رهبر معظم انقلاب اسلامي، در ديدار مسئولان قوه قضائيه ضمن اشاره به اين نكته كه «يكي از چالش‌هاي اصلي كشور، خصومت و مخالفت جدي نظام سلطه غرب با نظام اسلامي است كه بايد اين حقيقت را فهميد و درك كرد»خاطرنشان كردند: «اگر خصومت نظام سلطه را متوجه نشويم، در تحليل مسائل كشور دچار اشتباه خواهيم شد. كساني كه حاضر نيستند برخورد خصمانه جبهه دشمن را ببينند، همانند كساني هستند كه چشم خود را به روي دشمن مي‌بندند.»

از اين منظر مي‌توان يكي از چالش‌هاي مسير ايستادگي و پيشرفت را اشتباه در شناخت دشمن و مصاديق آن دانست. طبيعي است كه براي دشمن نيز مطلوب آن است كه تا جاي ممكن بتواند از غفلت‌ها و تغافل‌هاي جبهه خودي سوءاستفاده حداكثري بكند. بر اين اساس هدف عمده بخشي از عمليات ادراكي و جنگ رواني نظام سلطه در سال‌هاي اخير، به اشتباه انداختن نخبگان جبهه خودي در شناخت دشمن و راهبردهاي آن بوده است. 

يكي از مصاديق همين چالش را مي‌توان در تحولات اخير منطقه، خصوصاً رويدادهاي عراق جست‌وجو كرد. خصومت جريان تكفيري داعش با اسلام ناب محمدي(ص) و انقلاب اسلامي بر كسي پوشيده نيست و اتفاقاً عمليات رواني جريانات تروريستي و حاميان رسانه‌اي آنها نيز از تاكتيك ارعاب براي تضعيف روحيه مردم عراق و ديگر ملت‌هاي منطقه، حداكثر بهره‌برداري را مي‌كند.
 
در كشور ما نيز از آغاز بحران اخير عراق، كانون توجهات افكار عمومي به سوي اين مسئله متمركز شده است. با اين حال آنچه شگفت‌انگيز و البته قابل تأمل مي‌نمايد، تلاش عده‌اي براي فراموش كردن دشمن اصلي با توجه دادن به دشمن فرعي- و به عبارت ديگر دست‌پرورده‌هاي دشمن اصلي- است. 

از سوي ديگر، خود امريكايي‌ها نيز گويا بي‌ميل نيستند تا از اين فرصت براي به سازش كشاندن ايران انقلابي استفاده كنند. همين چند روز پيش بود كه خبرگزاري رويترز به نقل از يك مقام امريكايي بي‌نام و نشان، ادعا كرد كه دولت امريكا در حال بررسي گزينه «گفت‌وگوي مستقيم» با ايران درباره عراق است. 

به ادعاي اين خبرگزاري امريكايي، گفت‌وگوهاي احتمالي ايران و امريكا، بر موضوع يافتن راه‌هايي براي عقب راندن گروه‌هاي تروريست تكفيري در عراق متمركز خواهد بود و پس از آن نيز جان كري، وزير خارجه امريكا با تأييد خبر احتمال مذاكره ايران و امريكا درباره عراق با لحني طلبكارانه مدعي شد: «اگر ايران آماده ايفاي نقش سازنده در عراق باشد، واشنگتن براي گفت‌وگو با تهران آماده است، همكاري نظامي نيز غيرممكن نيست.»

در مقابل همان‌گونه كه پيش‌تر اشاره شد برخي در داخل نيز از اين پيشنهاد ذوق‌زده مي‌شوند كه البته در‌خور تأمل است. راهبرد «استمداد از شر مطلق براي دفع شر مقطعي» و پيشنهادهايي از قبيل همكاري با رژيم استكباري ايالات متحده امريكا براي خاموش كردن شعله‌هاي بحران عراق، درست زماني مطرح مي‌گردد كه همه مي‌دانيم پشت صحنه اين گروهك‌هاي تروريستي، سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي و ارتجاع منطقه- به عنوان هم‌پيمان منطقه‌اي غرب- است. سناريوي اخير امريكا و كساني كه تلاش مي‌كنند در داخل چهره امريكا را بزك كنند، تا آن حد مضحك است كه يادآور سارقي است كه در قبال بازگرداندن مال ربوده شده به مال‌باخته، طلب مژدگاني مي‌كند. 

امام خامنه‌اي دو هفته قبل در سالگرد ارتحال بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي با اشاره به همين نكته راهبردي فرمودند: «امروز يك عده‌اي در بخش‌هاي مختلف دنياي اسلام به نام گروه‌هاي تكفيري و وهابي و سلفي، عليه ايران، عليه شيعه، عليه تشيع، دارند تلاش مي‌كنند، كارهاي بدي مي‌كنند، كارهاي زشتي مي‌كنند، اما اينها دشمن‌هاي اصلي نيستند؛ اين را همه بدانند. دشمني مي‌كنند، حماقت مي‌كنند اما دشمن اصلي، آن كسي است كه اينها را تحريك مي‌كند، آن كسي است كه پول در اختيارشان مي‌گذارد، آن كسي است كه وقتي انگيزه آنها اندكي ضعيف شد، با وسايل گوناگون آنها را انگيزه‌دار مي‌كند؛ دشمن اصلي، آن كسي است كه تخم شكاف و اختلاف را بين آن گروه نادان و جاهل، و ملت مظلوم ايران مي‌افشاند؛ اينها آن دست پنهان سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي است؛ لذا ما مكرر گفته‌ايم اين گروه‌هاي بي‌عقلي را كه به نام سلفي‌گري، به نام تكفير، به نام اسلام با نظام جمهوري اسلامي مقابله مي‌كنند، دشمن اصلي نمي‌دانيم؛ ما شما را فريب‌خورده مي‌دانيم.»

به نظر مي‌رسد وظيفه نخبگان در اين مقطع در ارائه تحليلي واقعي از صحنه پيچيده تحولات سياسي سنگين است. قطعاً ماجراي عراق و نمايش خيمه شب بازي نظام سلطه در آن اولين و آخرين سناريوي تطهير و بزك كردن چهره امريكا نخواهد بود. دور از انتظار نيست در آينده در تحولات داخلي كشورمان نيز طراحي‌ها و اقداماتي صورت پذيرد كه با مواجه شدن كشور با چالش‌هاي احتمالي، عده‌اي پيشنهاد همكاري با استكبار را براي برون رفت از چالش ارائه دهند. غافل از آنكه پشت صحنه بسياري از همين قبيل سناريو، دست دشمن و وابستگان آن براي اهل بصيرت هويداست.