مصاحبه ای جالب با جلال مقامی + عکس
روزنامه همشهری با جلال مقامی، پیشکسوت عرصه دوبله که در آستانه تولد۸۰سالگیاش است گفتگو کرده.
خاطرهای از سالها کار هنریتان در ذهن دارید که بخواهید برایمان بازگو کنید؟ بهویژه از برنامه دیدنیها که ۱۲سال روی آنتن بودید؛ آن هم با برنامهای که فقط یک اجرا داشت و نه گفتوگو و نه تماشاگری اما از بهترین برنامههای سالهای جنگ محسوب میشود.
از این برنامه خاطرات زیادی دارم؛ یکی از آنها مربوط به پوشش من بهعنوان مجری بود. قبل از انقلاب مرتب به خارج از ایران میرفتم و کتهایی در رنگهای مختلف خریده بودم. سعی میکردم برنامه دیدنیها را با حال و هوای شادتری اجرا کنم. مدیر شبکه، چندبار به من گفتند: آقای مقامی شنیدهام لباسهای رنگارنگ میپوشید. زمان جنگ است، از این کتهای آمریکایی که سربازها میپوشند شما هم از همینها بپوشید. گفتم اصلا این حرف را نزنید. اسم برنامه دیدنیهاست و باید جذابیت داشته باشد. اتفاقا دیدنیها برنامه و جایی است که باید همین لباسها را بپوشم.
مردم تمام وقت از تلویزیون خبرهای جنگ، خرابی و کشتار میبینند. با تهیهکننده قرار گذاشته بودیم که در این یک ساعت از هفته، برنامه ما متفاوت از دیگر برنامهها باشد. دل مردم شاد شود و سرگرم شوند. مدیر شبکه هم پذیرفت، البته اول نگران عکسالعملها بود بعد که نامههای تشکر از وزارتخانههای مختلف را دریافت کردیم خیالشان راحت شد.
برخی اوقات یکشنبهها نزدیک به زمان پخش برنامه اگر در خیابان بودم از مردم میشنیدم که عجله کنیم برنامه دیدنیها شروع میشود. البته همیشه این حس با من بود که ای کاش با دیدنیها صدای من لو نمیرفت و بعد از آن همه مرا به نام آقای دیدنیها میشناختند.
این روزها که به جبر کرونا و بیماری زمینهایتان همیشه در خانه هستید اوقات فراغتتان را چگونه سپری میکنید؟
بیشتر فیلم تماشا میکنم. بازیهای فوتبال و کشتی را دنبال کرده و موسیقی گوش میدهم. البته تماشای فیلمهای جدید چندان هم برای من خوشایند نیست. ما عمری با فیلمهای خوب زندگی کردیم و سراسر لحظههایمان با دوبله سکانسهای فیلمهای خوب پر شده است. ما ۶۰سال است که کارمان دیدن فیلم بوده و به سختی کار خوب ما را راضی میکند. شاید به همینخاطر است که تماشای فیلمهای امروزی با کیفیت تولید پایین آزارم میدهد. البته سینمای ایران خیلی رشد کرده و جوانها کارشان را بلد هستند.
علاوه بر فیلم، کتاب هم زیاد میخوانم؛ البته بیشتر فیلمنامه و نمایشنامه. دوباره سراغ «سووشون» سیمین دانشور و «کلیدر» دولتآبادی رفتهام. این کتابها ارزش چندبار خواندن را دارند. با چندبار مطالعه بیشتر در عمق داستان میروم. انگار پنجره تازهای برایم باز شده است. از میان برنامههای تلویزیون، برنامه «کتاب باز» سروش صحت را دوست دارم.
از همسر هنرمندتان خانم رفعت هاشمپور برایمان بگویید. ایشان هم چند سالی است که کمکار شدهاند؟
بله؛ او قبل از من و حتی پیش از سکته مغزیام از فعالیت هنری کنارهگیری کرد. گفت: خسته شدهام و دیگر نمیخواهم کار کنم. اتفاقا خیلی هم به او اصرار کردند و برای کارهای مختلف دعوتش کردند ولی نرفت.
ارسال نظر