روش زندگی یک خانم بازیگر موفق
جسیکا آلبا، بازیگر مشهور هالیوودی، موسس شرکتی با نام «Honest Company» است که از سال ۲۰۱۲ در زمینه تولید لوازم کودک و منزل فعالیت دارد. این شرکت در تلاش است تا سبک زندگی سالم تری را برای مشتریانش بسازد. ما از جسیکا آلبا به عنوان یک کارآفرین موفق مصاحبه کرده ایم که در ادامه این مطلب میتوانید آن را بخوانید.
به گزارش پارس نیوز، جسیکا آلبا، بازیگر مشهور هالیوودی، موسس شرکتی با نام «Honest Company» است که از سال ۲۰۱۲ در زمینه تولید لوازم کودک و منزل فعالیت دارد. این شرکت در تلاش است تا سبک زندگی سالم تری را برای مشتریانش بسازد. این شرکت در حال حاضر بیش از ۱۰۰ محصول دارد که به صورت آنلاین و در بیش از ۱۷۰۰۰ خرده فروشی در شمال آمریکا به فروش میرسد.
آلبا و تیم اش تا به حال ۵۰۳،۰۰۰،۰۰۰ دلار بودجه از طریق سرمایه گذاری دریافت کرده اند. این شرکت در یکی از دوره های سرمایه گذاری اش در سال گذشته، ۲۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار سرمایه جذب کرد و ارزشش به حدود ۱،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار رسید. این شرکت قصد دارد که در سال جدید محصولاتش را به اروپا نیز بفرستد.
ما از جسیکا آلبا به عنوان یک کارآفرین موفق مصاحبه کرده ایم که در ادامه این مطلب می توانید آن را بخوانید.
روزت را چگونه آغاز می کنی؟
هر روز من متفاوت از روز دیگرم است. این که من پس از بیدار شدن چه کاری انجام می دهم کاملا بستگی به برنامه آن روزم دارد اما معمولا اول از همه فرزندان و همسرم را می بوسم. برای آنها صبحانه درست می کنم، موهای درخترانم را می بافم و آنها را به مدرسه می فرستم. پس از این که خانواده ام را راهی کردم، به باشگاه یا به سر کارم می روم.
در انتهای شب چه کارهایی انجام می دهی؟
همانطور که روزم را با خانواده ام آغاز کرده ام، با آنها هم به پایان می رسانم. من معمولا کودکانم را برای خواب آماده می کنم. برای آنها آهنگ می خوانم، کتاب می خوانم و در مورد کارهایی که در طول روز انجام داده اند با آنها حرف می زنم.
چه کتابی روی ذهن تو تاثیر زیادی گذاشت؟
کتاب «Shoe Dog» از فیل نایت، واقعا چشم های مرا به روی مدل های کسب و کار باز کرد. بعد از خواندن آن کتاب بود که فهمیدم تمام این مدل ها نیاز به تغییر داند. مهم نیست که یک کسب و کار چقدر موفقیت است، مهم این است که منظم ارزیابی شود تا موفقیت خود را حفظ کند. حتی موفق ترین شعل ها هم شکننده و آسیب پذریند، از این رو نباید به یک مدل خاص اعتماد کنیم. برای رشد کسب و کاری که در دست داریم، ایجاد تغییرات واجب است.
چگونه تمرکزت را حفظ می کنی؟
زمانی که من در خانه و در کنار فرزندانم هستم، سعی می کنم که در مورد کارم صحبت نکنم. زمانی هم که سر کارم می باشم، فقط روی کارم تمرکز می کنم یا وقتی با همسرم قراری دارم، سعی می کنم که جز او به چیز دیگری فکر نکنم. من در میان کارهایم به خودم استراحت می دهم. به عنوان مثال اگر چند جلسه پشت هم داشته باشم، بین آنها به بیرون از اتاقم می روم و کمی قدم می زنم. یا در خانه برای استراحت، دوش می گیرم.
در کودکی دوست داشتی چه کاره شوی؟
من از همان ابتدا می دانستم که روزی یک بازیگر می شوم. ایده این شرکتی که دارم، بعدها به ذهنم رسید.
بدترین رفتاری که یک مدیر می تواند داشته باشد، چیست؟
به نظر من رفتار متکبرانه یک مدیر که جز حرف خودش، هیچ چیزی را نمی شوند، بدترین تاثیر را روی کارمندان خواهد داشت. اگر کارمندان احساس کنند که شنیده نمی شوند، انگیزه شان را از دست خواهند داد. کار کردن با افرادی که هیچوقت به کارمندانشان اجازه صحبت کردن نمی دهند، به من یاد داد که چقدر شنیدن حرف آنها اهمیت دارد. ما باید به تمام افراد، جدا از موقعیت اجتماعی که دارند، فرصت حرف زدن بدهیم.
الگوی تو در کسب و کار چه کسی بود؟
من از جیمز کامرون، کارگردان فیلم های معروفی چون تایتانیک، بسیار الهام گرفته ام. او به من یاد داد که چگونه چاله های زندگی ام را پر و بر مشکلاتم غلبه کنم. او به من یاد داد که اگر به خودم اعتماد داشته باشم، به هر چیزی که بخواهم می رسم. زمانی که من می خواستم شرکتم را تاسیس کنم، هیچ تجربه ای در بیزنس نداشتم. اما دیدم که صنعت ما به این محصولات نیاز دارد. از این رو تحت تاثیر حرف جیمز، کارم را آغاز کردم.
کدام سفر تو را از این رو به آن رو کرد؟
زندگی در استرالیا در دوران نوجوانی چشم های مرا به روی واقعیات زیادی گشود. اولین بار در آنجا بود که فهمیدم زندگی چیزی که ما هر روز می بینیم نیست، جهان چیزهای زیادی بر کشف کردن دارد. از این رو تصمیم گرفتم که BBC نگاه کنم و روزنامه های خارجی بخوانم.
چه چیزی الهام بخش توست؟
مشتریان من بزرگ ترین منبع الهام من هستند. آنها برایم نامه می فرستند و در مورد تاثیری که محصولات شرکت من روی زندگی آنها داشته، حرف می زنند. همین به من انرژی می دهد تا کارم را با انرژی بیشتری ادامه دهم. هدف من این است که مردم زندگی شادتر و سالم تری داشته باشند.
اولین ایده کاری که در سر داشتی، چه بود؟
«The Honest Company» اولین ایده ای بود که من در ذهن داشتم اما عملی کردن آن کار سختی بود زیرا که من هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتم. ابتدا سعی کردم که با همکاری افراد با تجربه کارم را آغاز کنم. خیلی طول کشید تا ایده اولیه من عملی شود اما من مدام به این فکر می کردم که صنعت ما به چنین شرکتی نیاز دارد، از این رو دست از تلاش نکشیدم.
چه کاری بهترین معلم تو بود؟
بازیگری به من چیزهای زیادی یاد داد. من یاد گرفتم که اگر هدفی در سر داشته باشم، باید به دنبالش بروم و تا رسیدن به آن دست از تلاش بر ندارم.
بهترین نصیحتی که شنیده ای، چه بود؟
این که با افرادی در ارتباط باشم که تخصص های مختلفی دارند. زمانی که ما در کاری پیشرفت می کنیم، به افراد باتجربه نیاز داریم. هر کسی استعداد خاص خود را دارد. مهم این است که آنها را کشف و شکوفا کنیم.
بدترین نصیحتی که شنیده ای؟
این که به گذشته افراد اعتماد کنیم. یک بار فردی به من گفت که اگر فردی در گذشته موفق بوده، مطمئنا در آینده نیز موفق خواهد بود. در حالی که من به تجربه دیدم که چنین نیست. این که یک نفر در کارنامه اش موفقیت های زیادی داشته، نمی تواند موفقیت آتی را نیز تضمین کند.
خودت چه پیشنهادی به مردم داری؟
به مقدار کافی آب بنوشید و به مقدار کافی بخوابید. اگر بدن ما هیدراته باشد و استراحت کافی کرده باشد، ذهن مان نیز خلاق تر از همیشه عمل خواهد کرد.
چگونه از شکست جلوگیری می کنی؟
به نظر من زمان اهمیت زیادی در موفقیت ما دارد. یک برنامه ریزی دقیق، کلید موفقیت ما در هر کاری ست. ما مجبور نیستیم که به هر چیزی «بله» بگوییم. قبل از آن باید زمانی که داریم را مد نظر داشته باشیم.
در زمان هایی که به بن بست می رسی، چه می کنی؟
سوال می کنم. من از دوستانم که در زمینه های مختلف تخصص دارند، کمک می گیرم. این که گاهی ما مشکلات مان را از نگاه دیگران و زاویه دید متفاوتی ببینیم، بسیار کارساز است. به نظر من تنوع فکری بسیار مهم است.
از کسب و کارت چه درسی گرفته ای که به نظرت مهم است؟
برای این که سرعت ما در پیشرفت افزایش یابد، باید هنر و علم را در کنار هم داشته باشیم. با رشد کردن، مشکلات جدید هم رشد می کنند اما من یاد گرفتم که این چالش ها خود فرصتی برای رشد و یادگیری هستند. آنها به ما می آموزند که خودمان را برای چالش های بعدی آماده کنیم.
ارسال نظر