سوءاستفاده تفرقهانگیزان از جایگاه مرجعیت شیعه
پس از آن که مرحوم آیت الله العظمی بهجت سخنان منتسب به ایشان درباره تأیید و ترویج قمهزنی تکذیب نمودند، عدهای از این جریان، با کنارهگیری از آن بزرگوار سخنان ایشان را ناروا و کذب خواندند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مهدي مسائلي- همواره دو جریان در میان شیعیان بر طبل تفرقه میان مسلمین کوبیده و عامه شیعیان را به مخاصمه و دشمنی با اهلسنت فرا میخوانند؛
گروه اول افرادی هستند که بیاطلاع از سیره و روش تبلیغی اهلبیت علیهمالسلام واز روی بعضی تعصبات کور مذهبی، برای آتش تفرقه میان مسلمین هیزم فراهم میسازند و ندانسته در حال خدمت به دشمنان اسلام هستند.
گروه دوم نیز مزدورانی میباشند که با هدایت عوامل خارجی و با حمایت مالی و معنوی آنها، آگاهانه به تحریک عواطف مذهبی اهلسنت پرداخته و آنها را علیه شیعه میشورانند. هرچه هست هر دو گروه از علم و فقاهت بهره چندانی ندارند و اگرچه مدعی شعار پیروی از اهلبیت علیهمالسلام هستند، اما حقیقت مکتب اهلبیت علیهمالسلام برای آنها آشکار نگشته است.
با این همه، اصحاب تفرقه در شیعه برای آنکه اعمال و رفتار خویش را توجیه مذهبی نموده و مطابق دریافت فقهای شیعه قرار دهند، همواره خویش را در پس یکی از مراجع شیعه پنهان ساخته و با نام و جایگاه مرجعیت اقدامات سوء خویش را پسندیده جلوه میدهند. این درحالی است که ضرورت وحدت اسلامی و اجتناب از اعمال تفرقهانگیز میان شیعه و سنی یک اصل بدیهی میان فقهاء شیعه بوده و هیچ فقیهی منکر آن نمی باشد، زیرا هرکسی با اندکی مطالعه پیرامون سیره تبلیغی اهلبیت علیهمالسلام درخواهد یافت که آن بزرگواران ضمن تأكيدهاي فراوان بر ضرورت حفظ اتحاد مسلمين، توجه به آن را از وظايف اصلي شيعيان در برخورد با اهلسنت ميدانستهاند.
متأسفانه یکی از مراجعی که اصحاب تفرقه در شیعه همواره از نام و جایگاه علمی ایشان برای توجیه تفرقه بین مسلمین بهره بردهاند، آیت الله العظمی وحید خراسانی است. از آنجا که مقام علمی ایشان در میان طلاب شناخته شده و زبانزد است، تفرقهانگیزان این جایگاه بالای علمی را بهترین موقعیت برای توجیه و تأیید خویش یافتهاند و با مصادره مقام مرجعیت ایشان به سمت و سوی خویش، آنگونه جلوهگری میکنند که ایشان با این جریان همرأی و همنظر است. ولی از آنجا که مواضع مذهبی آیت الله وحید خراسانی عاری از هرگونه مطالب توهینآمیز به عقاید اهلسنت است آنها با تحریف مواضع ایشان و تمسک به بعضی از سخنان معظم له که به صورت محترمانه به تبیین عقاید شیعه پرداختهاند به مردم اینگونه القاء میکنند که ایشان مخالف وحدت اسلامی بوده و خواستار مخاصمه و دشمنی با اهلسنت هستند. افزون بر این، بعضی افراد تفرقهانگیز نیز با منتسب کردن خویش به ایشان درصدند اعمال و رفتار خلاف خویش را مورد تأیید ایشان نشان دهند.
از آنجا که بعضی از مراجع شیعه، همچون آیت الله العظمی وحید خراسانی، به جهت حفظ موقعیت علمی و پژوهشی خویش، از پرداختن به امور حاشیهای و جنجالهای بیفایده مذهبی اجتناب میورزند و جز در مواردی خاص درباره این مطالب موضعگیری علنی ندارند، فرصت برای تحریف گران و تفرقه انگیزان فراهم آمده تا نظر مردم را نسبت به بزرگوار تغییر دهند، آنگونه که بسیاری از موافقین و مخالفین وحدت اسلامی که اطلاع چندانی از مواضع ایشان ندارند، تصور مخالفت با وحدت اسلامی را از ایشان دارند.
همه اینها در حالی است که در سالهای گذشته مواضع صریحی از ایشان در اجتناب از اعمال و سخنان تفرقه انگیز میان مسلمین گزارش شده است که حجتی برای همه موافقان و مخالفان است. چنانچه ایشان در پاسخ به سؤالی که در آن آمده بود: «ما جمعی هستیم ساکن در محلی که اهل سنت زندگی میکنند و آنها ما را کافر میدانند و میگویند شیعه کافر است در اینصورت آیا ما هم میتوانیم با آنها معامله به مثل کنیم و همانطوری که آنها ما را کافر میدانند ما هم با آنها معامله کفار کنیم. مستدعی است وظیفه شرعی ما را در مقابل این حملات بیان کنید.»
صریحاً فرمودند:«هر کس شهادت به وحدانیت خداوند متعال و رسالت خاتم انبیا - صلی الله علیه و آله و سلم - بدهد مسلمان است و جان و عرض و مال او مانند جان و عرض و مال کسی که پیرو مذهب جعفری است محترم است. و وظیفه شرعی شما آن است که با گوینده شهادتین هر چند شما را کافر بداند به حسن معاشرت رفتار کنید و اگر آنها به ناحق با شما رفتار کردند شما از صراط مستقیم حق و عدل منحرف نشوید؛ اگر کسی از آنها مریض شد به عیادت او بروید و اگر از دنیا رفت به تشییعجنازه او حاضر شوید و اگر حاجتی به شما داشت حاجت او را برآورید و به حکم خدا تسلیم باشید که فرمود: «و لاَيَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّتَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى» و به فرمان خداوند متعال عمل کنید که فرمود: «و لاَتَقُولُواْ لِمَنْ أَلْقَى إِلَيْكُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِنًا» و السلام علیکم و رحمة الله».
این فتوا در واقع مضمون روایات بسیاری از اهلبیت علیهمالسلام است که در آنها، شیعیان را به مراوده، همنشینی، مجالست و معاشرت نیکو با اهل سنت در تمامیِ سطوحِ زندگیِ دینی و اجتماعی فرا خوانده شدهاند تا این رفتارها بتواند با ترسيم چهرهاي خوب و درخشان از شيعه در اذهان عمومي مسلمانان، به عنوان تبليغي مؤثر براي مکتب تشيع قرار گیرد.
با این حال، این سخنان روایی و فقاهتی آیتالله العظمی وحید خراسانی چندان مورد توجه قرار نگرفت، تا آنکه ایشان در دیدار اخیر خویش با آیت الله محسن اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، با تأکید بر فتوای پیشین خویش، نکات ارزشمندی را در راستای تعامل با اهلسنت و راه کارهای تقویت وحدت اسلامی بیان نمودند.
ایشان با اشاره به اینکه تفرقهانگیزان در شیعه از فقاهت به دور هستند، فرمودند:
«واقعاً فقاهت در اینگونه جریانها از بین رفته، این کارها موجب اراقه دماء محترمه است، و دستور خود ائمه بر خلاف این است. سب، لعن علنی جایز نیست. اولاً لعن علنی ممنوع است، واقعاً دستورات دین بر همین امر تأکید دارند، ثانیاً در روایت معتبره آمده است: صلوا فی مساجدهم، علاوه بر این، عیادت کنید مرضای آنها را، تشییع کنید جنازه های آنها را. در روایات است: کونوا لنا زیناً و لا تکونوا علینا شینا. در این روایات دو مطلب آمده یکی نفی و دیگری اثبات. نفی این است که نباید با اتباع مذاهب دیگر دشمنی کرد، نباید به مقدسات آنها توهین نمود، لعن و سبّ بزرگان آنها جایز نیست، زیرا موجب دور کردن آنها از اهل بیت و معارف آنها میشود. در روایت میفرماید: لاتکونوا علینا شیناً، این جهت نفی قضیه است، اما جهت اثبات این است که فرمود: کونوا لنا زیناً و فرمودند در نمازهای جماعت آنها شرکت کنید، به آنها محبت کنید، از مرضای آنها عیادت کنید، سخنان و معارف ما را برای آنها بیان کنید. و عمده این است که برای ترویج معارف اهل بیت علیهمالسلام راه را ما بلد نیستیم، راه عبارت است از راه اثباتی. مثلاً نهج البلاغه غوغا است، اگر فهمیده شود و خوب تبیین شود، و فقه شیعه مثل مکاسب و جواهر در تمام کتب عامه آیا نظیرش وجود دارد؟! اگر اینها ترویج شود خود اهل سنت لامحاله فطرت دارند و آن فطرت معقول نیست حقیقت را انکار کند. خلاصه جهات اثباتی را باید تقویت کرد. قدمای اصحاب ما چه بودند، علامه حلی را نگاه کنید، حالاتشان را کتبشان را مناظراتشان را ببینید، و دیگران. خلاصه راه، راه اعتدال است در این مسئله... خداوند در قرآن می فرماید: ولا یجرمنّکم شنئان قومٍ علی ألّا تعدلوا، اعدلوا هو أقرب للتقوی. استفتائی از ما شد، که اینها میگویند شیعه کافر است، و خون شیعه را حلال میدانند، باید با آنها چه کنیم؟ در پاسخ گفتیم، کسی که شهادتین را بگوید، نفس تلفظ به این دو کلمه، هم موجب حفظ خون و هم حفظ مال است. این وظیفه هر مسلمانی است که اگر یک وجب به مملکت سنی ها در دنیا تعدی بشود از سوی کفار، وظیفه همه شیعه در قم است که باید دفاع کند و نگذارد آن نقطه مورد حمله کفار واقع شود. باید با آنها چنین بود اگرچه با شما چنان میکنند. ولا یجرمنکم شنئان قومٍ علی ألّا تعدلوا، أعدلوا هو أقرب للتقوی. علمای عامه خیلی تقدیر نوشتند و این سندی شد.»
همانگونه بیان شد این سخنان حکیمانه دریافتهای صحیح فقیه بزرگی همچون آیت الله وحید خراسانی از روایات معتبر اهلبیت علیهمالسلام است، روایاتی که گستردگی آنها آنقدر زیاد است که بیان آنها در این نوشتار نمیگنجد، ولی میتوان روحِ حاکم بر همة آنها را در این سخن حکیمانه امام صادق- علیهالسلام- یافت: «فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيه؛كارى كنيد كه مردم به دين شما و مسلكى كه داريد رغبت پيدا كنند.»( شيخ صدوق، خصال، ص354 و شيخ حر عاملي، وسائل الشيعة، ج16، ص164.)
البته سیرة عملی و رفتاریِ ائمة شیعه نیز در این مسیر بهترین الگو برای شیعیان است؛ رفتاری که موجب میشد بسیاری از عالمان اهلسنت همواره با ایشان همنشین و مُصاحب بوده و حتی نزد ایشان شاگردی کنند. مسلماً امامتِ مذهب خاصی، مثل مذهب شیعة امامیّه را داشتن و در عین حال محبوب و مُرادِ پیشوایان مذاهب دیگر بودن، مُدارایِ عمیق و وسیعی را در رفتارِ عَمَلی میطلبد كه باعثِ جذب و جلبِ نظر مخالفان شود؛ زیرا كوچكترین برخوردِ تُند و بدرفتاری باعث تنفر و دوری آنها میشود.
اما چیزی که واضح است اینکه اصحابِ تفرقه بعد از این در مقابل صحبتهای صریح و حکیمانه آیت الله وحید خراسانی به دو نحو موضعگیری خواهد نمود؛ گروهی به تکذیب این سخنان پرداخته و این خبر را غیر واقعی میخوانند. گروهی دیگر نیز ممکن است پافراتر گذاشته و به تکذیب شخص آیت الله وحید خراسانی بپردازند، به این معنا که سخنان ایشان را ناروا و نادرست بدانند. چیزی که نمونههایی از آن را پیش از سوی این جریان دیدهایم، چنانچه پس از آن که مرحوم آیت الله العظمی بهجت سخنان منتسب به ایشان درباره تأیید و ترویج قمهزنی تکذیب نمودند، عدهای از این جریان، با کنارهگیری از آن بزرگوار سخنان ایشان را ناروا و کذب خواندند.
ارسال نظر