متهم اصلی در این «عکس یادگاری» کیست؟!

[این پست فقط برای بچه‌هایی است که خودشان را حزب‌اللهی می‌دانند. طبیعتاً دیگران اگر دوست داشتند خواننده باشند و بس!]

خدا رحمت کند شهید بهشتی را که شعارش این بود: جاذبه درحد اکثر، دافعه درحد اقل.

حالا حکایت ما حزب‌اللهی‌هاست که با یک غوره سردی‌مان می کند و با یک مویز گرمی‌مان. کافی است یک نکته منفی در کسی ببینیم، همان لحظه و همان دم فاتحه او را برای همیشه می‌خوانیم و اگر طرف عین حرف ما یا حزب ما را بزند او را به اعلا علیین می‌بریم و به سقف آسمان می‌نشانیمش.

مگر همین «مجید مجیدی» که در انتخابات به میرحسین رأی داده بود، همان کسی نیست که رهبر عزیز انقلاب سر صحنه ساخت فیلم جدیدش حاضر شده است؟

مگر ابراهیم حاتمی‌کیا یی که به روحانی رأی داده و «گزارش یک جشن»‌ اش، آنقدر آزاردهنده بود، همین کسی نیست که این روزها با «چ» و اظهارات انقلابی و غیرتمندانه‌اش روی تخم چشم شما بچه حزب اللهی‌ها جا گرفته است؟

یعنی شما هنوز درنیافته‌اید که اهل قدرت یا تشنگان قدرت، بهترین کاری که به عقلشان  می‌رسد بهره‌برداری یا سوء‌استفاده از شهرت و محبوبیت هنرمندان و ورزشکاران است؟ یادتان رفت آن رفتار زشت و مشمئز کننده احمدی نژاد و مشایی با «عزت‌الله انتظامی» را سر ثبت نام ریاست جمهوری؟ یادتان رفته دروغگویی و سوء‌استفاده تیم ظریف از هنرمندانی چون مجید مجیدی را سر کمپین کاذب «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» ؟

حالا هم یک نفر هم که شیفته توجه در این روزهای رکود است خواسته است یک «عکس یادگاری» با کسی که بهترین و محبوبترین فیلم جشنواره امسال را ساخته است بگیرد؟ به جای آنکه متهم اصلی، کسی باشد که خواسته از این شخص محبوب برای مطرح شدن دوباره خودش یا جا کردن احتمالی در دل بچه حزب‌اللهی‌های شیفته دفاع مقدس بهره برداری کند، کسی متهم و بلکه مجرم شده است که او را بدون خبر دادن از حضور شیفتگان قدرت به مراسمی برای تجلیل از فیلمش برده‌اند و هزار تا دروغ و درم سر هم کرده‌اند تا خرابش کنند یا از تأثیر قطعی یا فروش بالای فیلمش بکاهند!

و زهی انصاف که علی‌رغم مصاحبه و بیانیه که آقا به حضرت عباس، من از ماجرا ومدعوین خبر نداشته‌ام و من به دعوت کسی دیگر برای تقدیر از فیلمم رفته‌ام و صندلی آن کس دیگر را آورده‌اند کنار من گذاشته‌اند و من هیچ درخواست و تقاضایی درباره خودم یا فیلمم نکرده‌ام و ... باز هم می‌گوییم دارد صحنه‌سازی می‌کند! پس این «حمل به صحت» ی که اینهمه در اسلام و اخلاق بر روی آن تأکید شده است کجا باید کاربرد داشته باشد؟

آقا اصلاً درست! این خانوم با اطلاع قبلی رفته و از دیدن ایشون هم خوشحال و قند توی دلش آب شده و از این حرفها، بیشتر از این؟ آیا وزیر فعلی‌تون نرفته با ایشون بگو و بخند بکنه؟ اون یکی نمی‌ره مرتب بهش گزارش بده؟ فقط برای این هنرمند بده که این کار رو بکنه؟

این عبارت «اُنظر الی ما قال و لا تَنظُر الی مَن قال» ی که مولا فرموده‌اند اینجا کاربردی ندارد؟ شما ببین درفیلمی که ساخته، کسی هست که دلش را برای ارزشهای دفاع مقدس و مادران شهدا و خود شهدا، واله و شیدا نکرده باشد و اشکش را در نیاورده باشد؟ ببینید سر این فیلم، خانوم بازیگر اصلی و بسیاری از دست‌اندرکاران روزه بوده‌اند یا نه؟ آیا خوب است مثل آن یکی فیلم مثلاً دفاع مقدسی که خیلی خوب هم ضد جنگ از آب درآمده است، دست اندرکاران به قول آقای کارگردان، با کراوات بزن و برقص و ... راه انداخته باشند؟

بزنید خراب کنید. ما حزب اللهی‌ها استاد خراب کردن و دافعه‌ایم. ما استاد خراب کردن نیروهای موفق خودمان هستیم و آنها استاد بت کردن و چهره سازی از آدمکهای درجه چندم خودشان! یک فیلم خوب، با محتوای خوبتر، بازیهای شگفت انگیز و فیلمنامه قدرتمندی که این روزها در سینما نایاب یا کمیاب است، در میان اینهمه فیلم فاسد و کثیف امسال که سراسر تزریق یأس و ناامیدی وسیاهی است، با این بازی کردن در زمین اغیار، پَر! تقبل‌الله حاج آقا!

از دیشب تا حالا دارم به حرف آن خانومی فکر می‌کنم که پس از این حرفها و ماجراها گفته بود: «لیاقت شماها همونه که دهنمکی بیاد دفاع مقدستون رو این طوری نشون بده و برید براش به به و چه چه راه بیندازید».

- تقلب الله حاج آقا...

- بلیطهای مارو دادی رفت؟!