به گزارش پارس روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت ؛ روزنامه الاخبار دراین‌باره نوشت: سخنان ملک عبدالله نشان داد که عربستان به مسئله فلسطین و درد و رنج مردم این سرزمین بی‌تفاوت است سخنان وی از واقعیت بسیاری پرده برداشت؛ یکی از آنها این است که مسئله فلسطین اولویت رژیم سعودی نیست، حتی اگر مردم این سرزمین از سوی صهیونیستها در معرض نسل‌کشی قرار بگیرند. همچنین باید با همه کسانی که از مقاومت فلسطین حمایت می‌کنند جنگید، زیرا فلسطین یک مسئله عربی است(!) البته اکنون مشخص شده است که این مواضع نوعی فریب است، که در بهترین حالت هدف از آن جلوگیری از دستیابی مقاومت به ابزار دفاعی است.
فواد ابراهیم در ادامه این تحلیل یادآور شد: هدف از این سخنان تبرئه پادشاه در مقابل موج عصبانیت ملتها، و همسو با فضای همبستگی بین‌المللی (با موضوع غزه) از سوی کشورهای آمریکای لاتین و اروپایی در درجه نخست و پس از آن در پایین‌ترین مرتبه کشورهای عربی است.
الاخبار نوشت: مردم اکنون به ملک‌عبدالله می‌گویند که «ای کاش حرفی نمی‌زدی و ساکت می‌ماندی»، زیرا از مردم غزه که در حال کشتار هستند حمایت نکردی و حتی نمی‌دانی که چگونه از این موضوع فرار کنی، تا خواری و ذلت تو را دنبال نکند. سخنان پادشاه بیانگر نگرانی‌های خاندان حاکم عربستان از خطری است که رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند.
از سوی دیگر روزنامه رأی‌الیوم در مطلب مشابهی به قلم عبدالباری العطوان تصریح کرد: سخنان پادشاه عربستان را که عصر جمعه به نیابت از او قرائت شد، دنبال کردم، و امیدوار بودم که دعوتی را برای برگزاری اجلاس فوق‌العاده کشورهای عربی با حضور وزرای دفاع این کشورها و روسای ستاد ارتش‌هایشان مطرح کند؛ و یا حتی دعوت برای نشست فوری وزرای خارجه عرب؛ ولی ناامید شدم.
عطوان که همزمان سردبیر القدس العربی است، تأکید کرد: در سخنان پادشاه عربستان، حتی یک واژه درباره اسرائیل متجاوز و یا اقدامات تروریستی این رژیم مطرح نشده است، و احتمالا کسانی که این سخنرانی را نوشته‌اند به عمد از اشاره به این مسئله خودداری کردند؛ ولی در مقابل به صورت مفصل به انواع اقدامات تروریستی که به نام اسلام صورت می‌پذیرد، پرداخته شده است.
وی خاطر نشان کرد: جنایت‌ها در غزه لکه ننگ دیگری بر پیشانی دولتهای رسمی عربی و سران آنها است که همگی سکوت کردند و ترجیح دادند که سر خود را به طرف دیگر بچرخانند؛ برخی از آنان هم در روز روشن با تجاوز رژیم اسرائیل همدست شدند که این کار آنها بدتر از سکوت بود؛ البته برخی از آنها هم از اسرائیل و ارتش آن خشمگین شدند، البته نه به خاطر جنایت‌ها در غزه، بلکه به دلیل پایان ندادن به مأموریت خود در چند روز.
عطوان می‌نویسد: صبح جمعه یک روزنامه‌نگار هندی با من تماس گرفت و از من خواست دلیل سکوت کشورهای عربی در قبال جنایتهای اسرائیل را برای او توضیح دهم؛ اعتراف می‌کنم که در پاسخ دچار مشکل شدم، تجاوز به غزه آشکار است و برخلاف دیگر جنگها، همه طوایف و مذاهب درباره ضرورت مقابله با آن اتفاق نظر دارند؛ پس چرا آنها کاری برای مقابله با آن انجام نمی‌دهند و فقط سکوت می‌کنند؟
وی تأکید کرد: سران کشورهای آمریکای لاتین که دهها هزار کیلومتر فاصله دارند و مسیحی هستند سفارتخانه‌های اسرائیل را بستند و سفرای این رژیم را اخراج کردند، و برای ابراز همدردی خواستار استقبال از کودکان مجروح و یتیم غزه شدند، ولی ما حتی از یکی از سران عرب نشنیدیم که دست به چنین کاری بزند، یا پلی هوایی را برای انتقال مجروحان از بیمارستانهای غزه بگشاید؛ بلکه همه رویدادها بر عکس بود، و هم‌پیمان مصری تشویق شد که مرزها را محکمتر ببندد، و قربانی را مسئول کشتار بداند و جلاد را از هرگونه سرزنشی دور بدارد.