/به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاين، در ابتداي اين مراسم محسن رضايي کارت عضويت افتخاري آقاي ناطق نوري را در بسيج استان تهران به وي اهدا کرد. سپس دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام در سخناني به فرارسيدن اين هفته را تبريک گفت. اهم اظهارات محسن رضايي در ادامه مي آيد:
 
*فرارسيدن سالگرد تاسيس ارتش 20 ميليوني از طرف حضرت امام را به همه تبريک مي گويم و بر روح پرفتوح امام راحل درود مي فرستم. در طول 40 سال گذشته دو حادثه مهم در ايران اتفاق افتاد. يکي پيروزي ملت ايران با شعار پيروزي خون بر  شمشير در مقابل رژيمي که کشورهاي منطقه خاضعانه برخورد مي کردند و ديگري 8 سال جنگ که با دست خالي در مقابل صدام که از طرف آمريکا و قدرت ها حمايت مي شد. چطور مردم توانستند با يک رهبري روحاني اين قدرت ها را به زانو در بياورند.
 
*وقتي من در زمان شاه دستگير شدم ،شکنجه مي شدم. در آن زمان قدرت پليسي در کشور زياد بود و ساواک از سوي سيا و موساد هم حمايت و آموزش مي ديد. در جنگ اگر شرايط سخت مي شد ، يکي از فرماندهان ارتش به امام مي گفت، 30 تانک در مقابل 30 تانک اما چگونه شد که جوانان گمنام مانند باقري ها، باکري ها و مثل همت ها با اين سنين کم، توانستند کار بزرگي انجام دهند.
 
* اين نيروي عظيم از دل جوانان ما برخواسته است. در تعاليم اسلامي داريم که اگر دين و خدا با مردم گره بخورد يک انرژي معنوي بزرگ ايجاد مي شود. در صحنه انقلاب اين را مي بينيم که مردم و اسلام هر دو دو روي يک سکه اند و بين اين دو نبايد فاصله بيفتد. اگر امام و يارانشان و رهبري فداکاري نمي کردند ما به اين اهدافمان نمي رسيديم.
 
*يکي از گروه هاي نهضت آزادي پس از جنگ نظريه 2 به علاوه 6 را مطرح کردند و گفتند که در دوسال اول جنگ خوب بود و پيروزي هاي بزرگي به دست آمد اما 6 سال بعد آن موفقيت آميز نبود. اما من تئوري 1 به علاوه 7 را مطرح کردم. ما در سال اول جنگ با گروه هاي مختلف مي جنگيديم اما 7 سال بعد توانستيم بر دشمن غلبه کنيم.
 
*انديشه سياسي امام يکپارچگي دين و سياست است. ما بايد کاري کنيم که مردم از دين فاصله نگيرند. عده اي به دنبال جدا کردن مردم از دين هستند و هر کسي فکر مي کند که در اين کشور دموکراسي بدون ولايت شکل مي گيرد اشتباه کرده است. بسيج از اين نوع انديشه ها بيرون آمده است.
 
*عده اي مانند بني صدر مي خواستند بسيج را دولتي کنند. يک تفکر هم اين بود که بسيج باشد، سپاه باشد و ارتش هم باشد و بسيج مانند آن دو نيروي ديگر به بقيه سازمان ها نيرو بدهد. يک تفکر هم ما داشتيم که بسيج بستر مي خواهد و هيچ جايي بهتر از نيروهاي انقلابي نمي تواند بسيج را شکل بدهد.  لفظ برادر در همين بسيج شکل گرفت و ادبيات سازي انقلاب در بسيج بود. عدالت بدون معنويت نمي تواند به وجود بيايد.
 
*مردم و اسلام در اتوبان ولايت با هم گره بخورند معجزه مي شود. يکي از کارهاي دشمنان اين است که با جريان هاي انحرافي مانع اين انديشه بشوند و از طريق مسير فکري و اعتقادي مي خواهند مانع شوند. اگر آن کارهايي که در لبنان شد در عراق هم مي شد اين اتفاق ها نمي افتاد. بسيجي ها بايد در اينترنت و در فضاي مجازي به مبارزه با تکفيري ها بپردازند. وظيفه ما سنگين است و بايد اين پرچم را نگه داريم. با منطق استدلال و به صورت علمي به تکفيري ها حمله کنيم.