فرافکنی امنیتی آمریکا و اروپا
اگرچه حدود دو ماه از پایان کنفرانس امنیتی مونیخ سپری شده است، اما پس لرزه ها و پیامهای آشکار و پنهان این کنفرانس بین المللی همچنان مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته است.
در جریان برگزاری کنفرانس مونیخ، نکات متعددی از سوی شرکت کنندگان و سخنرانان مورد توجه قرار گرفت: از “دگردیسی امنیتی در جهان غرب” تا ” انتقاد از یکجانبه گرایی آمریکا”. با این حال مخرج مشترک سخنان سیاستمداران غربی در این کنفرانس یک چیز بیشتر نبود: ” ایجاد گره های کور امنیتی در آمریکا و اروپا”!
جو بایدن معاون رئیس جمهور سابق ایالات متحده آمریکا که برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ خیز برداشته است، مستقیما سیاستها و رفتارهای دولت ترامپ را مورد انتقاد قرار داد و کنفرانس مونیخ را به یک میتینگ تبلیغاتی برای خود و هم حزبی هایش تبدیل کرد .وی در این کنفرانس اظهار داشت :
” دونالد ترامپ قابلیت آمریکا در زمینه ادعای رهبری اخلاقی این کشور را تضعیف کرده است. آمریکاییها نمیخواهند به نزدیکترین همپیمانانان خود پشت کرده و میخواهند دموکراسی حاکمیت قانون و مطبوعات آزاد را گرامی بدارند! مریکا برای منزلت اساسی انسانی ارزش قائل میشود نه اینکه بیاید کودکان را از والدینشان برباید یا به پناهجویان در مرز کشور ما پشت کند. آمریکاییها میدانند که این یک روند درست نیست.”
در مقابل، مایک پنس معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بدون اینکه به حوزه “امنیت جهانی” ورودی پیدا کند، از کشورهای اروپایی خواست تا هزینه های تامین امنیت خود در ذیل پیمان ناتو را بپردازند و فراتر از آن، بازیگران اروپایی را نسبت به خروج از توافق هسته ای با ایران ترغیب کرد! افرادی مانند آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان نیز در سخنانی کاملا ایده آل گرایانه خواستار “گذار از وضعیت موجود” در حوزه امنیت بین المللی و بازگشت به چند جانبه گرایی شد، بدون آنکه مختصات نقطه ای که امروز آمریکا و اروپا در آن قرار دارند را برای مخاطبان سخنرانی خود تشریح کند!
به راستی چه اتفاقاتی در “جهان غرب” رخ داده یا در حال رخ دادن است ؟ مقامات اروپایی از یک سو نسبت به ظهور و بروز دوباره جریانهای ملی گرا و افراطی و متعاقبا ایجاد دگردیسی ماهوی در معادلات امنیتی خود هشدار می دهند و از سوی دیگر، به بازی خود در زمین دولت دونالد ترامپ، خصوصا در مواجهه با جهان اسلام و کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران ادامه می دهند! از سوی دیگر، کنفرانس امنیتی مونیخ از سال ۲۰۱۷ میلادی ( زمانی که ترامپ برای نخستین بار در این کنفرانس شرکت کرد )، به صحنه ای برای طناب کشی سیاسی دموکراتها و جمهوریخواهان آمریکا علیه یکدیگر تبدیل شده است. در این معادله،”امنیت ” به حلقه مفقوده ای تبدیل شده است که هیچ یک از بازیگران آمریکایی و اروپایی قادر به تشریح و بازیابی آن نیستند!
آنچه مسلم است اینکه سیاستهای امنیتی مشترک آمریکا و اروپا،اصلی ترین نقش را در ایجاد و استمرار بحرانهای امنیتی در غرب داشته است. اصلی ترین خطای رفتاری و محاسباتی غرب نیز به همین موضوع باز می گردد: مقامات آمریکایی و اروپایی که خود نقش “مولد بحرانهای امنیتی” در جهان امروز را طی سالها و دهه های اخیر ایفا کرده اند، به صورت همزمان سعی دارند در کسوت “حل کنندگان” این بحران وارد عمل شوند! به عبارتی گویاتر، هر یک از بازیگران غربی سعی دارند از خود به عنوان یک “مصلح امنیتی” یاد کنند! تا زمانی که این پارادوکس ادامه یابد و غرب نقش خود را به عنوان اصلی ترین عامل ایجاد بحران و خشونت در نظام بین الملل نپذیرد، بحرانهای امنیتی در غرب حل و فصل نخواهد شد. امروز “جریانهای فاشیستی در غرب” و “جریانهای تکفیری در غرب آسیا” هر دو مصدری غربی( آمریکایی- اروپایی) دارند.آیا در چنین شرایطی ادعای مقامات غربی در خصوص “گذار به جهانی امن تر” قبل پذیرش است ؟! فرافکنی امنیتی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا و مجادله این دو بر سر دوگانه “یکجانبه گرایی” و ” چند جانبه گرایی” در نظام بین الملل، موضوعی نیست که از دید افکار عمومی غرب پنهان بماند! هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در آمریکا در شکل گیری این روند “بازدارنده” و ” آزاردهنده” برای شهروندان خود نقش داشته اند. در اروپا نیز جریانهای سنتی مانند احزاب سوسیال دموکرات و محافظه کاری که در راس قدرت قرار داشته اند، به صورتی کاملا خودخواسته و ارادی، پازلهای امنیتی خونین ایالات متحده در همه نقاط دنیا ( از سوریه و عراق تا اوکراین و ونزوئلا) را تکمیل کرده اند. در چنین شرایطی نخستین گام در راستای برقراری امنیت واقعی در غرب و جهان امروز، انحلال ناتو ( به عنوان نماد هم افزایی امنیتی مشترک آمریکا و اروپا) خواهد بود. در غیر این صورت، برگزاری صدها کنفرانس امنیتی از جنس کنفرانس مونیخ، تاثیری در حل و فصل بحرانهای امنیتی درنظام بین الملل نخواهد داشت. بدون شک در آینده ای نزدیک، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا ناچار خواهند بود نقش خود در خلق بحرانهای مزمن امنیتی در جهان را بپذیرند.سرنوشت محتومی که امثال ترامپ، آنگلا مرکل ، ترزا می و امانوئل ماکرون چاره ای جز مواجهه با آن نخواهند داشت….
ارسال نظر