اسراییل آمار بالای کشته‌های فلسطینی را ناشی از این می‌داند که فلسطینیان عمدا در خط آتش اسراییل قرار داده می‌شوند. اما آیا نمی‌توان حملات را طوری هدف‌گیری کرد که قربانیان غیرنظامی در منطقه‌ای چنان پرجمعیت، کاهش یابد؟

آن‌چه که پیش از این خانه‌ای سه طبقه بود، اکنون تبدیل به خرابه‌ای شده که در یک گودال عمیق جای گرفته و میلگردهای در هم پیچیده از آن بیرون زده است. تا این لحظه 26 نفر در این حمله‌ی هوایی جان باخته‌اند. 24 نفر از این تعداد، اعضای یک فامیل هستند: خانواده‌ی ابوجامع.

تقریبا در همان زمان-یکشنبه شب- که این حمله رخ می‌داد، بنیامین نتانیاهو در تلویزیون حماس را متهم می‌کرد که از «سپر انسانی» استفاده می‌کند تا «اجساد دوربین پسند بیشتری برای رسیدن به اهداف خودش جمع کند.» اسراییل مدت‌هاست ادعا می‌کند شبه‌نظامیان حماس عمدا از مناطق مسکونی برای انجام عملیات نظامی و انبار کردن اسلحه استفاده می‌کنند. همچنین اسراییل می‌گوید حماس موقع درگیری‌ از ترک این مکان‌ها توسط مردم جلوگیری می‌کند.

طی جنگ اخیر، اسراییل در مواردی سعی کرده شواهدی بر این ادعا ارائه کند. مثلا پس از آن که هواپیماهای جنگنده مسجد الفاروق نزدیک اردوگاه پناهجویان النصیرات را هدف گرفتند، ارتش عکس‌های هوایی‌ای منتشر کرد که، به گفته‌ی آن‌ها، نشان می‌داد این ساختمان انبار موشک بوده است. آژانس پناهندگان فلسطینی سازمان ملل (UNRWA) هم می‌گوید 20 موشک مخفی شده در یکی از مدارس متروکه‌ی متعلق به این آژانس را یافته است که «نقض آشکار» قوانین بین‌المللی است. همچنین بارها دیده شده که موشک‌ها از زمین‌های غیرمسکون نزدیک خانه‌ها شلیک می‌شوند. 
آیا شبه‌نظامیان نیز عمدا در مناطق مسکونی ساکن می‌شوند که در نتیجه مورد حمله قرار می‌گیرند؟ در همان روز که مسجد الفاروق بمباران شد، یک خانه‌ی نگهداری معلولان نیز مورد حمله قرار گرفت. یکی از همسایه‌ها مدعی شد یکی از اعضای گروه جهاد اسلامی به همراه همسرش، پیشتر در این ساختمان زندگی می‌کرده‌اند، اما نتوانست اسم یا تاریخی در این مورد ارائه کند.

جمیله العیوه، مددکار اجتماعی ای که 24 سال پیش این خانه را راه‌ انداخته به من گفت که این ادعا از اساس نادرست است: «اگر اسراییلی‌ها مدرکی دارند که این ادعا را ثابت می‌کند، آن را رو کنند. هیچ کس از جهاد اسلامی یا حماس این‌جا زندگی نمی‌کرد. ما سیاسی نیستیم.» ارتش اسراییل گفته در حال بررسی ماوقع است، اما نتیجه‌ی بررسی شان هنوز به غزه نرسیده. آیا اطلاعات غلطی به خوردشان داده شده؟

بعضی از اهالی غزه اعتراف می‌کنند که از انتقاد کردن از حماس ابا دارند، اما هیچ یک نمی‌گوید که حماس آن‌ها را مجبور به ماندن در مناطق خطرناک و در نتیجه تبدیل شدن به سپر انسانی کرده است. مردم منطقه‌ی بنی سُبیله نزدیک خان یونس، که کشتار خانواده‌ی ابوجامع در آن‌جا رخ داد اخطارنامه‌هایی که از هوا ریخته می‌شوند را دریافت کرده بودند، اما تقریبا همه در محل ماندند. یک دلیلش این بود که بسیاری از خانه‌ها متعلق به این فامیل بود و آن‌ها فکر می‌کردند ماندن اعضای فامیل با یکدیگر امنیت بیشتری دارد. دلیل دیگر را یکی از همسایه‌ها به نام عبدالله الداوِیش می‌گوید: «آخر کجا برویم؟ بعضی‌ها از حواشی خان یونس به مرکز آن آمدند، چون اسراییلی‌ها گفته بودند؛ بعد دقیقا همان مرکز خان یونس بمباران شد. یک بار دیگر مردم به دستور اسراییل از این‌جا به شهر غزه رفتند، بعد همان جا بمباران شد. این اسراییل-نه حماس-است که به ما چنین دستوراتی می‌دهد.»
از نظر آن‌ها دلیل هدف قرار دادن خانه چه بوده؟ سعید ابوجامع، عموزاده‌ای که موقع انفجار در خانه‌ی بغلی بود می‌گوید: «ما نمی‌دانیم. توفیق، سرپرست خانواده، پلیس بود. اما چرا باید او و خانواده‌اش و همسایگانش به ‌خاطر این کشته شوند؟» خود توفیق ابوجامع 40 ساله هم که پریشان و آشفته در مراسم خاکسپاری همسر و هشت فرزندش شرکت کرده بود نمی‌دانست چرا عزیزانش را از دست داده است. از خانواده‌ی او تنها یک پسر 4 ساله باقی مانده است.

به فاصله‌ی نیم ساعت رانندگی از خان‌ یونس تا شجاعیه (جایی که در 24 ساعت گذشته 90 نفر کشته داده بود)، 10 ساختمان ویران شده بودند. دولت محمود عباس واقعه‌ی شجاعیه را یک «کشتار فجیع» و دبیرکل سازمان ملل آن را «عملی بی‌رحمانه» خوانده بود.

از آن 10 ساختمان گفته شده، ساکنین 6 تا نزد همسایگان و بستگان‌شان در همان منطقه مانده‌اند. دلیل اصلی ماندن‌ ایشان این است که جای دیگری برای رفتن ندارند. همچنین، این مردم نمی‌خواهند سرزمین‌شان را به تجاوزگران تسلیم کنند.

مردم تحت فشار بودن از جانب حماس (برای ماندن) را رد می‌کنند. نبیل المصری می‌گوید: «من نمی‌خواهم جایی بروم، زیرا با ماندنم کاری می‌کنم که حماس از عهده‌اش بر نمی‌آید. از درگیری‌های پیشین می‌دانم که اگر سربازان اسراییلی وارد خانه‌ای خالی از سکنه شوند، آن را ویران می‌کنند. حماس نمی‌تواند جلوی ورودشان به خانه‌ی مرا بگیرد، اما من با ماندنم می‌توانم جلوی خراب شدن خانه‌ام را بگیرم.

البته حماس را می‌توان به یک چیز متهم کرد: این که به مردم می‌گوید پیام‌های ارتش اسراییل مبنی بر بمباران قریب‌الوقوع منازل‌شان، جنگ روانی است و از ایشان می‌خواهد به این پیام‌ها توجه نکنند. بعضی‌ها این را دلیل بازگشت به خانه‌هایی که ترک کرده بودند می‌دانند.

در پاسخ، گفته می شود که باید به نحوی جلوی سرآسیمگی و دهشت جمعی بر اثر این تهدیدها گرفته شود. (تا تاریخ انتشار مقاله-دوشنبه 30 مرداد) 85 هزار نفر در حال جابجایی بوده‌اند. پناهگاه‌های سازمان ملل (که بخشی از آن‌ها توسط ارتش اسراییل از دسترس خارج شده‌اندgoo.gl/aJ1py3) بسیار بیش از ظرفیت شان پر شده‌اند. کلاس‌هایی که برای 30 نفر جا دارند، هم اکنون تا 70  نفر را در خود جا داده‌اند. یک نمونه‌ی آن مدرسه‌ی ابتدایی دختران در بیت لحیه است که گنجایش 800 نفر را دارد اما اکنون 1600 نفر در آن ساکن اند. خانه‌‌های اقوام هم که به طور سنتی در این موارد پناهگاه آوارگان است اکنون این فشار را حس می‌کنند.

تا پیش از این جنگ یاسر حمیدی علاوه بر خانواده‌ی 4 نفری خود، باید شکم شش نفر دیگر را هم سیر می‌کرد. با شروع حمله‌ی زمینی پنج نفر دیگر از بستگان هم به این تعداد اضافه شده‌اند. حقوقی که یاسر از وزارت سلامت دریافت می‌کرد حتی پیش از شروع درگیری هم قطع شده بود، زیرا دولت حماس در غزه ورشکسته است. او می‌گوید: «بستگان ما با خودشان مقداری پول آورده‌اند، اما به جز این، همه‌ی زندگی‌شان را بالاجبار رها کرده‌اند. حالا داریم از پس‌انداز من خرج می‌کنیم، اما این هم چندان نخواهد پایید. بعدش هم کسی چه می‌داند...؟ و از سر ناچاری دستانش را باز می‌کند.

غزه‌ای‌ها می گویند دنیای خارج نمی‌داند این سرزمین تا چه اندازه کوچک و محدود است: ابعاد آن تنها 25 مایل در چند مایل است. غزه از جانب شمال و شرق توسط اسراییل، و از جانب جنوب توسط مصر مسدود شده است. از سمت دریا هم نمی‌توان به سوی غرب رفت چون نیروی دریایی اسراییل غزه را در محاصره گرفته. سفر کردن به خارج از غزه فرآیندی است به طرزی زجرآور طولانی.