معمولاً اعضای داعش از مصاحبه با خبرنگاران غربی خجالت می‌کشند. دلیل سرمایه‌گذاری استادانه داعش بر رسانه‌ها و تبلیغات به‌عنوان یک سلاح این است که شعارشان «از ما بشنوید، نه درباره ما» به این منظور طراحی‌شده که به داوطلبان و افراد بالقوه برای عضویت نشان دهد رسانه صهیونیست‌ها تماماً دروغ است. حقیقت والای «داعش» را می‌توان تنها با پیوستن به آن و گوش دادن به آنچه مبلغان داعشی می‌گویند درک کرد!

چندین هفته از طریق یک واسطه با مردی که نامش را ابوجهاد می‌گذارم در ارتباط بودم و سعی می‌کردم متقاعدش کنم با یک خبرنگار آمریکایی صحبت کند. بالاخره با بی‌میلی قبول کرد. اما قول گرفت هویت واقعی و نقشش در سازمان را فاش نکنم که البته به‌هیچ‌وجه نقش ارشد یا حتی میانی هم نداشت. او شهروند و کارمند خلافت داعش است و مهم‌تر از همه در پایتخت بالقوه رقه زندگی می‌کند.

علاقه داشتم ذهن یک معتقد واقعی به داعش را کاوش کنم. اکنون‌که داعش یکی پس از دیگری شهرهای خود در عراق و سوریه را از دست می‌دهد، اعضایش درباره همبستگی و وفاداری خود چه فکر می‌کنند؟ من با داعشی‌های فراری زیادی مصاحبه کردم که نظرات رک و شاید سلیقه‌ای از دوستان سابق خود ارائه دادند. اما چه چیزی به آن‌ها انگیزه می‌دهد که در این دوران به ابوبکر البغدادی وفادار بمانند؟

به ابوجهاد قول دادم پاسخ‌هایش به سؤالاتم را کامل منتشر کنم. مواقعی که اظهاراتش آشکارا با حقیقت در تناقض است، تفسیر خودم را اضافه کرده‌ام.

برای داعش چه‌کاری انجام می‌دهی؟

من سمت‌های مختلفی داشتم و اصلاً مهم نیست در زمان جنگ چه پستی داشته باشی. در این دوران قاضی‌ها، دانشمندان، پزشک‌ها، پرستاران همه در کنار هم با دشمنان خدا می‌جنگند.

خب، قبل از انقلاب سوریه چه‌کار می‌کردی و کِی به این کشور رسیدی؟

من اهل غزه هستم اما در کویت به دنیا آمدم و بزرگ شدم. من و خانواده‌ام مجبور شدیم در اولین جنگ خلیج (فارس) آنجا را ترک کنیم و به مصر رفتیم. به مدرسه رفتم و از کالجی در مصر فارغ‌التحصیل شدم. در اوایل سال 2012 به سوریه رفتم.

چقدر به ایدئولوژی و جهان‌بینی داعش متعهد هستی؟ آیا مستقیم به این گروه پیوستی یا از گروه شورشی دیگری وارد داعش شدی؟

من به جبهه نصرت (گروه رسمیِ القاعده در سوریه که اکنون به جبهه فتح شام تغییر نام داده است) پیوستم. در جریان درگیری میان جبهه نصرت و داعش (اوایل سال 2014)، به داعش پیوستم زیرا می‌دانستم در آستانه اعلام تولد حکومت اسلامی است. جبهه نصرت چشم‌انداز روشنی نداشت.

اکنون زندگی در رقه چگونه است؟ جنگ با نیروهای ائتلاف چه تأثیری بر روحیه و روند کاری شما داشته؟

به لطف خدا که به ما این فرصت را داد که در زندگی‌مان تشکیل حکومت اسلامی را ببینیم، رقه پایتخت حکومت اسلام است و پایتخت باقی خواهد ماند. ما اینجا زندگی اسلامی خوبی داریم. درست است که هر از گاهی حملات هوایی داریم، اما ما مسلمانیم و می‌دانیم ایجاد دولت اسلامی آسان نخواهد بود. می‌دانیم که باید مبارزه کنیم و مسیر سختی را در پیش خواهیم داشت.

اگر به دوران استقرار دیگر ملت‌ها در طول تاریخ نگاه کنیم، از موقعیتی که ما الآن در آن هستیم عبور کرده‌اند. مثلاً آمریکا قبل از اینکه به شکل کنونی دربیاید سال‌ها درگیر جنگ داخلی بود. فرانسه نیز یک انقلاب 30 ساله را تجربه کرد. ما تنها دو سال است که دولت اسلامی خود را اعلام کرده‌ایم و اکنون همان‌طور که می‌بینید کل دنیا علیه ما هستند؛ اما با این‌حال داریم قلمرو خود را گسترش می‌دهیم و در سراسر جهان حضور داریم.

در حقیقت داعش حدود نیمی از اراضی تحت کنترلش در جولای 2014 در عراق و حدود یک‌پنجم قلمرو در سوریه را از دست‌داده است. "ولایت" یا استان‌هایی در شبه‌جزیره سینا، لیبی، افغانستان، روسیه و ... ایجاد کرده است. موج حملات تروریستی این گروه به غرب، آسیا و دیگر کشورهای خاورمیانه صدر اخبار بین‌المللی در سال‌های 2015 و 2016 بوده است.

پشتیبانی و حمایت داخلی از داعش را در میان افراد حاضر در رقه چگونه می‌بینی؟

رقه‌ای‌ها ساکنان پایتخت داعش هستند و از زندگی در صلح و امنیت رضایت دارند. برخی از آن‌ها رقه را ترک کردند، اما اکثرشان شهر رقه را با دنیا هم عوض نمی‌کنند.

هیچ سازمان "آگاهی‌بخشی" برای مخالفت با داعش در رقه به وجود نیامده است. اما جنبش‌های مقاومت قابل‌توجهی در رقه وجود دارد، مانند "رقه در سکوت سلاخی می‌شود" و "چشم‌ها بر رقه" که اعضایش توسط تروریست‌ها در سوریه و جنوب ترکیه دستگیر و کشته می‌شوند. میزان واقعی حمایت ساکنان رقه از داعش مشخص نیست و تا زمانی که ارتش تروریستی از شهر بیرون رانده نشوند معلوم نخواهد شد.

داعش در دو سال گذشته بسیاری از رهبران ارشد مانند ابوعلی الانباری، ابومسلم ترکمنی و اکنون ابو عمر الشیشانی را ازدست‌داده است. چه کسانی جایگزین آن‌ها شده‌اند و آیا فکر می‌کنی مرگشان بر داعش تأثیر داشته؟

مرگ رهبران و امیران ارشد هیچ تأثیری بر ما نخواهد داشت. افراد و اسامی مهم نیستند. مهم‌ترین چیز ایدئولوژی ماست. در سال 2006، آمریکایی‌ها ابو مصعب الزرقاوی (بنیان‌گذار القاعده در عراق) و بسیاری دیگر را کشتند، اما این کار مانع استقرار داعش نشد. ابوبکر البغدادی تنها یک انسان است. او کسی است که تولد حکومت اسلامی را اعلام کرد. اما تنها راه ابو مصعب الزرقاوی ( تروریست و نظریه‌پرداز القاعده و متولد حلب) و ابو مصعب سوری را ادامه داد. حضرت محمد 1400 سال پیش درگذشت. آیا اسلام پایان یافت؟ همیشه مردانی وجود خواهند داشت که زندگی خود را در راه خدا وقف کنند. دشمنان می‌توانند افراد را بکشند اما ایدئولوژی نمی‌میرد.

اینجا ابو جهاد به نکته‌ای اشاره دارد: داعش برای تبدیل‌شدن به یک گروه شورشی چریکی انعطاف‌پذیر 13 سال وقت داشته و از مرگ رهبران متوالی نجات‌یافته یا حتی پیشرفت کرده است. با دادن تقدس به هر "امیر" یا "خلیفه" جدید، خود را طبق ترکیب سطوح فوقانی تغییر می‌دهد. اشاره ابو جهاد به ابوبکر البغدادی به‌عنوان "تنها یک انسان" بسیار جالب است. هرچند که البغدادی نیز همانند تمام ساکنان خلافت مشمول همان قوانین شریعت می‌باشد، اما همه‌کسانی که به این گروه می‌پیوندند باید به البغدادی سوگند وفاداری یاد کنند: او "خلیفه" است. این اظهارات نشان می‌دهد داعش از الآن برای دوران پس از البغدادی برنامه‌ریزی کرده تا در صورت اسیر و یا کشته شدن وی آمادگی داشته باشد.

فکر می‌کنی داعش امسال رقه و موصل را از دست خواهد داد؟ مبارزان درباره از دست دادن منبج چه می‌گویند؟

ما منبج را از دست ندادیم. ما برای ایمنی ساکنان و غیرنظامیان عقب‌نشینی کردیم. روزانه تحت صدها حمله هوایی قرار می‌گرفتیم. شکست در یک نبرد به معنای شکست در جنگ نیست.

این تصور کاملاً بی‌معناست. داعش از ساکنان منبج به‌عنوان سپر انسانی برای تخلیه مبارزان و تجهیزات خود در رویارویی با نیروهای زمینی کرد و نیروی هوایی آمریکا استفاده می‌کرد. تصاویر کاروان در حال عقب‌نشینی آن‌ها که ائتلاف نمی‌توانست به دلیل تعداد زیاد غیرنظامیان آن را بمباران کند، همه‌جا پخش شد. همچنین دلیل و شواهد قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که منبج با برنامه‌ریزی تاکتیکی و برای حفظ منابع قربانی شد. این شهر دروازه مهمی برای قاچاق جنگجویان خارجی، سلاح و پول به داخل و خارج از ترکیه بود.

نمی‌توانم کاملاً انکار کنم که بخشی از مناطق خلافت را از دست دادیم. اما جهان را غافلگیر خواهیم کرد. همان‌طور که دو سال پیش با حمله به عراق این کار را کردیم.

همچنین، باید به همه بفهمانیم که داعش هیچ مرز و نقشه‌ای ندارد. تا اشغال کل دنیا به گسترش خود ادامه می‌دهیم. همان‌طور که الآن هم می‌بینید در همه‌جا حضور داریم و برادرهایمان در تمام دنیا فعالیت می‌کنند. همان‌طور که گفتم، ممکن است در یک یا دو نبرد شکست بخوریم اما جنگ هنوز تمام نشده. مهم نیست چقدر سلاح و مهمات دارید و یا چند هواپیما ما را بمباران می‌کنند، در آخر این ما هستیم که در این جنگ پیروز خواهیم شد. ما به خاطر خدا می‌جنگیم. اما شما هیچ دلیلی برای مبارزه ندارید.

برنامه داعش برای حمله به غرب و مناطق خارج از عراق و سوریه چیست؟ دیدم در فرانسه، بلژیک، ترکیه، لبنان و دیگر جاها چه کرده است.

برادرانمان در اروپا، آمریکا و کل دنیا مشغول آماده کردن سورپرایزهایی هستند. آنچه قبلاً انجام داده‌ایم در مقایسه با این سورپرایزها شبیه یک جک خواهند بود.

شبکه اروپایی داعش که عمدتاً از اعضای آموزش‌دیده در سوریه و عراق تشکیل شد،ه به‌طور کامل گزارش‌شده‌اند و حتی قبل از اینکه داعش اراضی خود را از دست دهد به خاورمیانه بازگشتند. در آمریکا، تعداد عملیات کنترل داعش مشخص نیست. هرچند بدون شک از میزانی که ادعا می‌شود بسیار کمتر است.