یورش صهیونیستها به فرودگاه نظامی سوریه
حمله صهیونیستها به فرودگاه نظامی «المزه» دمشق در حالی انجام شد که با پیشروی گسترده نیروهای سوری در حلب، صدای شکسته شدن استخوان های تکفیریهای مورد حمایت آمریکا و غرب بیش از پیش شنیده می شود.
از زمان آغاز بحران سوریه کمتر کسی پیدا می شود که از نقش مهم رژیم صهیونیستی در آغاز و تداوم این بحران سخن نگوید و یا آن را کتمان کند. صهیونیستهای کودک کُش برای چندمین بار از حدود ۶ سالی که از آغاز بحران سوری سپری می شود، پرده از چهره جنایتکارانه خود برداشته و خباثت خود را یک بار دیگر به نمایش گذاشتند. فرودگاه نظامی «المزه» واقع در «دمشق» پایتخت سوریه هدف حملات موشکی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. یک منبع نظامی آگاه در سوریه در این خصوص ضمن تأیید نقش مستقیم رژیم صهیونیستی در این حمله نظامی متجاوزانه، اعلام کرد که این حملات تلفات انسانی در بر نداشته و تنها موجب ایجاد آتش سوزی در بخش هایی از فرودگاه نظامی «المزه» شده است.
اما این، اولین باری نیست که صهیونیستها در اقدامی متجاوزانه، مواضع نیروهای سوری را هدف قرار می دهند. پیشتر نیز جنگنده های رژیم صهیونیستی طی چند نوبت به مواضع نظامی ارتش سوریه در نقاط مختلف یورش برده بودند که البته نتوانستند به اهداف از پیش تعیین شده خود در این حملات، دست پیدا کنند. امروز نیز صهیونیستها همچون همپیالههای آمریکایی خود به یاری تکفیریهای در حال مرگ شتافته تا شاید اندکی از آلام آنها بکاهند و یا نابودی آنها را تا مدتی دیگر به تأخیر بیاندازند.
بدون شک، رژیم صهیونیستی بیشترین سود را از ناامنی های اخیر در تمامی کشورهای منطقه برده و می برد. ناامنی کشورهای مختلف در منطقه موجب می شود تا افکار عمومی تا حدود زیادی از خطر اصلی یعنی رژیم صهیونیستی، غافل شده و به مشکلات و معضلات امنیتی داخل خود مشغول شوند. در واقع، یکی از اهداف اصلی پروژه ایالات متحده آمریکا برای ساختن خاورمیانه جدید و یا به عبارت بهتر «خاورمیانه تجزیه شده» تأمین امنیت رژیم صهیونیستی است، چراکه تجزیه کشورهای مختلف در منطقه به شدت آنها از در عرصه های گوناگون تضعیف میکند، به گونه ای که نتوانند روزی در برابر زیاده خواهی های مسئولان صهیونیست ایستادگی کنند.
رژیم صهیونیستی تاکنون حمایت های متعددی از تروریست های تکفیری مستقر در سوریه به عمل آورده است. علاوه بر حملات هوایی و موشکی گاه و بی گاه این رژیم به مواضع ارتش سوریه در حمایت از گروه های تروریستی، اعضای زخمی شده این گروه ها همواره در بیمارستان های مجهز واقع در سرزمین های اشغالی، توسط پزشکان صهیونیست تحت مداوا قرار گرفته اند. صهیونیستها هیچگاه نتوانسته اند که این حمایت های گسترده از تروریسم در سوریه را کتمان کنند و ترجیح داده اند که در این خصوص عمدتا سکوت اختیار کنند.
همانگونه که پیشتر ذکر شد، هدف اصلی رژیم صهیونیستی از تاخت و تازهای گاه و بی گاه علیه مواضع ارتش سوریه، حمایت از تکفیریها و تسهیل روند پیشروی آنها در مناطقی است که در آنجا با مشکل مواجه شده اند. سرنگونی نظام سوریه که یکی از مهمترین زنجیره های محور مقاومت در منطقه محسوب می شود، مدتهاست که در دستور کار تل آویو قرار گرفته است. دولت سوریه تاکنون نه تنها هیچگاه به سیاست های زورگیرانه و ظالمانه رژیم صهیونیستی در سطح منطقه گردن ننهاده، بلکه با نقش آفرینی در چارچوب کشورهای حامی محور مقاومت، ضربات سهمگینی را به منافع و مصالح این رژیم وارد آوردند.
تل آویو به خوبی می داند که در صورت شکست تروریست های تکفیری در سوریه، دولت دمشق به تلافی اقدامات متجاوزانه و خصمانه این رژیم در سوریه بر میخیزد و از این اقدامات به سادگی عبور نخواهد کرد. از همین روی، خود بار دیگر به صورت مستقیم در قامت دفاع از تکفیریها در دمشق برخاست تا به زعم خود بتواند از شکست حتمی آنها جلوگیری کند. نکته قابل تأمل در زمان حمله صهیونیستها به دمشق است. رژیم صهیونیستی در حالی اقدام به هدف قرار دادن فرودگاه نظامی سوریه در «دمشق» کرد که نیروهای سوری قدم به قدم به تسلط بر استان حلب به عنوان پایتخت اقتصادی این کشور، نزدیک می شوند.
تسلط ارتش سوریه بر استان حلب تضمین بزرگی برای آزادسازی هرچه سریعتر دیگر استانها در این کشور از جمله استان ادلب محسوب می شود. درست به همین دلیل است که صهیونیستها در این برهه از زمان، با ارتکاب یک تجاوز نظامی از پیش برنامه ریزی شده تلاش کردند تا تمرکز نیروهای سوری را از روی نبرد حلب که معروف به «أم المعارک» است، منحرف و به دمشق مشغول سازند. این بدان معناست که تل آویو نیز همچون دیگر متحدان غربی ـ عربی خود، نسبت به آنچه که هم اکنون در حلب می گذرد، احساس نگرانی کرده است. مسئولان صهیونیستی در شرایط کنونی نتیجه سالها حمایت خود از گروه های تروریستی ـ تکفیری در سوریه را در معرض نابودی می بینند، چراکه ساعت صفر ریشه کن شدن تروریسم در حلب و به تبع آن در دیگر استان های سوریه از چندی پیش آغاز شده است.
از سوی دیگر، مسأله ای که موجب شده است تا رژیم صهیونیستی برای سرنگونی نظام سوریه از هیچ تلاشی فروگذار نکند، مسأله بلندی های اشغالی جولان است. تل آویو مدت هاست که بلندیهای جولان را که در واقع متعلق به سوریه است، به اشغال خود درآورده است. سوریه در طول این مدت هیچگاه حاضر به سازش با رژیم صهیونیستی در این باره نشده و همواره ـ حتی در طول ۶ سال گذشته ـ تأکید کرده که تحت هیچ شرایطی از حق خود در بازپس گیری این بلندی های اشغالی، نخواهد گذشت.
از همین روی، مسئولان صهیونیستی به خوبی می دانند که با شکسته شدن استخوان تروریست های تکفیری در سوریه و بازگشت امنیت کامل به این کشور، دولت دمشق در فرصتی مناسب، وارد نبرد آزادسازی بلندی های اشغالی جولان خواهد شد. به همین دلیل، تل آویو تلاش می کند تا حتی الامکان به حمایت های خود از تروریسم در سوریه ادامه دهد تا بدین ترتیب هم بلندیهای اشغالی جولان را برای خود حفظ کرده باشد و هم به زعم خود، قدرت محور مقاومت در منطقه را تضعیف کند؛ قدرتی که طی سالهای گذشته نه تنها تضعیف نشده که تقویت نیز شده است. از سوی دیگر صهیونیستها تحت هیچ شرایطی نمی خواهند که داعش نابود شده و به دنبال آن، نگاه ها از خطر داعشیسم، منحرف و به خطر صهیونیسم خیره شوند.
در این میان اما، از خیانت های مداوم شیخنشینان عرب و همکاسه شدن آنها با صهیونیستها نیز نمی توان به سادگی عبور کرد. همانگونه که صهیونیستها پیشتر اذعان کردند، برخلاف برخی ادعاهای سران عرب، روابط خوبی میان دو طرف وجود دارد. همین حمایت های برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس از تل آویو موجب شده تا این رژیم با آسودگی خاطر به اقدامات خصمانه خود علیه سوریه ادامه دهد.
برخی کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی، قطر، امارات و ... از مدتها پیش با صهیونیست ها بر سر یک سفره نشسته و منافعشان با آن به شدت گره خورده است. در هر صورت، حمایت های چندین و چند ساله غربی-عربی-صهیونیستی از تروریست ها در سوریه تاکنون به نتیجه نرسیده است و هم اکنون صدای شکسته شدن استخوانهای تکفیریهای دست پرورده آمریکا و غرب بیش از پیش به گوش می رسد.
ارسال نظر