جنایتهای آمریکا در سوریه| آمار قربانیان غیرنظامی حملات ائتلاف در سوریه
ائتلاف متجاوز ضد داعش به سرکردگی آمریکا به بهانه مبارزه با داعش، جنایتهای زیادی را در سوریه مرتکب شد و بسیاری از زیرساختها و مراکز عمومی این کشور را تخریب کرد.
مرکز مطالعاتی مداد در گزارشی به بررسی عملیات ائتلاف آمریکایی ضد داعش در سوریه و جنایتهای آن ضد تمامیت ارضی سوریه و ملت این کشور پرداخته و ابعاد این جنایات را از لحاظ حقوقی و تحولات میدانی مورد بررسی قرار داده است.
آتش مداخله نظامی آمریکا در سوریه در سال 2014 تحت عنوان عملیات ائتلاف بین المللی برای مبارزه با گروه تروریستی داعش آغاز شد، آتشی که دامن بسیاری از غیرنظامیان سوری را سوزاند و شهرهای آنها را در نتیجه حملات کورکورانه هوایی و توپخانه ای به ویرانه هایی تبدیل کرد و خسارت های مالی و انسانی گسترده ای در زیرساختها و داراییهای عمومی و خصوصی آنها به وجود آورده است.
آمریکا حتی به این مقدار نیز بسنده نکرده و به دنبال تبدیل موجودیت نظامی خود در جغرافیای سوریه به یک واقعیت مسلم و مشروع مورد حمایت قوانین بین المللی است. بررسی اقدامات ائتلاف آمریکایی در اراضی سوریه نشان دهنده جنایتهای است که می توانند در محافل بین المللی مورد پیگیری و بررسی قرار گرفته و نامشروع بودن موجودیت آمریکا در این کشور را بیش از پیش نشان دهند.
ائتلاف موسوم به ائتلاف بین المللی برای مبارزه با تروریسم عملیات نظامی خود به ویژه حملات هوایی را با اعلامیه صادر شده از وزارت جنگ آمریکا در 23 سپتامبر سال 2014 آغاز کرد. در پی عملیات این نیروها، تعداد قربانیان سوری افزایش پیدا کرده و خسارت های مالی گسترده ای به داراییهای عمومی و خصوصی ملت سوریه وارد آمد.
نگاهی به عملیات ائتلاف بین المللی ضد گروه تروریستی داعش در سوریه اطلاعات مهمی را روشن میکند که کمیته تحقیق وابسته به سازمان ملل متحد نیز به آن دست پیدا کرده است. این کمیته در گزارش خود تاکید می کنند که حمایت خارجی که تمامی عناصر مبارز در سوریه دریافت کردند، سهم عمده ای در گرایش پیدا کردن گروههای مسلح به سمت رویکردهای افراطی داشت. این گزارش در پایان توضیح می دهد که داعش در ابتدا شامل سازمانهای خیریه بود که ثروتمندان حاضر در رژیم های تندرو منطقه آمادگی خود را برای حمایت از رویکردها و اعتقادات آن اعلام کرده و تلاش داشتند آن را در راستای برنامههای خود به کار گیرند. سلاحها و پشتیبانی صورت گرفته از گروه های تروریستی که پیش از این گروههای معتدل خوانده می شدند، باعث شد که این تسلیحات در دست عناصر تندرو نظیر داعش قرار بگیرد.
همچنین تعداد بسیار زیادی از مبارزان خارجی تندرو به گروه های تروریستی مستقر در سوریه پیوستند. جامعه بین الملل و کشورهای همسایه در اتخاذ تدابیر لازم برای جلوگیری از ورود عناصر مسلح به منطقه درگیری ها نا موفق عمل کردند. به همین علت با وجود حضور هزاران نفر از مردم سوریه در میان گروه های تروریستی مسلح، اما مبارزان خارجی همچنان سهم عمده ای از ساختار تشکیلاتی گروه تروریستی داعش را تشکیل داده اند.
مبانی عملیات نظامی ائتلاف آمریکایی در سوریه
عملیات ائتلاف بین المللی برای مبارزه با تروریسم در سوریه با حملات هوایی آغاز شد که با حمایت و مشارکت علنی برخی کشورهای عربی از جمله عربستان و اردن و بحرین و امارات و برخی قدرت های بین المللی از جمله کانادا و استرالیا همراه بود. تعداد کشورهای عضو این ائتلاف 74 کشور اعلام شده که تازه ترین این کشورها کامرون است که اخیراً انضمام خود به ائتلاف مذکور را اعلام کرده است.
ائتلاف آمریکایی در آگوست همان سال حملات مشابهی را در اراضی عراق انجام داده بود، اما اختلاف گسترده ای بین شرایط عراق و سوریه از لحاظ حقوق بین الملل وجود دارد. مداخله نظامی آمریکا در عراق با درخواست و موافقت دولت عراق بود، اما چنین اتفاقی در سوریه رخ نداد. به همین علت برخی سیاستمداران و حقوقدانان آمریکایی تلاش کردند برای جبران این خطر، عملیات انجام شده در سوریه را با بهانه های مختلف نظیر حق مداخله انسانی یا استفاده از زور در دولت شکست خورده یا حق تعقیب تروریست ها، توصیف کنند تا شاید بتوانند موجودیت نظامی خود در سوریه را در قوانین بین المللی توجیه کنند.
برخی حملات تروریستی صورت گرفته در کشورهای جهان از جمله هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری سوریه بر فراز صحرای سینا در مصر در تاریخ 31 اکتبر 2015 با 224 کشته و عملیات تروریستی صورت گرفته در پاریس در تاریخ 13نوامبر همان سال که به کشته شدن 130 نفر و زخمی شدن368 نفر دیگر منجر شد، باعث شد که شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه شماره 2249 را صادر کرده و کشورهای عضو، گروه تروریستی داعش را تهدیدی برای صلح و ثبات بین المللی معرفی کرده و خواستار اتخاذ تمامی اقدامات لازم برای از بین بردن پناهگاه امن داعش در سوریه شوند.
این مصوبه تا حد زیادی هم گام با نامهای بود که سامانتا پاور نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل متحد به دبیرکل این سازمان نوشته بود. در این نامه آمده بود که عراق در نتیجه حملات مستمر داعش از پناهگاه های امن خود در سوریه با خطری جدی مواجه است. این پناهگاه های امن از سوی داعش برای آموزش و برنامه ریزی و تامین مالی و انجام حملات از طریق مرزهای عراق به شهروندان این کشور استفاده می شود. به همین علت دولت عراق از آمریکا خواسته است که فرماندهی تلاشهای بین المللی برای هدف قرار دادن گروه تروریستی داعش و مواضع و استحکامات نظامی آنها در اراضی سوریه را نیز دنبال کند.
جنگی که آمریکا در اراضی سوریه به بهانه مبارزه با گروه تروریستی داعش آغاز کرده، در واقع چهارمین جنگی بود که این کشور به راه انداخته بود. 3 جنگ قبل از آن در افغانستان و عراق و لیبی انجام شده و در ظاهر یکی از پیامدهای حوادث 11 سپتامبر سال 2001 بود. اما در واقع نشان دهنده تحول مفهوم جهانی سازی قدرت نظامی آمریکا به سمت استفاده از قدرت مفرط برای تحقیق دیدگاه های دموکراتیک آمریکا و روند مبارزه با تروریسم بود.
آمریکا از تحول ایجاد شده در مفهوم حق دفاع مشروع در قوانین بین المللی برای طرح استراتژی جدید خود در عملیات نظامی استفاده کرد. این استراتژی وارد کردن ضربات نظامی پیش دستانه بود که به قدرت نظامی آمریکا اجازه میداد این حملات را به هر هدفی که آن را خطری برای حال و آینده خود می داند، وارد کند. حال فرقی نمی کند که منبع این خطر یک دولت باشد یا یک سازمان یا افراد مختلف.
جورج بوش پسر رئیس جمهور اسبق آمریکا این استراتژی را در پی حملات 11 سپتامبر آمریکا مطرح کرده و اعلام کرد که استراتژی گذشته مبتنی بر بازدارندگی و مهارت در حفظ امنیت ملی آمریکا و سلامت اراضی این کشور ناکام مانده است. به همین علت جنگهایی انجام شد که جنگهای پیش دستانه نام داشت و مبتنی بر این فرض بود که دشمن در آینده از این مناطق خطراتی را متوجه امنیت داخلی آمریکا خواهد کرد. ارکان اصلی این استراتژی مبتنی بر دو هدف اساسی تبلیغاتی یعنی مبارزه با تروریسم و جلوگیری از اشاعه سلاحهای کشتار جمعی بود. جورج بوش پسر همزمان با این استراتژی شعار جدید خود را مطرح کرده و گفت که یا باید با ما باشید، یا دشمن ما. او همچنین از واژه محور شر پرده برداشته و آن را شامل عراق و ایران و کره شمالی دانست که از دیدگاه وی امنیت آمریکا را مورد تهدید قرار میدهند.
آمریکا همین استراتژی را در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما البته با روش ها و ابزارهای متفاوت دنبال کرد. مهمترین این ابزارها استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین مجهز به موشک های رهگیر لیزری بود. از این هواپیماها برای هدف قرار گرفتن افراد و مواضعی استفاده میکردند که آنها را عضو القاعده و دیگر گروههای تروریستی میدانستند. این حملات از فاصله چندین هزار مایلی و در اراضی کشورهای مختلف بدون موافقت آنها و حتی بدون اعلام پیشین به آنها انجام می شد.
در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا استفاده از این استراتژی تا حد قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرد. این در حالی بود که پیچیدگی اوضاع در دو عرصه سوریه و عراق افزایش پیدا کرده بود و عملیات نظامی برای ریشهکن کردن گروه تروریستی داعش در اراضی این دو کشور در حال گسترش بود. ترامپ عنصر جدیدی را به این استراتژی اضافه کرد که شامل تشکیل جریان نظامی بومی تحت عنوان نیروهای دموکراتیک سوریه بود که تجهیز و حمایت هوایی و فرماندهی مستقیم آن در درگیری های موجود در اراضی سوریه را عهده دار شد. این شبه نظامیان در اکتبر سال 2015 تشکیل شدند و هدف اعلام شده آنها مبارزه برای ایجاد سوریه لائیک و دموکراتیک و فدرال بود.
این شبه نظامیان وارد ائتلاف های متعددی شدند که بیشتر آنها شامل ساختارهای کردی بود و تحت عنوان یگان های حمایت از خلق کرد مطرح شد، در کنار کردها، عرب ها و آشوری ها و سریانی ها نیز در این ائتلاف حضور داشتند که موجودیت نظامی مستقیم آمریکا نیز از آنها پشتیبانی میکرد. اما این ائتلاف بیش از اینکه جنبه تاکتیکی داشته باشد، بیشتر جنبه نمادین داشت. در همین راستا کنت مکنزی دبیر سرویسهای ستاد مشترک آمریکا در کنفرانسی مطبوعاتی در مقر پنتاگون اعلام کرد که حدود 530 نفر از نظامیان آمریکایی در عملیات سوریه مشارکت دارند. این در حالی است که مسئولان آمریکایی بعدها اعلام کردند که تعداد نیروهای آمریکایی در سوریه به دو هزار نفر رسیده است که بیشتر آنها را افراد یگان ویژه تشکیل میدهند.
بنا بر اعلام منابع میدانی در حال حاضر آمریکا 7 پایگاه نظامی در سوریه دارد که در مناطق تحت نفوذ کردها واقع در شمال این کشور متمرکز شده است.
در محافل حقوقی آمریکا این اعتقاد وجود دارد که اجرای استراتژی جورج بوش پسر در سوریه از سوی دولت های اوباما و ترامپ نیز دنبال شده است.
پایان بخش اول/ ادامه دارد ...
ارسال نظر