به گزارش پارس ، برادر شهریار روز گذشته در گفت‌وگو با شرق جزییات اسارت و آزادی برادرش را توضیح داد.

شهریار چه مدتی در اسارت بود؟
شهریار برادر کوچک من است. او شهریور سال۸۹ از بندرعباس به‌عنوان سرملوان سوار کشتی شد، کشتی تجاری بود و به سمت دریاهای آزاد رفت. ما با او در تماس بودیم و چندین‌بار هم صحبت کردیم مدتی بعد تماس قطع شد خیلی نگران شدیم واقعا دلشوره داشتیم معلوم نبود چه اتفاقی برایش افتاده ‌است. باورتان نمی‌شود ۱۲ماه از او بی‌خبر بودیم یک‌بار می‌گفتند کشتی دچار نقص‌فنی ‌شده و یک‌بار می‌گفتند برای کشتی مشکل دیگری به‌وجود آمده است. معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است تا اینکه متوجه شدیم برادرم توسط دزدان دریایی سومالیایی ربوده شده است. واقعا روزهای سختی بود.

دزدان با شما تماس هم می‌گرفتند؟
آنها زنگ می‌زدند و درخواست پول می‌کردند. شماره تلفن مادرم را گرفته بودند با او تماس می‌گرفتند و برادرم را شکنجه می‌کردند. این موضوع خانواده ما را خیلی اذیت می‌کرد.

چطور متوجه شکنجه می‌شدید؟
گوشی را به برادرم می‌دادند او هم گریه می‌کرد و می‌گفت اسلحه را روی سرش گذاشته‌اند و می‌گویند اشهدت را بخوان. از ما یک‌میلیون‌دلار خواسته‌ بودند، این پول خیلی زیاد بود و نمی‌توانستیم آن را تامین کنیم.

از دولت کمک نخواستید؟
آدم‌ربایان در سومالی بودند ما به آنها دسترسی نداشتیم تنها کاری که می‌توانستیم کنیم این بود که با دولت در تماس باشیم هرجایی که فکرش را کنید رفتم و با هرکس که فکرش را بکنید تماس گرفتیم در دولت قبلی خیلی تلاش کردیم برای برادرم کاری شود اما نشد تا اینکه در دولت جدید تماس‌ها دوباره برقرار شد. وزارت امور خارجه خیلی تلاش کرد و تلاشش هم نتیجه داد و ما خدا را شکر می‌کنیم.

در خبرها آمده بود برادرتان فرار کرده است.
سومالی کشوری است که نیمی از آن دست دزدان دریایی است. وزارت امور خارجه خصوصا آقای گیوزاده سفیر ایران در کنیا بسیار تلاش کردند و در نهایت برادرم آزاد شد. برادرم خیلی زجر کشید.

بعد از آزادی برادرتان با او صحبت کردید؟
بله، با هم صحبت کردیم روحیه‌اش از قبل خیلی بهتر بود. همین که شکنجه نمی‌شد و کنار هموطنانش بود، خیلی او را آرام کرده ‌بود.

وقتی برادرتان ملوان می‌شد به این خطرات فکر کرده ‌بودید؟
پدر من ۳۰سال افسر نیروی دریایی بود و روی آب‌های ایران خدمت کرد. او دقیقا می‌دانست چه اتفاقی می‌افتد خیلی سختی می‌کشید و واقعا در این مدت پیر شد.

از افراد دیگری که همراه برادرتان در اسارت بودند، خبر دارید؟
آنطور که ما در جریان قرار گرفتیم، سه‌تبعه پاکستانی هم بودند که دولت آنها زودتر اقدام و اتباعش را آزاد کرده‌ بود. یک تبعه هندی هم بود که در زمان دزدیدن کشتی او را برای زهرچشم‌گرفتن با شلیک گلوله به قتل رساندند.

برادرتان قرار است چه زمانی به ایران منتقل شود؟
در حال حاضر در سفارت ایران در کنیاست. آقای گیوزاده بعد از آزادی با هواپیمای اختصاصی برادرم را به کنیا انتقال داد و از آن به بعد هم در حال معاینه‌های پزشکی است و طی روزهای آینده نیز به ایران منتقل می‌شود. من به‌عنوان برادر بزرگ شهریار به‌خاطر لطفی که مقامات وزارت امور خارجه انجام دادند و برادرم را آزاد کردند، تشکر می‌کنم و خداوند را سپاسگزارم.