پاپ به دنبال ارايه چهرهای جدید از کلیسا
از هواداری باشگاه سن لورنزو تا باور تئوری بینگ بنگ
وی سه زبان ایتالیایی، اسپانیایی و آلمانی را به روانی سخن میگوید و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته شیمی از دانشگاه بوئنوس آیرس دریافت کرده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مسعود فتحی پور- رصد، تضاد میان دین و دولت در اندیشه سیاسی غرب موضوعی دیرپاست. از زمان رسمی شدن این دین در امپراتوری روم، همواره نزاع در خصوص اختیارات کلیسا و دولت موجبات کشاکشهای فلسفی و حوادث تاریخی بوده است که گاه به استیلای قدرت پاپ و گاه به افزایش قدرت نهاد غیردینی یا دولت انجامیده است. با این وجود، جنبش پروتستانتیزم یا اعتراض در اروپا و استقرار دولتهای جدید وستفالی موجبات جدایی اختیارات دینی و دنیایی در دو حوزهی قلمرو کلیسا و دولت شد.
پس از این دوران، تلاشهای زیادی از سوی کلیسا برای ورود به عرصه قدرت دولتی و ایفای نقش دنیایی صورت گرفته و گاه حتی به ارائه نظریاتی برای تلطیف و هماهنگسازی با اندیشههای زمان نیز انجامیده است. برای مثال، تلاشهایی برای تلفیق سوسیالیسم و مسیحیت از سوی یک کشیش اهل ایتالیا صورت گرفت که موثر واقع نشد. بدینترتیب، برخی از رهبران کلیسا سعی در ارائه نظریاتی نزدیک به اندیشههای رایج داشتهاند تا بتوانند مخاطبان و هواداران بیشتری در سطح جهان جذب کنند. در این راستا پاپ فرانسیس یکی از رهبران متفاوت و متمایز کلیسای رم بوده است. سفرهای خارجی این رهبر مذهبی، در کنار تمایل فراوانش برای اظهارنظرهای سیاسی و صلحطلبانه و حتی دیدار با رهبران کمونیست دنیا از جمله رویکردهای متفاوت وی را نشان میدهد. در ادامه ابتدا به برخی از این اظهارات پرداخته و سپس به کوتاهی آخرین سفر وی را که به ترکیه بوده است، بررسی میکنیم.
لیبرالترین پاپ تاریخ
پاپ فرانسیس، اولین عضو فرقه یسوعی و اولین فرد غیر اروپایی و اهل قاره آمریکا است که به مقام پاپی میرسد. جالب آنجاست که وی عضو هواداران باشگاه فوتبال سن لورنزو بوده و به رقص سنتی آرژانتین یعنی تانگو نیز علاقه دارد و حتی گفته است که ” در جوانی خود تانگو میرقصیده است”. برخی نظریاتش در خصوص عدم منافات تئوری تکامل داروین و بینگ بنگ با خداباوری موجب شد که وی را “لیبرالترین پاپ تاریخ” بنامند. وی که سه زبان ایتالیایی، اسپانیایی و آلمانی را به روانی سخن میگوید و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته شیمی از دانشگاه بوئنوس آیرس دریافت کرده است، نسبت به رهبران پیش از خود تمایل بیشتری به مسائل جهان نشان میدهد و چهرهای متفاوت از خود ارائه کرده است. موضوعی که از نظر برخی کارشناسان سیاسی البته، شاید به تلطیف فضای سیاسی و غیرمعنوی اروپا کمک میکند.
برخی از مواضع پاپ فرانسیس
وی در صدمین سالگرد آغاز جنگ جهانی اول، در قبرستان سربازان در شمال ایتالیا مراسمی مذهبی برگزار کرد. وی جنگ را جنون و دیوانگی خواند و علت جنگهای زیاد جهان را در پشت صحنه و در منافع، راهبردهای جغرافیایی-سیاسی و سود کارخانههای اسلحهسازی دانست و جهانیان را از احتمال بروز جنگ سوم جهانی انزار داد. در سفر خود به کرانه غربی رود اردن و در دیدار با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، وی را “مرد صلح” نامید و وی را همراه با شیمون پرز، رئیس جمهور اسرائیل به واتیکان فراخواند تا به همراه او در دعا برای تحقق صلح شرکت کنند.
همچنین وی پس از اتفاقات وحشتناک انسانی برای مهاجران که موجب غرقشدن تعدادی زیادی در سواحل ایتالیا شده بود، خواستار اقدام اتحادیه اروپا در تدوین و اجرای سیاست مهاجرتی مناسب و انسانی شد. البته، حاشیههایی نیز همواره برای اظهارات و سفرهای او وجود داشته است؛ از جمله در زمان حضور او در کوه صهیون در اورشلیم، کلیسای کاتولیک شهر مورد حمله قرار گرفت و دچار حریق شد و زمانی که وی پس از دیدار از مسجد آبی به «ایا صوفیه» رفت، عدهای از مسلمانان با تجمع در برابر این مسجد، به حضور او اعتراض کردند.
تاریخیترین اقدام
اما شاید مهمترین اقدام پاپ در هفته جاری اتفاق افتاد. سفر سهروزه پاپ فرانسیس به ترکیه روز یکشنبه، ۱۰ آذر، با بهجای آوردن عبادت در کنار رهبر معنوی مسیحیان ارتدوکس جهان، صدور بیانیه مشترک با او و نیز دیدار با پناهندگان جوان مناطق جنگی سوریه و عراق به پایان رسید. پاتریارک بارتولمو اول، اسقف اعظم کلیسای شرق، در حالی در کلیسای جورج مقدس، میزبان پاپ فرانسیس بود که استقبال رسمی از این میهمان را نیز او به عنوان اسقف قسطنطنیه، پایتخت تاریخی امپراتوری بیزانس به انجام رسانده بود. نام دوم او «پاتریارک»، صورت دیگری از کلمه «پدر» اما مختص به اسقف اعظم کلیسای شرق است.
پاپ فرانسیس در این مراسم پس از عبادت گفت: «یگانه چیزی که کلیسای کاتولیک سودای آن را در سر دارد و من به عنوان اسقف رم آن را دنبال میکنم اتحاد و یکپارچگی با کلیساهای ارتدوکس است». تلاش وی برای اتحاد با کلیسای شرق مسئلهای است که نزدیک به هزار سال از وقوع آن میگذرد و نوعی اقدام تاریخی است. کلیسای کاتولیک و ارتدوکس در سال ۱۰۵۴ و به دلیل اختلاف در قدرت از یکدیگر جدا شدند؛ زمانی که پاتریارک مجبور بود تا پای پاپ را ببوسد.
ارسال نظر