اردوغانیسم به جای کمالیسم
به گزارش پارس، امیرمسروری در امت اسلامي نوشت:کمالیسم تفکری بود که ترکهای جوان پس از فروپاشی عثمانی تبعیت از آن را دنبال کردند و آن را مستحکم نمودند. در همین راستا با روی کار آمد حزب عدالت و توسعه این تبعیت جور دیگر معنا شد. حزبی که داعیهدار تفکر اخوانی بود و خود را ملزم به دفاع از آرمانهای فلسطین، مبارزه با استکبار و مظاهر تفرقه افکنی میان مسلمین میدانست و در اندیشه ی پایهگذاران جریان اخوان به ویژه استاد حسن البناء مقابله با تفرقه در امت اسلامی مذموم بود این بار نقش و اندیشه ای دیگر در سر داشت. در واقع حسن البنا ء که پایهگذار جریان اصلی اخوان در مصر بود و دفاتر این جریان بعدها در سوریه، لبنان، ترکیه و… افتتاح شد همگی بر خود واجب میدانستند از افکار اصل اخوان در زمینهی وحدت و اتحاد مسلمین تبعیت نماید. اما برخلاف باورهای اصلی اخوان، حزب عدالت و توسعه نمیتوانست در کشور ترکیه حیات سیاسی داشته باشد مگر آنکه رفتار لائیک و سکولاری حاکمیت این کشور را بپذیرد و در حول آن اقدام نماید. کشوری که با داشتن موقعیت ژئوپلیتیک مناسب و کارآمد بر خلاف انتظار در چند سال گذشته به شدت وابستگی اقتصادی به بانکهای جهانی داشت و برنامه ریزی خود را بر اساس دستورالعملهای اقتصاد وابسته به وامهای صندوقها بینالمللی مینوشت اقدام به برنامه ریزی گسترده ای نمود تا بتواند کشور را نه تنها از رکود خارج کند بلکه به موقعیت بهتری در زمینه ی بینالمللی برساند. بر همین اساس این نوشتار به بررسی این موضوع میپردازد و نقش جریان اردوغانیسم را تشریح مینماید.
گام اول: خروج از مشکلات اقتصادی
همانطور که بیان شد هم زمان با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، این کشور بدهیهای فراوان، موانع تولید و اقتصادی پیچیده و در نهایت کشوری ورشکسته ی اقتصادی بود. اما وعدههای انتخاباتی حزب اسلامگرای عدالت و توسعه خبر از بهبود اوضاع میداد. وعدههایی که توانست پیروز انتخابات شود و قدرت را به جریان اخوانی این حزب بسپارد. از این پس اردوغان به عنوان رهبر حزب٬ برنامهریزیهای گسترده ای را دنبال نمود و در نهایت توانست افزایش سه برابری درآمد سرانه، رشد هفت برابری توریسم، افزایش ده برابری بزرگراهها، افزایش شش برابری صادرات، تسویه بدهی بانکها بینالمللی و از همه مهتر اعطای وام پنج میلیارد دلاری به صندوق بینالمللی پول را به ارمغان آورد و اعتماد عمومی مردم ترکیه را در بهبود وضع معیشت و زندگی اجتماعی جلب نماید. رویکردی که در آینده ی سیاسی حزب عدالت و توسعه نقش مهم و اساسی را باز نمود و نوان است مسیرهای سخت و خطرناک سیاسی را برای این حزب هموار نماید.
گام دوم: اصلاح ساختار سیاسی
یکی از مهمترین اقدامات دولت اردوغان اصلاحات سیاسی در سطوح مختلف است. از مستقیم شدن انتخاب رئیسجمهور و خارج شدن از رویکرد پارلمانی تا محدودسازی قدرت نظامیها و افزایش بازدارندگی قوه ی قضایی. اقداماتی که اصلاحات بزرگی را در سطوح مختلف سیاسی به وجود آورد و توانست جریان سازی مناسبی از تفکر اردوغان در جامعه ی مدنی ترکیه ایجاد نماید. هرچند این بخش از اقدامات اردوغان به مذاق بعضی مخالفین خوش نیامد اما توانست مانع دستیابی حزب عدالت و توسعه به اهداف مطروحه ی خود شود.
گام سوم: عثمانی سازی
برخلاف دو رویکرد گذشته، سیاست خارجه ی اردوغان به سوی مدیریت منطقه ای و در عین حال حمایت از رویههای بینالمللی شد. اعطای وام به صندوق بینالمللی پول و در نهایت ورود به بازار جهانی اقتصاد زمینه ای شد تا سودای عثمانی سازی ترکیه در اولویت اساسی حزب عدالت و توسعه شود. در واقع پیروزی جریان اسلامگرا و همسوی اخوان المسلمین در مصر و ایجاد بیداری اسلامی در منطقه فرصتی شد تا ترکیه بازنگری اساسی در سیاست خارجه ی خود داشته باشد و از سیاست خارجه ی تبعی و وابسته به دیگر کشورها به سیاست خارجه ی پویا سوق پیدا نماید. اقدامی که توانست در بحران سوریه به عین مشخص باشد و جریان معارضین و تروریستهای سوری را در حمایت خود نگه دارد. فعال شدن وزارت خارجه ی ترکیه به همراه میت (دستگاه اطلاعاتی کشور ترکیه) نقش اساسی در مدیریت صحنه ی حوادث چند سال گذشته ی غرب آسیا را بر عهده داشت.
حمایت تسلیحاتی از گروههای تکفیری به ویژه داعش و جبهه النصره، قرار گرفتن کشورش به عنوان گذرگاه ورود تروریستهای مختلف جهان به منطقه، همکاری پشت پرده و حتی آشکار با سرویس اطلاعاتی و جنایتکار موساد و… نمونه ی بارزی از این فعالسازی است. اقداماتی که بحران فراوانی را در منطقه ی غرب آسیا به ویژه شامات ایجاد نمود و توانست، خسارتهای فراوانی را به زیرساختهای اقتصادی و در نهایت امنیتی منطقه وارد سازد.
اما این گام ابتدای برنامهریزیهای گسترده ی حزب عدالت و توسعه بود. اردوغانیسم سازی و هدایت جامعه به سمت اسلام آمریکا رویکردی بود که ترکیه ی پس از اولین انتخابات ریاست جمهوری با رأی مستقیم مردم دنبال کرد. افزایش تنش میان ترکیه با دولت قانونی سوریه، عدم حمایت از ملت مظلوم کرد محصور داعش، حمایت تسلیحاتی و امنیتی از تروریستها، خرید نفت از گروهای تروریستی و در نهایت تأمین امنیت رژیم اشغالگر فلسطین راهبردهایی بود که سیاست خارجه ی اردوغان آن را دنبال نمود.
فرجام سخن
اما فرجام این نوشتار باید توجهای به حال و آینده ی ترکیه داشت. حزبی که توانست ظرف مدت ده سال کشورش را از بحرانهای مختلف اقتصادی خارج نماید و با قدرت پیروز انتخاباتهای مختلف اعم از محلی، پارلمانی و در نهایت ریاست جمهوری شود با اشتباهات و راهبردهای غلط پیموده شده در سیاست خارجی دچار بحران داخلی و افزایش ناآرامی داخلی شود به طوری که شهر مهم و مختلف ترکیه در موضوع محاصره ی شهر کردنشین عین العرب (کوبانی) سوریه، شاهد زد و خورد شدید مردم با گارد امنیتی این کشور بود و سبب شد خسارتهای فراوانی به امنیت و اقتصاد گردشگری این کشور وارد شود. لذا راهبردهای غلط و فاحش سیاست خارجهی ترکیه خبر از آن میدهد که با ورود ترکیه به بازیهای مستکبرین، دیگر پایداری و صلابت درونی حزب اردوغان قابل انسجام نیست و تفکر و اندیشه ی اردوغانیسم سازی ترکیه رو به افول خواهد داد و کشور دچار حواشی مختلفی میگردد. سرانجامی که بحران تروریستی حال حاضر منطقه ی غرب آسیا را به وجود آورده است.
ارسال نظر