال سن داشته و مدرک تحصیلی او درآ سال دیپلم بوده است. البته طبیعی است که این سن اقتضایش چنین مدرک تحصیلی می باشد.

مهدی هاشمی مدعی است دارای مدرک کارشناسی از دانشکده مخابرات است. البته از مقطع تحصیلی‌ کارشناسی مهدی هاشمی ، یعنی‌ دوران کارشناسی مخابرات که قاعدتا باید از سال ۱۳۶۸ شروع شده باشد ماهیچ سندی دال بر اخذ مدرک لیسانس مهندسی‌ ( کارشناسی) در دست نداریم.

عباس یزدانپناه یزدی نیز در اظهارات مکرّری در بازجويی‌های سال ۱۳۷۳ و نیز در طول سالهای اقامت خارج از کشور خودمدعی شده است که او و مهدی تحصیلات خود را در تهران ناتمام گذارده و به استرالیا رفته اند.

مدرک کارشناسی ارشد ایشان نیز معادل می باشد که آن را پس از گذراندن یک دوره آموزشی بین دانشگاه صنعتی شریف و سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور اخذ كرده است آنهم در شرايطي كه خود رئیس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور يعني يكي از طرفهاي اين قرارداد بوده است!

naghesmehdi (3)

براساس خاطرات اکبرهاشمی رفسنجانی مهدی در20تیرماه 1369(10جولای 1990)بادخترعموی خود فرشته هاشمی (دخترقاسم وخواهر علی هاشمی )ازدواج کرده است.

naghesmehdi (4)
مهدی؛ ابوعلی سینای بابا(مهدی اینجا، اونجا، همه جا)
از خاطرات روزانه منتشر شده هاشمی رفسنجانی مربوط به سالهای 1360 تا 1365 چنین برمی‌آید که مهدی بیشتر ترجیح می‌داده در کنار پدر باشد و پدر نیز از حضور وی در کنار خود همیشه احساس رضایت داشت. این خصوصیت‌ها در نامه‌ای که اکبر هاشمی در سال 1365 به مهدی هاشمی نوشته است، مشخص میشود: 

«... در دوران کودکی تیزهوشی‌ات مایه اعجاب من بود. مکرر اتفاق افتاد که در خیابان‌های تهران در حال رانندگی، من سرگردان می‌شدم و تو در سه - چهار سالگی راه را نشان می‌دادی و این صحنه، در سفر اروپا هم چند بار پیش آمد. البته آن وقت بزرگ‌تر بودی و یک بار تحت تأثیر هوش‌ات گفتم ابوعلی سینا می‌شود... 
از ان روزی که به دوران تمییز رسیدی، با همسالان خود مخصوصاً در بین فامیل تفاوت فاحشی داشتی...» 

مشاهده می شود که هاشمی از ابتدا فرزندش مهدی را متفاوت و برتر ازهمه توصیف می کند به گونه ای که او را «ابوعلی سینای زمان» می داند.

درخاطرات دهه 60 هاشمی رفسنجانی مواردی درباره مهدی امده است. که شاخصترین انها عبارت است از:

8بهمن66
مهدی و یاسر بر سر جبهه رفتن مباحثه داشتند و بالاخره هیچ یک قانع نشدند که جبهه را به تاخیر بیندازند. قبول کردم که هر دو نفر بروند.

بیست و سوم شهریور ماه 1367
فاطی و سعید و سارا برای سفر به کره جنوبی به فرودگاه رفتند. مهدی با صورت باندپیچی برای ثبت نام در ترم جدید به دانشگاه رفت. عفت ظهر مهمان خانم آقای موسوی اردبیلی بود.

روند فعالیت ها و اقدامات مهدی جوان (در سال اول ریاست جمهوری پدر 20 ساله بوده) در سالهای پس از رحلت امام خمینی ره و ریاست جمهوری پدربسیار قابل تامل است.فقط با اتکا به خاطرات پدر می بینیم که:
12دی68
مهدي آمد و درباره نوعي ابتكار در اسكله سازي گفت و خواهان به كارگيري اين روش شد.

5بهمن 68:
ساعت سه بعد از ظهر به فرودگاه رفتم و به سوي جزيره خارك پرواز كرديم. دكتر [حسن] روحاني و [غلامرضا آقازاده] وزير نفت و آقاي [حمید] ميرزاده و جمعي ديگر و ياسر، مهدي، فاطي و سعيد [لاهوتی] و ... بودند.

7بهمن68
ساعت شش صبح بيدار شدم. اخبار داخلي و خارجی را گرفتم؛ مسأله مهمي نداشتيم. كمي در ساحل دريا مقابل اقامتگاه قدم زدم. مهدي توضيحاتي درباره ساحل كيش مي‌داد. به كاخ شاه رسيديم.

21اردیبهشت69
مهدی برای بررسی وگزارش وضعیت،به کیش رفته است.

14خرداد69
ساعت نُه صبح، با هلی کوپتر از [اردوگاه]منظریه[در شمال تهران]، به مرقد امام رفتم. جمعیت زیادی برای شرکت در مراسم [اولین]سالگرد [ارتحال]امام آمده بودند. رهبری سخنرانی کردند. بی نظمی در انتظامات به چشم می خورد؛ ادعا می شد که به خاطر دخالت محافظان است.
در مراجعت، با هلی کوپتر به اردوگاه کُلَک چال در شمال جماران رفتیم؛ مکان جالبی است. تاکنون ندیده بودم. متعلق به آموزش و پرورش است که بعد از پیروزی انقلاب به خاطر امنیت جماران، تعطیل شده است؛ گفتم برای استفاده مردم فعال شود. سپاه پاسداران، بنا دارد که آنجا را بگیرد؛ مخالفت کردم. 
سپس با هلی کوپتر بر فراز توچال و خط تله اسکی و پیست اسکی پرواز کردیم؛ مهدی توضیحات داد. مناظر خوبی است.

1اذر69
ظهر مهدی امد ؛درباره اسکله بندرعباس که به کره ای ها داده اند،مطالبی گفت ؛ادعا داشت داخلی ها می توانند انجام دهند.

8بهمن69
اقای زنگنه وزیرنیرو امد.پیشنهاد داشت ازوضع عراق استفاده شود وبعضی از افراد متخصص درصنایع نظامی انها را جلب کنیم.؛قبلا مهدی خودمان هم ،همین پیشنهادرا داده بود.

آذر69
ظهر مهدی امد ؛درباره اسکله بندرعباس که به کره ای ها داده اند،مطالبی گفت ؛ادعا داشت داخلی ها می توانند انجام دهند.

8بهمن69
اقای زنگنه وزیرنیرو امد.پیشنهاد داشت ازوضع عراق استفاده شود وبعضی از افراد متخصص درصنایع نظامی انها را جلب کنیم.؛قبلا مهدی خودمان هم ،همین پیشنهادرا داده بود.

23بهمن 69
ساعت هشت ونیم صبح،همراه عفت،مهدی ،فرشته یاسر ومحسن به فرودگاه رفتیم...حدودساعت ده به سوی جزیره کیش پرواز کردیم.ساعت یازده ونیم وارد کیش پرواز کردیم.ساعت یازده ونیم وارد کیش شدیم.به محل پاویون رفتیم.هوامطبوع است.کمی در ساحل دریا قدم زدم.

8فروردین 70

محسن ومهدی به همراه تیم وزارت نفت ،برای بررسی وضعیت صنعت نفت وچاه های نفت کویت که در حال سوختن بود وفرایندکمک رسانی و بازسازی وهمچنین نحوه خاموش کردن چاه ها،به کویت رفته اند.

11فروردین70
محسن ومهدی ازسفرکویت برگشته اند.مهدی هنگام سحری خوردن ،شرح سفر و وضع کویت بعد از حمله عراق راگفت.خرابی داخل شرزیاد نیست،ولی اصل خراب ها در صنایه نفت است؛معتقد است کویتی ها طالب همکاری ماهستند.

20اردیبهشت ۱۳۷۰
دیشب فاطی و فائزه و مهدی رسیده بودند .محسن و بچه ها هم صبح آمدند.همراه جمعی از اعضای خانواده سوار قایق شدیم و گشتی در اطراف دریاچه سد زدیم . رانندگی با یاسر بود.

یاسر و مهدی خواستند برای انداختن یکدیگر در آب زورآزمایی کنند. یاسر رانندگی را به محسن سپرد و به محض درگیری در آب پرتاب شد و زیرقایق رفت و پروانه قایق به بخش هایی از بدنش آسیب وارد کرد. قایق پشت سرما او را از آب گرفت و زود به ساحل رساند و برای معالجه با ماشین به شهر رفتند.
خبر به عفت هم رسیده بود نگران شد. همراه با محسن به دنبال یاسر رفتند و بالاخره خبر دادند در بیمارستان جماران بستری شده. زخم ها سطحی است و کوبیدگی شدید است. بالاخره روز سختی با اوقات تلخی گذشت. سرشب شام خوردیم و نمازخواندیم و منزل آمدیم. از یاسر احوال پرسی کردم؛ گفتند خوب است.

25اردیبهشت1370:
ساعت هشت ونیم صبح،همراه مهدی به مرکز تحقیقات مخابرات رفتیم.
(در همان ایام مهدی دانشجوی کارشناسی مخابرات بوده)

مهدی دراسترالیا
15 ابانماه سال 1370 مهدی برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد با بدرقه مادرش عازم استرالیا می شود.در خاطرات هاشمی امده است:

چهارشنبه 15 آبان 1370
ساعت 5 صبح مهدی و فرشته برای سفر به استرالیا جهت ادامه تحصیل به فرودگاه مهرآباد رفتند. عفت هم برای بدرقه رفت...شب به خانه آمدم. مهدی و فرشته از دوبی تلفنی صحبت کردند. امشب از آنجا پرواز می کنن. قرار بود امروز صبح پرواز کنند، اما بارشان دیر رسیده بود.

دربخشی از این خاطرات به سفارش وتوصیه درباره مهدی به سفیر ایران در استرالیا می پردازد:

پنج شنبه 30 آبان 1370
آقای «محمدحسن قدیری ابیانه» سفیر جدیدمان در استرالیا ، برای خداحافظی و مشورت آمد.درباره مهدی توصیه هایی نمودم.

ودرادامه به بحث اجاره منزل مهدی در استرالیااشاره می کند:
پنج شنبه 14 آذر 1370
عفت با مهدی در استرالیا صحبت کرد؛ معلوم شد آپارتمانی به مبلغ 130 دلار در هفته کرایه کرده و قرار است به زودی ساکن شوند.

پای مهدی در استرالیا نیز توسط محلوجی وزیر معادن وفلزات به مباحث اقتصادی باز می شود:
چهارشنبه 23 بهمن 1370
آقای حسین محلوجی، وزیر معادن و فلزات آمد. «اجازه» گرفت که از مهدی برای «بعضی» امور «وزارت معادن و فلزات» در استرالیا «استفاده» بشود.


 قطعا روابط واقدامات  اقتصادی مهدی هاشمی دراسترالیا باید بررسی شود.این مقطع درهاله ای از ابهام قراردارد.

دراین مقطع نه  تنها دربحث های اقتصادی ،در بحث اموزش وپرورش هم هاشمی رفسنجانی نظرات و طرحهای مهدی22 ساله را برای کشور مفید ارزیابی می کند:
جمعه 9 اسفند 1370
آقای حمید میرزاده، معاون اجرایی رییس جمهور آمد و گزارش سفر به استرالیا را داد. وضع تحصیل مهدی را گفت و اینکه پول برایش بفرستم.

شنبه 17 اسفند 1370
آقای حمید میرزاده آمد. یادداشتهایی از سوی مهدی در خصوص ویژگی های آموزش و پرورش استرالیا آورد که برای ما می تواند مفید باشد.

ودر ادامه حضور مهدی در استرالیا درخاطرات هاشمی امده است:
جمعه 30 اسفند 1370
با فرشته و مهدی تلفنی صحبت کردم.از وضع شان در استرالیا راضی اند. رییس دپارتمان که اورا شناخته است، پیشنهاد داده برای بازدید از کارخانجات مربوط به رشته اش به کانادا یا امریکا بروند. گفتم به شرط ناشناس ماندن بپذیرد. گفت تصمیم دارد با سرعت فوق لیسانس را بگیرد و به ایران برگردد. فرشته کلاس زبان می رود و مهدی هم هنوز در محاوره کلاس روان نیست.

البته مهدی هاشمی بدون اخذ  هرگونه مدرک تحصیلی  پس از مدتی به ایران باز می گردد. البته مشخص نیست اودر استرالیا در کجا تحصیل کرده است ومدرک ومستند قابل قبولی در این خصوص وجود ندارد.

naghesmehdi (2)

قابل توجه است که زوج مهدی هاشمی - عباس یزدانپناه از مدرسه نیکان تا دانشکده مخابرات و بعدها در استرالیا با هم بوده اند.این روابط بعدها نیز در قصه کرسنت واستات اویل و... محل بحث بوده است.

naghesmehdi (5)

مهدی پس ازبازگشت به ایران
 پس ازبازگشت مهدی هاشمی از استرالیا او در بخش نفت فعالیت خودرا افزایش می دهد. و این درحالی است که اوفاقد هرگونه تجربه یا تخصص چندانی در این خصوص بوده است.

naghesmehdi (1)

در ۱۰ خرداد ۱۳۷۲، شرکت مهندسی‌ و ساخت تاسیسات دریایی رسما به مدیریت عاملی مهدی هاشمی ( جوان ۲۴ ساله) رسما تاسیس شد و کلیه قرارداد‌های پارس جنوبی و فلات قاره ( دریائی) جمهوری اسلامی ایران به این شرکت واگذار شد.

درهمان سالها ریاست هیات مدیره شرکت مهندسی و توسعه نفت نیز به او واگذار می شود..برای اشنایی با اهمیت و وسعت کار این شرکت به ادرس pedec.ir مراجعه شود.

یعنی فرزند جوان رییس جمهور بخشی از مهمترین قسمت وزارت نفت را بدون هرگونه تجربه وتخصصی عهده دار می شود و به ریاست مجموعه هایی برگزیده می شود که افرادخبره وکارکشته وباتجربه فراوانی حضور داشتند.

هاشمی رفسنجانی به حضور مهدی در بخش نفت در ان ایام اینگونه پرداخته است:
«مهدی به صنعت علاقه داشت و فهمید که وضع ما در دریا ضعیف است. صنایع دریایی ما خیلی ضعیف بود. او دنبال سکوسازی و لوله‌های کف آب و حفاری در دریا رفت که وابسته بودیم. آخرش به پارس جنوبی و عسلویه رسید و الان به CNG رفت که برای صرفه‌جویی و محیط‌زیست خوب است.»

کیفرخواست منهای 76-68
 به هرحال دوران ریاست مهدی هاشمی برشرکت های عظیم وغول پیکر وزارت نفت تا سال 1377 ادامه پیدا می کند وبعدها دردولت سید محمد خاتمی به  ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت می رود.(البته از سال 1376 به بعد موضوع این نوشتار نیست.)

بحثی که در اینجا اهمیت پیدا می کند مغفول ماندن مقطع زمانی 76-68 درکیفرخواست وپرونده مهدی هاشمی بوده است. مقطعی که او بربخش قابل توجهی از وزارت نفت ریاست داشته و از عنوان فرزند رییس جمهور بودن هم برخوردار بوده واز سوی دیگر پدر نیز فضای کافی جهت تاثیرگذاری بر افراد و تصمیمات به اوداده است.

ستار هدایتخواه نماینده مجلس هشتم در گفتگویی که باخبرگزاری فارس درسال 1389 داشته است درباره مسائل وموارد مهدی در طی این سالها اظهار داشته است:
«سابقه پرونده وي به يكي دو سال اخير برنمي‌گردد و تا جايي كه بنده خبر دارم سابقه پرونده مهدي هاشمي به حدود 18 سال گذشته بازمي‌گردد. وي افزود: از همان زمان يعني از حدود سال‌هاي 72 و 73 پرونده مهدي هاشمي در وزارت اطلاعات تشكيل شد مبني بر ارتباط وي با بيگانگان، كه اسناد و مداركي نيز در اين زمينه وجود دارد. اين نماينده مجلس بر همين اساس گفت: اين پرونده تحت تاثير برخي كشورها و اعمال نفوذهايي كه در آن زمان از سوي عوامل قدرت صورت گرفت نتيجه‌اي نداشت كه بايد از مسئولان ذيربط در اين رابطه سؤال شود كه پرونده ارتباط مهدي هاشمي با بيگانگان و جاسوسي وي به كجا رسيد.؟»

درصورت صحت چنین اظهاراتی، مشخص نیست چرا در پرونده وکیفرخواست کنونی ایشان بنابر شنیده ها به عملکرد وابهامات موجود در پرونده وی طی سالهای 68 تا 76 یعنی سالهای حکمرانی پدر در قوه مجریه پرداخته نشده است؟ بدون شک ازمقاطع مهمی که باید موردتوجه قرارگیرد، این دوره زمانی است.

هر چند اخبار دريافتي حكايت از آن دارد كه مسوولين دستگاه قضايي به شدت دنبال برخورد قاطع و محكم با مفاسد اقتصادي در هر مقام و مسوليتي هستند ليكن كارشناسان مرتبط با پرونده بايستي با استفاده از نهادهاي قانوني، تمامي ابعاد ماجرا را براي قاضي پرونده روشن نمايند. هر چند برخي دستگاههاي قانوني، همكاري لازم را در اين مقطع نداشته و دستگاه قضايي مخصوصا قاضي پرونده در فشار سنگيني قرار دارد.