علیخانی استعداد دارد؟
این روزها بسیاری میگویند که برنامه علیخانی یک کپی دستچندم از همان برنامه درجه یک آمریکایی است که در کشف استعدادهای مختلف در این سالها کارنامهای حیرتانگیز دارد و بسیاری از کشورها هم از روی دستش کپیهای متنوعی ساختهاند، اما موضوع اینجاست که کاش برنامه شبکه سوم ما هم یک کپی درست و درمان از همان برنامهها از آب درمیآمد و لااقل در نامگذاریاش اینقدر بیسلیقه نبود.
به گزارش پارس نیوز، پسرک پا به صحنه میگذارد و شکمش را رو به دوربین بالا و پایین میکند و درست وقتی مخاطب میخواهد با نمک او به برنامه قلاب شود، یکی از بی ربطترین کاتهای تاریخ تصویر تو را میبرد به محضر تماشاگرانی که در حال تماشای پسربچه هستند. چند لحظه بعد پسر و همراهانش روی دست آدم بزرگها میان زمین و آسمان معلق هستند و در بخشی دیگر یک تقلید صدا که نمونه باکیفیتتر آن سر صف مدارس ابتدایی بهوفور یافت میشود، روی آنتن میرود. کنار اینها روپایی زدن یک جوان و سپس چند حرکت آکروباتیک و البته پر از سانسور توسط اعضای یک خانواده را هم بگذارید تا تکلیف پرسروصداترین برنامه سرگرمکننده این روزهای تلویزیون برایتان روشن شود. برنامهای که قرار است مهمترین استعدادهای این کشور را شناسایی و معرفی کند در گام اول به یک کپی لوکس از مسابقه محله در دهه ۷۰ شبیه شدهاست؛ با داور، دکور و بودجهای که خدا میداند چقدر است. حرف کپی شد و یادمان نرود که این روزها بسیاری میگویند که برنامه علیخانی یک کپی دستچندم از همان برنامه درجه یک آمریکایی است که در کشف استعدادهای مختلف در این سالها کارنامهای حیرتانگیز دارد و بسیاری از کشورها هم از روی دستش کپیهای متنوعی ساختهاند، اما موضوع اینجاست که کاش برنامه شبکه سوم ما هم یک کپی درست و درمان از همان برنامهها از آب درمیآمد و لااقل در نامگذاریاش اینقدر بیسلیقه نبود.
احسان علیخانی متنی هم منتشر کرده و گفته برنامهاش ماحصل تلاش ۱۰۰ نفر آدم است که ماهها زحمت کشیدهاند و البته کاش کسی به ایشان بگوید آقای علیخانی دقیقا منت چه چیزی را بر سر مخاطب تلویزیون گذاشتهاید؟ زحمت کشیدهاید؟ وظیفهتان بوده و این اصلا موضوعی نیست که دربارهاش بر سر کسی منتی داشته باشید؛ ضمن اینکه بد نیست پستی هم منتشر کنید و بفرمایید کدام عصر جدید آقای علیخانی؟ عصر جدید برای شما که بعد از سالها اجرای برنامه ملالآور و تکراری ماهعسل فصل جدیدی پیش روی خودتان و شبکه سوم باز کردهاید یا برای مردمی که قرار بوده در برنامههای استعدادیابی مزد تلاشهای بیاجر خودشان در این آشفتهبازار بها دادن به بیاستعدادها را دریافت کنند. عصر جدید یعنی اینکه بالاخره تلویزیون با این همه صدای ناب، اما نادیده گرفتهشده آشتی کند، عصرجدید یعنی اینکه آنهایی که به فرهنگ غنی ایرانی در حوزههای مختلف بها دادند و دیده نشدند به مردم معرفی شوند، عصر جدید یعنی اینکه نخبههای نوازندگی این سرزمین که نه یک ساز که چندین ساز ایرانی را مینوازند و ردیفهای موسیقی این مملکت را میشناسند بیایند و در تلویزیون خودشان را به مردم بشناسانند، عصرجدید یعنی اینکه امانتداران آوازهای محلی این کشور معرفی شوند، اما گویا تلویزیون باز هم به راه یکسویه خود رفته و عصاره استعدادهای ایرانی را در شیطنتهایی مانند روپاییزدن و تقلید صدا میبیند. عصر جدید بازگشت پرخرجی است به همان عصر قدیم، به همان شخصینگریها و همان محدودیتهای همیشگی و بیدلیل.
به جز اینها بد نیست نگاهی هم داشته باشیم به چینش عجیب و غریب داورانی که قرار است استعدادهای گمنام این سرزمین را شناسایی کنند و البته با احترام کامل به این داوران فقط از خودمان بپرسیم که چطور ممکن است یک دانشآموخته دانشگاه امام صادق (ع) که البته چندباری هم در یک برنامه درجه چندم اینترنتی حضور داشته است بشود داور شناسایی استعدادهای این مملکت؟
بد نیست کسی به ایشان بگوید: آقای علیخانی استعداد یعنی اینکه شما بهعنوان یک مجری که در مناسبات تلویزیون برای خودتان اعتباری دارید و میتوانید کارهای جدید انجام دهید، کمی هم برای عبور از خط قرمزهای سلیقهای و شخصی مدیران سازمان متبوعتان مبارزه کنید و گامی به پیش برای آشتی تلویزیون با همه اقشار مردم و سلیقههای مختلف مخاطبان بردارید؛ نه اینکه در فضای بدون رقیب و انحصاری تلویزیون به مخاطبانی که چارهای جز تحمل چنین برنامههایی را ندارند، بنازید. رسالت رسانهای یعنی اینکه تنها به همین آمارهایی که برخی مدیران هرازگاهی درباره درصدهای خیالی مخاطبان تلویزیون منتشر میکنند دلخوش نباشید و با این واقعیت لااقل در تنهایی خودتان مواجه شوید که ایران از معدود کشورهایی است که خیلی از مردمانش سالهاست قید برنامههای تلویزیون را زدهاند و حتی تماشا نکردن برنامههای تلویزیون رسمی کشور را نوعی اعتراض به مجموعه این سیاستهای یکجانبه از نظر مردم میدانند.
ارسال نظر