تجربه خانم مجری از معلمی
فضه سادات حسینی با انتشار این عکس نوشت: از بچگی و بازی در نقش #خانوم_معلم تا وقتی که کنار تخته بعنوان #معلم واقعی ایستادم،زمان زیادی طول نکشید
به گزارش پارس نیوز، فضه سادات حسینی با انتشار این عکس نوشت:
از بچگی و بازی در نقش #خانوم_معلم تا وقتی که کنار تخته بعنوان #معلم واقعی ایستادم،زمان زیادی طول نکشید
همیشه دوست داشتم چیزهایی را که بلدم به دیگران یاد بدهم
یادم هست آن موقعها که شب امتحان بزور میخواستم همه فرمولهای ریاضی وفیزیک را به برادرم یاد بدهم و او از دستم که خسته میشد،میگفت صدایت روی مغزم است!!
یا وقتهایی که حسابان و دیفرانسیل به خاله کوچیکه و بقیه بچه های دوست و فامیل #درس میدادم..
دانشگاه که رفتم،در ساعات بین کلاسها،به بچه ها زبان یاد میدادم
بعد شدم معلم دوره آثار استاد #شهید_مرتضی_مطهری در چند دانشگاه
و بعد اولین درس وکلاس رسمی م در دانشگاه شد تدریس زبان عمومی وتخصصی دوره آمادگی ارشد دانشگاه امام صادق(ع)
بعد هم دستیار استاد شدم در مقطع کارشناسی ارشد در کنار خانم دکتر مریم السادات محقق داماد نازنین
وبعد دیگر دایم درس و کلاس و..
از دروس تخصصی رشته حقوق تا رسانه و گویندگی و فن بیان و اجرا و..
در مقاطع مختلف درس دادم،به دختر و پسر،کوچک و بزرگ،و زندگی کردم
شک ندارم تنها لحظاتی که میتوانستم همه دنیا و دردهایش را فراموش کنم،همان ساعات درس و بحث و کلاس بود
و همیشه دانشجویانی داشتم که انگیزه ام بودند برای ادامه راه
از هدیه ها وگلهایی که اغلب روزها نمیگذاشت دست خالی از کلاس بروم تا لذت چشیدن موفقیتهایشان
آخرین تجربه تدریسم در دانشگاه،فعلا برمیگردد به یک سال قبل
خودم نخواستم تا رساله را دفاع نکرده ام،دیگر کلاسی بردارم
من فقط یک ترم میهمان #دانشگاه_آزاد دماوند بودم
روزهای سخت و مسیر دور و نفسگیر و ۱۰ واحد کلاس پشت سر هم
ودانشجویان پر امید و باانگیزه
تجربه ای عجیب و شیرین..
و وقتی که یکی از بچه های دانشگاه دیروز آمد با این گلدان گل و این قاب کادو شده و گفت خواستیم زودتر #روز_معلم را تبریک بگوییم
جز اینکه خدا را بر این همه نعمت شکر کنم،حرفی نداشتم
ودعا کردم فقط و فقط اگر بعنوان یک معلم کوچک،حقی بر گردنشان دارم ودعایم در حقشان مستجاب است،خدا عاقبتشان را ختم به خیر کند و #باقیات_الصاحات م باشند
پ ن ۱:
بعد از لطف همیشگی خدا ودعای #اساتید مهربانم،اگر امروز اینجا ایستاده ام شک ندارم از دعای پدر و مادرم است!بیست وچند سال است که درس میخوانم و درس میدهم بخاطر #پدر نازنینم که همه آرزویش #استاد شدن من بوده
پدر جانم،همه زندگیم،همیشه به دعاهایت محتاجم،این روزها بیشتر
روزت مبارک بابا جانم
پ ن ۲:
راستش اصلا فکر نمیکردم این قاب کادو شده،نقاشی چهره من باشه،با اینکه قبلا هم خیلیها لطف کرده بودنداما به دلم ننشسته بود اما این انگار جنسش فرق میکرد وچسبید وخواستم به یادگار بمونه
ارسال نظر