پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدرضا یل- حجاریان به عنوان یکی از متفکران سیسات ورز اصلاحات چندی پیش در مصاحبه با ویژه نامه اعتماد مواضع جالبی اتخاذ نمود که بررسی اجمالی و حاشیه نگاری به برخی گفته و ناگفته ها ایشان خالی از لطف نیست.

اولویت های جامعه
سعید مظفری، ملقب به حجاریان با تاکید بر عدم انطباق الویت های جامعه با رویاهای اصلاحات، جامعه امروز را دارای مطالبات معیشتی تعریف کرده است. وی در تحلیل حضور اصلاح طلبان در انتخابات 92 گذر اصلاحات از رویاهای خود ( توسعه و نوسازی سیاسی) برای مورد توجه قرار گرفتن توسط جامعه را مطرح می کند که نکته ای آموزنده برای سیاست ورزان رقیب جریان  متبوع وی می باشد.

ضمن پذیرش نکته فوق باید گفت جامعه ایران در حال حاضر از بحران مشروعیت که بهترین بستر برای تحقق رویاهای اصلاح طلبی است عبور کرده و هم اکنون مطالبات معیشتی، دولت و سیستم حکومتی را در بحران کارآمدی پا بست نموده است و بدیهی است که دوران بحران کارآمدی سخن گفتن از از مسئله های مشروعیتی ره به ترکستان خواهد برد.

بنا بر این تحلیل یقینا رای مردم در انتخابات 92 بر خلاف انتخابات 76 و 84 به هیچ عنوان با انگیزه سیاسی گره نخورده است (البته به غیر از سرمایه سیاسی هر جریان سیاسی که البته تعیین کننده نیست) و جریان پیروز بیشتر به عنوان بدیل دوران ناکارآمدی دولت قبل توانسته است اعتماد مردم را جلب کند.

نباید فراموش کرد حجاریان به عنوان یک سیاست ورز حتی در مصاحبه خود نیز سیاست ورزی لازم را مد نظر می گیرد. در مورد بحث بالا باید گفت با توجه به رای واکنشی جامعه نسبت به ناکارآمدی دولت قبل ( ویا حتی القا آن) در تحلیل ایشان نادیده گرفته می شود. موضوعی که قطعا مهم ترین عامل پیروزی روحانی است. عدم پرداخت پررنگ به این موضوع حکایت از انگیزه ای غیر از تحلیل واقعی فضای سیاسی دارد. انگیزه ای که با امتیازگیری با دولت رابطه مستقیم دارد.

مرزبندی اصلاحات با دولت
حجاریان در جای جای مصابه کوتاه خود اعتدال و اصلاحات را از هم جدا نگه می دارد و رابطه این دو را صرفا بر اساس نیاز سیاسی تعریف می کند. وی اصلاحات را ستون فقرات دولت نامید و شکسته شدن آن را با شکسته شدن دولت برابر دانسته است. با توجه به تحلیل ابتدایی بحث باید گفت در این موضوع گیری هم برخی مطالب ناگفته باقی مانده است.

بر این اساس نیاز اصلاح طلبان به دولت نادیده گرفته می شود به تعبیری دیگر اگر اصلاح طلبان از دولت جدا شوند روند بازسازی شان متوقف خواهد شد و بدنه لاغر شده آنان که بعد از فتنه 88 لاغرتر هم شده، توان بازسازی خود را ندارد. اگر اصلاحات ستون فقرات دولت است، دولت هم به مثابه خون در رگ های بدن اصلاحات عمل می کند و این نیاز کاملا دوطرفه است.

نکته ناگفته دیگر تحلیل حجاریان، عدم توجه به اهمیت رضایتمندی عمومی از دولت به عنوان قوام بخش اصلی دولت است. اگر دولت نتواند در شعارهای معیشتی و همچنین در حل مسئله مذاکرات و تحریم موفق شود، دیگر ستون فقراتی باقی نمی ماند که بشکند یا نشکند. به نظر می رسد آقا سعید با کنار گذاشتن عامل کارآمدی سعی دارد نقش اصلاح طلبان را بیش از آنچه هست مطرح کند تا شاید روند بازسای اصلاحات ذیل توجهات خاصه دولت تسریع شود والا اگر احمدی نزاد و نابلدی های او نبود اصلاحات هنوز هم در رویای بازگشت به سر می برد.

موقتی بودن اتحاد
با توجه به دو بحث مطرح شده باید گفت حجاریان ضمن مرزبندی بین اصلاحات و دولت و همچنین تجویز حمایت علنی از دولت و انتقاد پنهانی ، بر موقتی بودن اتحاد اعتدال و اصلاحات تصریح دارد. وی به عنوان یک سیاست ورز می داند آتش بدبینی عمومی از ناکارآمدی دولت، دامن اصلاحات را نیز خواهد سوزاند. پس نتیجتا باید تا ایجاد فضای بازتولید اصلاحات حمایت را ادامه داد تا امتیاز گرفت و در زمان اوج گیری ناکارآمدی دولت،  با جدایی از دولت از امتیاز مخالف خوانی و نقد دولت جهت حفظ سرمایه اجتماعی استفاده نمود.

نتیجتا باید گفت سیاست اصلاحات در حال حاضر به معنای واقع کلمه سیاست کج دار و مریز است که در زمان مقتضی از کجی خارج خواهد شد و تماما در یک مسیر به راه خواهد افتاد. لازم است سیاست ورزان اصولگرا( البته اگر وجود داشته باشد!) با توجه به واقعیات جامعه و نوع کنش های احتمالی جریان های سیاسی سیاست های بدیل را اتخاذ نمایند تا از صحنه تاثیر گذاری خارج نگردند.

پیگیری مطالبات معیشتی مردم و عدم اجازه به دولت برای فرار از بحران کارآمدی به مشروعیت می تواند سیاستی مفید تلقی شود چرا که با این کار روند نوسازی اصلاحات به صورت کامل طی نمی شود و نوزاد این جریان سیاسی نارس متولد می شود.