دولت استيجاري روحانی برای اصلاحطلبان
هيچ يك از مطرح كنندگان نواصلاح طلبي در تعاريف خود اعتنايي به اعتدال نمي كنند بلكه بازسازي و باززايي اصلاحات را در محور انديشه هاي خود قرار مي دهند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- رضا حجت- يك سال از زمان روي كار آمدن دولت جديد كه با پشتوانه اعتدالگرايي همراه است، مي گذارد. جداي از موفقيت ها و شكست هايش در طول اين مدت، اصلاح طلبان در موارد مختلف و به گونه هاي متفاوت دولت و حتي شخص رئيس جمهور را مورد انتقادات تند قرار داده اند كه البته اين انتقادها كه همه آنها موجود است، ريشه هاي فكري و حتي تئوريك دارد نه لزوما سياسي و عملگرايانه...
همزمان نبايد اين مسئله را فراموش كرد كه اصلاح طلبان بي شك دولت كنوني را بهتر از دولت آقاي احمدينژاد و جريان اصولگرايي مي دانند با اين تفاوت كه دولت اعتدالي را نه براي خود و نه از آن خود مي دانند و تنها اين مرحله را به عنوان «دوره گذار» براي بازگشت به قدرت تلقي مي كنند و به همين دليل از «دولت استيجاري» سخن به ميان مي آورند.
اين شكاف انديشه اي بزرگ ترين عامل جدايي روشي اين دو طيف در عرصه سياسي است كه ريشه در مباني مختلفي دارد. همين مسئله باعث مي شود تا اصلاح طلبان و اعتدال گرايان علي رغم نزديكي هاي ظاهري نتوانند با يكديگر به ائتلاف بنيادي جريان ساز در آينده سياسي ايران برسند كه در اينجا به بخش هايي از آن پرداخته مي شود.
1. در ابتدا بايد به اين مسئله پرداخت كه جريان اعتدال گرا از خود هيچ گونه نظريه دان و نظريه خوان در زمينه اعتدال گرايي يا هيچ زمينه ديگري ندارد. اين در حالي است كه نظريه داني/ خواني در اصلاح طلبان نه تنها كم نيست بلكه حداقل در حوزه هاي خاص، از تاثيرگذاري نسبي برخوردار هستند.
به اين دليل از عنوان نظريه دان/ خوان به جاي نظريه پرداز استفاده مي شود كه اصولا در ميان اصلاح طلبان تئوري پرداز وجود ندارد و همه نظريات آنها برگرفته از انديشه هاي برون مرزي است. اصولا در طول قرون گذشته در ايران، تنها يك نظريه و تئوري در خصوص حكومت و حكومت داري ارائه شده است كه همان نظريه «ولايت فقيه» است و به جز آن نظريه حكومتي ديگري از سوي هيچكدام از انديشه گران در جريان ها و طيف هاي مختلف ارائه نشده است. اصلاح طلبان نيز در بهترين حالت نظريه ها را مي خوانند و و نظريه دان هستند تا نظريه پرداز. اين مسئله را مي توان در تئوري حكومتي «مشروطه» مورد مشاهده قرار داد كه ابتدا در انگليس شكل گرفت و تبديل به مدل حكومتي پارلماني شد.
حال مسئله اين است كه در ميان اعتدال گرايان نمي توان نظريه دان / خوان پيدا كرد كه در حوزه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و ... از نظريه مشخصي دفاع كند. عمده افرادي كه در دولت كنوني نقش و تاثير تئوريك دارند اتفاقا رگه هاي اصلاح طلبي و حتي اصولگرايي دارند. در واقع اعتدال در زمينه تئوري داني / خواني تهي است و تنها در حوزه پراگماتيستي توانسته ميدان عمل را به دست بگيرد. اين مهمترين نفطه ضعف جريان اعتدال گرايي است كه در آينده آنها را دچار مشكل خواهد كرد. بخصوص كه مطرح ترين نظريه دان / خوان هاي اصلاح طلب جريان اعتدال را نه تنها قبول ندارند بلكه به گونه هاي مختلف آن را مورد تمسخر قرار مي دهند. مثل به كار بردن واژه «هلو - انجيري» براي دولت كه بر روي بحران هويت آن دست گذاشته است.
2. فقدان گفتمان و نداشتن زمينه هاي گفتمان ساز در آينده؛ دومين عامل و بستري است كه اصلاح طلبان آن را مورد توجه قرار مي دهند. اصلاح طلبان فكري تاثيرگذار در همين زمينه به صراحت اعلام مي كنند كه جريان اعتدال نه تنها گفتمان نيست بلكه در آينده نيز نمي تواند گفتمان ايجاد كند. با اين تصوير اصلاح طلب ها معتقد هستند كه اعتدال در عرصه قدرت مجبور است در آينده جاي خود را بار ديگر به اصلاحات بدهد. به همين منظور از «نواصلاح طلبي» يا «اصلاح طلبي نو» سخن به ميان مي آيد. عنوان كردن و به جريان انداختن همين واژه نشان دهنده عمق وابستگي اصلاح طلبان به جريان خود و به معني فاصله گرفتن از اعتدال است. هيچ يك از مطرح كنندگان نواصلاح طلبي در تعاريف خود اعتنايي به اعتدال نمي كنند بلكه بازسازي و باززايي اصلاحات را در محور انديشه هاي خود قرار مي دهند. اين مهمترين نقطه فاصله گيري و حتي تقابل تئوريك است كه كم كم در حال افزايش است. جداي از اينكه اصلاح طلبان از چنين پتانسيلي برخوردار هستند يا خير؟
3. اعتقاد به اصالت تاريخي در حوزه اصلاح طلبي و نوپايي و تازه به دوران رسيدگي اعتدال، ديگر عامل اختلاف بين اصلاحات طلبان و اعتدال گرايان است. اصلاح طلبان به لحاظ فكري و روشي معتقد هستند كه از پيشينه تاريخي برخوردار هستند كه پيش از مشروطه آغاز شده و هنوز ادامه دارد. از اين منظر اين جريان خود را از اصالت تاريخي برخوردار مي داند در حالي كه اعتدال كاملا نوپا است و هنوز نتوانسته براي خود اصالت و هويتي تعريف كند. بنابراين اصلاح طلبان نيز علاقه اي ندارند كه اصالت تاريخي خود را به پاي اين طفل نوپا بريزند كه مشخص نيست چه نتيجه اي خواهد داد. اصلاح طلبان بر اين اعتقاد هستند كه به لحاظ سياسي اگر قرار باشد موفقيتي رخ بدهد بهتر است در زمين اصلاحات باشد تا اعتدال ... بنابراين در حال حاضر تنها از اعتدال به عنوان فرصت مناسب ياد مي كند تا به خواست هاي تعريف شده خود برسند. اصولا به همين دليل است كه هر از گاهي حمله اي تند به اعتدال مي شود تا اين طيف آگاه باشند كه اصلاح طلبان خود را قرباني اعتدال نمي كنند و باايجاد كردن فاصله لازم، در روز مبادا دست به اقدام مي زنند.
در چنين فضايي چند اتفاق قابل توجه رخ داده و همچنين در حال رخ دادن است كه لازم است به آنها نيز توجه شود. ابتدا اينكه محمد خاتمي و متعاقبا علي اكبر ناطق نوري، رئيس جمهور و رئيس مجلس اسبق اعلام كرده اند كه از قدرت كنار كشيده اند و تمايلي به بازگشت عملي ندارند. در حالي كه تصويرهاي ايجاد شده پيشين خلاف آن را ثابت مي كرد. به هر جهت اين رويكرد انتخاب شده، اگر ادامه پيدا كند، قاعدتا بايد به اين مسئله انديشيد كه مركز فكري جديدي با حضور و حتي محوريت آيت الله هاشمي رفسنجاني در حال شكل گرفتن است كه تنها به دنبال توليد و تزريق فكري انتخاباتي در حوزه هاي مختلف است. با اين تفاوت كه رگه هاي اصلاح و اعتدال همزمان در آن وجود دارد. اين مسئله در بلند مدت مي تواند اصلاح طلبان را دچار بحران هويت كند.
به اين دليل كه هر چقدر محمد خاتمي براي ائتلاف و جريان سازي جديد به سمت هاشمي رفسنجاني پيش برود و خود را در دامن اعتدال قرار دهد به همان اندازه نظريه دان/خوان هاي اصلاحات از آن فاصله مي گيرند. بنابراين اين شكاف فكري – عملي، مخاطبان سياسي – اجتماعي طيف اصلاح طلب را دچار سرگرداني سياسي مي كند. از سوي ديگر مثلث نيم ساخته كنوني اگر به اين نتيجه برسد كه نمي تواند ائتلاف كند، درآينده قدرت را از دست خواهد داد و عرصه را به رقيب خواهد باخت كه اين مسئله كاملا به نوع رفتار و عمل اصولگرايان مربوط مي شود. اما گرايش و بازگشت دوباره دوباره محمد خاتمي به سمت «اصالت اصلاح طلبي» و فاصله گرفتن از اعتدال، مثلث كنوني را دچار نقصان مي كند و بي شك از تاثيرگذاري سياسي و انتخاباتي آن به شدت مي كاهد. اين مسئله در انتخابات رياست جمهوري سال 92 بسيار سخت مديريت شد، در حالي كه با عنوان كردن سه مورد بالا نمي توان انتظار داشت كه در آينده نيز ادامه پيدا كند.
ارسال نظر