روایت جالب «سعید روستایی» از انتخاب بازیگر نوجوان «ابد و یک روز»
سعید روستایی نوشت: از صدها بازیگر نوجوان تست گرفته بودیم ولی به نتیجه دلخواه نرسیده بودیم تا اینکه یک روز یکی از اقوام بچههای تدارکات با بچهش اومده بودن دفتر که ما در کمال ناامیدی تصمیم گرفتیم از اون بچه که مهمان ناخوانده بود تست بگیریم
به گزارش پارس نیوز، سعید روستایی نوشت:
از صدها بازیگر نوجوان تست گرفته بودیم ولی به نتیجه دلخواه نرسیده بودیم تا اینکه یک روز یکی از اقوام بچههای تدارکات با بچهش اومده بودن دفتر که ما در کمال ناامیدی تصمیم گرفتیم از اون بچه که مهمان ناخوانده بود تست بگیریم. با یوسف حرف زدیم و دوربین رو روشن کردیم و تست شروع شد. در کمتر از یک دقیقه مطمئن شدیم خودشه، دقیقن مثل روزی که مهدی قربانی بازیگر پسربچه ابدویکروز رو انتخاب کردم. انگار خدا فرستاده بودش برای ما. با خوشحالی اعلام کردیم بازیگر نقش پسر بچه پیدا شد و به پدرش هم گفتیم و اون هم خیلی خوشحال شد اما موقع خداحافظی یوسف اومد توی اتاق من در رو بست و گفت: “میشه با سرنوشت من بازی نکنید؟
گفتم مگه من چیکار کردم؟ چرا این حرفو میزنی؟ گفت نمیخوام بازیگر بشم، من میخوام فوتبالیست بشم.”
انقدر قاطع و مصمم گفت که تنها جوابی که میتونستم بهش بدم، جوابی بود که اون میخواست! یعنی باشه. هر طور راحتی!
تشکر کرد و رفت و ما باز هم شروع کردیم به تست گرفتن. دو سه روز گذشت و ما به نتیجه نمیرسیدیم که یک روز یهو دیدم یوسف با پدر نازنینش توی دفتر ظاهر شد و گفت من حاضرم اون نقش رو بازی کنم. نمیدونستم باید خوشحال باشم یا از اینکه یه پسر بچه ۱۰ ساله داره با منت میگه حاضره تو فیلمم بازی کنه، ناراحت باشم! گفتم چی شد نظرت عوض شد؟ گفت به خاطر مامانم. گفتم نمیخوام. من کسیو میخوام که عاشق بازیگری و سینما باشه. گفت مامانم کمی ناراحتی روحی داره و عاشق ابدو یکروزه گفته اگر تو فیلم شما بازی کنم حالش خیلی بهتر میشه. کمی مکث تو نگاه نافذش و بلافاصله شروع تمرین و تست گریم و بازی مقابل نوید و پیمان و عمو فرهاد. هر دفعه توی اون شرایط سخت با سوالایی که میپرسید و تمرکزی که میکرد و بازیای که ارائه میداد نبوغ و هوشش رو بیشتر به رخ میکشید و نتیجش شد همین چیزی که توی فیلم میبینید. فیلم که تموم شد گفت من عاشق بازیگری و سینما شدم. منتظرم که دوباره باهم کار کنیم
تمامی عکسهای متری شیش و نیم: شجاعی جان
ارسال نظر