سناریوهای حامیان خارجی داعش در عراق / اردن و معادله وحشت
اغلب عناصري که اين بازي را دنبال مي کنند اردني هستند. اين در حالي است که اين گونه اتفاق ها در اردن رخ نمي دهد چرا که اين نيروها به خارج از اردن مثل عراق، سوريه و يا لبنان هدايت مي شوند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- صباح زنگنه- بحران اخير عراق محصول اتفاقاتي است که طي ماه هاي گذشته در سوريه رخ داده است. شکست هايي که تروريست ها در سوريه با آن مواجه شده اند موجب شده که آن ها به نزديک ترين نقطه مرزي سوريه يعني شهر موصل در عراق سوق پيدا کنند. البته پيش از اين هم تحرکاتي در موصل از سوي داعش وجود داشت. از طرف ديگر ويژگي هاي شهر موصل به عنوان يک شهر بزرگ، مهم، عرب زبان، نفت خيز و تجاري عراق امتيازات خاصي براي تروريست ها داشت و آن ها را بر آن داشت که براي حملات خود اين شهر را انتخاب کنند. اما داعش قدرت تسخير و تصرف موصل را به تنها يي ندارد.
آنچه که اتفاق افتاد ناشي از همکاري ها و حمايت هاي امنيتي - اطلاعاتي برخي از کشورهاي منطقه با همکاري برخي گروه هاي تندرو در داخل دولت عراق است. به عبارت ديگر بايد دو عامل مکاني و زماني را در ورود داعش به عراق در اين مقطع مورد توجه قرار داد. تحميل شکست هايي که به آن ها در سوريه وارد شد، آن ها را به سمت عراق سوق داد. بر اين ها بايد عدم انسجام ارتش در موصل به لحاظ گرايش هاي سياسي را افزود. علاوه بر اين عده اي در منطقه هستند که روند سياسي فعلي و انتخابات عراق را برنمي تابند و عدم پذيرش اين رويه و تمايل داشتن به استفاده از خشونت و سلاح براي تصاحب قدرت مشکل اساسي است که کل منطقه خاورميانه را مي تواند تهديد کند. البته نبايد حمايت بعثي ها و برخي سني هاي تندرو در داخل عراق از داعش را ناديده گرفت . برخي از جريان هاي فرقه اي مشخصاً« نقشبنديه »،به علاوه جريان هاي بي هويتي که از سوريه به عراق کوچ کرده را نيز نبايد فراموش کرد .
رژيم صهيونيستي به دنبال عدم ثبات در منطقه
نکته قابل توجه سناريوهايي است که از سوي حاميان خارجي داعش دنبال مي شود. از جمله رژيم صهيونيستي که مخالف استقرار هر نوع امنيت و ثبات در کشورهاي بزرگ منطقه است به خصوص کشورهاي عربي مانند مصر، سوريه و عراق و حتي يمن چرا که استقرار ثبات اين کشورها را به سمت قوي تر شدن مي کشاند اين براي رژيم صهيونيستي به مثابه سم مهلکي است.
آمريکا در فکر ادامه نفوذ
آمريکا نيز براي ادامه نفوذ و تسلط خود در منطقه علي رغم تحمل هزينه هاي فراوان اعتباري، مالي و انساني به دنبال ورود مجدد در منطقه است و تمايل دارد که هم چنان قدرت اول مسلط بر منطقه بماند و از منابع و ثروت هاي منطقه اي يا از درآمدهاي فروش کالا به اين کشور بهره ببرد. اين اهداف ممکن نخواهد بود مگر اينکه در منطقه به طور جدي مستقر باشد. از اين روست که پس از آنکه خبرهايي از دستگيري برخي از اعضاي گروه داعش و اعضاي حزب بعث عراق توسط مردم و يا آمريکايي ها و تحويل زندان هاي آمريکا منتشر شده بود مي بينيم که پس از مدتي اين افراد آزاد مي شوند. اين حکايت از نوعي تفاهم و يا داد و ستدي بين آن ها و آمريکا دارد تا در فرصت مناسب از اين نيروها براي پيشبرد اهداف خود در ارتباط با ايجاد ناامني و بحران استفاده کنند.
ترکيه؛ نوستالژي عثماني با بوي نفت
ترکيه، عربستان، قطر و اردن هر کدام تعريف خاصي از منافع در منطقه دارند. ترکيه به دنبال استفاده از نفت شمال عراق است و هيچ گونه رقيبي را هم نمي پذيرد و به همين دليل به دنبال ايجاد تنش و درگيري توسط عناصر وابسته به خودش در عراق است تا يا عراق نفت خود را به ترکيه بفروشد و يا نفت خود را از طريق خاک ترکيه صادر کند و يا در پالايشگاه هاي ترکيه تصفيه شود. به علاوه برخي از مناطق عراق در دوران عثماني به عنوان ايالتي از ايالت هاي عثماني به حساب مي آمدند به خصوص ايالت موصل يعني منطقه اي که اين اتفاقات اخير رخ داده است. اين نوعي نوستالژي را براي ترکيه به منظور احياي نفوذ و سلطه بر ايالت موصل به دنبال دارد.در اين ميان پس از آن که در منطقه کردستان عراق به خصوص کرکوک نفت به دست آمده و ترکيه هم تشنه استفاده از انرژي هاي اين چنيني است براي ترکيه معادله شکل پيچيده تري به خود گرفت و اما اردن به دنبال منافع خود در عراق است. اردن به دنبال حفظ وحشت در خاورميانه است چرا که اغلب عناصري که اين بازي را دنبال مي کنند اردني هستند. اين در حالي است که اين گونه اتفاق ها در اردن رخ نمي دهد چرا که اين نيروها به خارج از اردن مثل عراق، سوريه و يا لبنان هدايت مي شوند.
اردن و معادله وحشت
اردن هم چنان به دنبال معادله حفظ وحشت در منطقه است. اردن بر اساس اين تئوري معتقد است که نبايد به اسرائيل تعرض کرد چرا که تعرض به رژيم صهيونيستي موجب گرفتاري در منطقه مي شود و خطرناک است. از سوي ديگر عده اي از باقي مانده هاي خانواده صدام و فرماندهان حزب بعث در اردن مستقر و به دنبال ايجاد ناامني در عراق هستند.
عربستان بقاي سيستم پادشاهي و تقلاي نفوذ
هم چنين عربستان هم که احساس مي کند با سقوط حکومت صدام و برقراري حکومت دموکراتيک در عراق سيستم پادشاهي موروثي ممکن است به خطر بيفتد برابر مطالبات مردم براي تحقق نوعي انتخابات و دموکراسي مقاومت مي کند و از طرف ديگر احساس مي کند با تغيير حکومت عراق معادله قدرت کشورهاي مهم منطقه به نفع جمهوري اسلامي ايران تغيير کرده است. بنابراين تلاش ميکند که هيچگاه امنيت و استقرار در عراق برقرار نشود و به روشهاي مختلف اين هدف را تعقيب مي کند. مجموعه اي از اين عوامل کمک کرده و مي کند که هر روز شاهد جريان و بحران جديدي از سوي جريان هايي مثل القاعده عراق يا داعش و يا شبکه هاي گوناگون ديگر اما با حمايت و مديريت بيرون مرزها باشيم. در اين شرايط رويکرد جمهوري اسلامي ايران در قبال بحران اخير عراق بايد به عنوان يکي از همسايه هاي مهم که با آن ارتباطات فرهنگي، اجتماعي، جمعيتي و ديني فراواني در سراسر مرزهاي خود با اين کشور دارد بسيار حساب شده و دقيق باشد. اين بافت به هم پيوسته پيوند ناگسستني بين دو کشور را به وجود آورده است آن گونه که هر سختي و مشکلي که براي مردم عراق پيش مي آيد انگار بر مردم ايران وارد مي شود به همين دليل ايران بايد ضمن توجه به حفظ يکپارچگي بر استقلال و حاکميت دولت اين کشور و انسجام بين دولت و ملت عراق و احزاب مختلف آن تأکيد کند. به علاوه اين که به رويه مردم سالاري بر مبناي هر فرد يک رأي اصرار بورزد. بحران به وجود آمده در عراق از سوي جريان داعش بر اصرار جمهوري اسلامي ايران در مبارزه با تروريسم و مخالفت با حضور تروريست ها در سوريه که موجب سرايت آن به ساير کشورها خواهد شد صحه مي گذارد.
ارسال نظر