"در تعامل با طبیعت مهم نیست چقدر از لحاظ علم و تکنولوژی پیشرفته و از لحاظ اقتصادی پرتوان باشی. اگر یاد نگیری فرزند طبیعت و در صلح و تعامل با آن باشی، طبیعت به تو خواهد آموخت که تقابل با طبیعت محکوم به شکست است و تو هیچگاه نخواهی توانست فرمانده طبیعت باشی."

اینجا بنگلادش نیست، وضعیت بغرنج مردم تگزاس را می‌بینید

سامانه های پیچیده طبیعی-انسانی همیشه پیچیده، متغیر، ناشناخته و غیر قابل پیش بینی کامل خواهند ماند. انسان عاقل و دانا می آموزد که توان علمی او از درک کامل مجموعه های پیچیده قاصر است و به عدم قطعیت های موجود اعتراف می کند. او می داند که نمی داند و از اعتراف به ندانستن واهمه ای ندارد چرا که خوب می داند ادعای دانستن کامل تنها نشانه حماقت است نه برتری و دانایی.

اینجا بنگلادش نیست، وضعیت بغرنج مردم تگزاس را می‌بینید

در مقابل، انکه نادان است با اعتماد به نفس پیش بینی و طراحی می کند و آنکه نادان تر از اوست با اعتماد به او تصمیم می گیرد، می سازد و در طبیعت دخل و تصرف می کند و زندگی و سرنوشت هزاران موجود بی گناه را از سر حماقتش به خطر می اندازد.