چرا زندگی مالی سلبریتیها، خصوصی نیست؟
یک حقوقدان توضیح میدهد: چرا «چهره ، رفتار و زندگی مالی» سلبریتیها، حریم خصوصی محسوب نمیشود؟!
کامبیز نوروزی حقوقدان در کانال تلگرامی خود نوشت: چند روزی است موضوع سفر آقای رامبد جوان و همسرش به کانادا برای تولد فرزندشان در این کشور از بحثهای داغ فضای رسانه ای است. عکسی هم از این زوج در کانادا منتشر شده است و خصوصاً در فضای مجازی می چرخد. در این که آقای جوان و همسرشان از نظر حقوقی حق داشته اند چنین تصمیمی بگیرند جای بحث و انکار نیست اما اینک این خبر مجالی است برای طرح و نقد یک موضوع مهم.
- در نقد این شیوۀ عمل از دو زاوبۀ می توان سخن گفت: یکی اخلاق و دیگری حریم خصوصی.
- از نگاه اخلاقی پرسش این است که یک ایرانی مشهور که در همین کشور زندگی می کند و ثروت یا قدرتش را با اتکا به همین مردم به دست اورده است و به عنوان هنرمند یا سیاستمدار حکومتی یا غیرحکومتی سخن از ایرانی و ملت و وطن و فداکاری و خوبی های مملکت می گوید و در همین قالب به شهرت یا درآمد یا قدرتهای بالا می رسد، آیا اخلاقاً مجاز است در رفتاری مغایر با گفته هایش با تقاضا و بطور داوطلبانه به تابعیت یک کشور دیگر درآید یا فرزندانش را برای زندگی به کشوری دیگر بفرستد یا همچون مورد رامبد جوان و همسرش فرزندشان را در کشوری غیر از ایران به دنیا آورند تا تابعیت تولدی آن کشور را کسب کند؟ این شیوۀ عمل نشانۀ یک دوگانگی میان حرف و عمل است که در مردم به دورویی و دورنگی معروف است. اگر می گویند ایران وطنی است که باید برای آن زندگی و تلاش کنیم، و با طرح این شعار به قدرت و ثروت می رسند، در عمل هم باید به این سخن پابند باشند. کسی که با شعارهای وطن دوستانه و مردم پسندانه حرف می زند ولی در عمل برای خود و خانواده اش به جستجوی مأمنی غیر از همین مملکت است که به او شهرت و پول و قدرت داده است، مرتکب ریا شده است. مرتکب دورنگی شده است. کم نداریم از این نمونه ها در سلبریتی ها و سیاستمداران کشور یا فعالان سیاسی در داخل یا خارج .
- اما از نگاه حقوقیِ حریم خصوصی، آیا طرح و بحث عمل رامبد جوان، یا افراد مشهور هنری یا سیاسی مانند او و نقد عملش مداخله در حریم خصوصی این قبیل افراد است؟ پاسخ از نظر حقوقی قطعاً منفی است . افراد مشهور که به اتکای شهرت خود در عامۀ مردم به قدرت یا ثروت می رسند اصولاً در پی کسب توجه مردم اند. سیاستمدار از مردم رأی و مشروعیت می خواهد. سلبریتی از مردم علاقه و خریداری می خواهد. سیاستمدار از رأی و مشروعیت مردم قدرت می یابد. سلبریتی از علاقۀ مردم پول در می آورد . آنها نمی توانند خواهان آن باشند که مردم فقط به فیگورهای استودیویی و خوش آبرنگ آنها نگاه کنند و کاری به کارشان نداشته باشند. مردمی که با رأی یا توجه و علاقۀ خود به یک سیاستمدار یا یک ورزشکار یا یک هنرمند ، مقام و منزلت و قدرت وثروت و شهرت می بخشند، حق دارند اعمال او را به انتخاب خود مشاهده کنند و آن را نقد کنند و در موردش حرف بزنند. این دسته افراد، خواه و ناخواه، کم و بیش نقش الگویی در جامعه دارند . عمل آنها در جامعه اثر مستقیم دارد. وقتی آنها در جامعه اثرگذارند و نیز منبع ثروت و قدرت شهرت آنها مردم اند ، طبیعتاً حق نظارت هم برای عامه تولید می شود . به همین دلایل است که چهره، رفتار و حتی زندگی مالی این قبیل اشخاص حریم خصوصی آنها نیست. قابل کشف ثبت و انتشار و نقد است. آنها با مردمان عادی تفاوت دارند. همۀ موقعیت آنها مستقیماً مدیون مردم است. چهره و رفتار و زندگی مالی مردم عادی حریم خصوصی است. اما در مورد آن دسته اشخاص خاص چنین نیست.
- در ایران هرکس در حکومت یا فضاهای ورزشی و هنری و فرهنگی به جاه و مقامی می رسد، پنهانکاری پیشه می کند و اگر پشت پرده یا واقعیتهای زندگی اش مطرح شود فغان برمی آورد. این به معنای طلبکاری ریاکارانه از مردم است . یک سنت سیئه که جاری است که باید با ان مبارزه کرد.
ارسال نظر