به گزارش پارس به نقل از فارس، خبر منتشر شده در مورد موضع سمیرجعجع که ژنرال میشل عون را برای تصدی پست ریاست جمهوری لبنان نامزد کرده است، به جز اینکه برای بسیاری از ناظران سیاسی غافلگیرکننده بود، پیام و پیامدهای زیادی در بر دارد.

سمیر جعجع که از گذشته فرنجیه را تحمل نمی‌کرد تا به عنوان یک رقیب در تصدی پست ریاست جمهوری خودنمایی کند، با اقدام سعد حریری که او را کنار گذاشته و از او برای این شانس بزرگ حمایت نکرده و فرنجیه را کاندیدا کرد، به این نتیجه رسید که ائتلاف 14 مارس، یک چهارچوب قابل اعتماد برای شراکت سیاسی نیست و جعجع در نگاه سعدحریری از جایگاه شایسته برای مشورت حتی در مطرح کردن فرنجیه برخوردار نیست. قبلا هم ولید جنبلاط با رفتار انفرادی و متکبر سعد حریری به مشکل رسید و از 14 مارس فاصله گرفت و صرفا زمانی که نیازمند دریافت، معوقه‌های مالی از سوی آل سعود بود، ژست 14 مارسی می گرفت.

این واگرایی ناشی از بدبینی تا آنجا پیش رفت که جعجع از مدتی پیش اعلام کرد خاک پای حزب الله که از هم‌پیمانان خود تا آخر حمایت می‌کند، به جریان 14 مارس شرف دارد! جدای از اینکه موضع جعجع را یک مانور برای بر هم زدن اوضاع فعلی لبنان و پیشنهاد سعد حریری ارزیابی کنیم و یا با تکیه بر برخی شواهد آشکار و پنهان و پیام‌هایی که مسیر سمیرجعجع به تهران ارسال کرده است، این موضع را کاملا جدی بدانیم، ائتلاف 10ساله 14 مارس بزرگ‌ترین ضربه را از اعضا خود دریافت کرده و باید منتظر فروپاشی و یا ضعف شدید آن باشیم. سلیمان فرنجیه هم که عضو کوچکی در 8 مارس است؛ هم از جعجع ضربه‌ای دریافت کرده تا بر شانس خود اصرار نورزد و هم از سوی هم‌پیمانان خود سرزنش شده، باید به فکر جبران این خسارت باشد.

نکته جالب در این رخداد این است که در مهم‌ترین مسئله لبنان که دو سال است در گروگان دوستان عربستان است و اجازه انتخاب ریاست جمهوری را نمی‌دهد تا شاید با کسب امتیازهایی در سوریه، عراق و یا یمن با موضعی قوی‌تر چانه‌زنی نماید، اکنون مواضع داخلی با کمترین تاثیر از بازیگران خارجی، به سمت نوعی یکسره شدن به پیش می‌رود. طبیعی است که اعلام حمایت از نامزدی میشل عدن توسط جعجع با نوعی توافق بین دو طرف همراه باشد، ولی آنچه قطعی است اینکه میشل عون قبل هرچیز یک هم‌پیمان با حزب‌الله است و این توافق نباید تعارض با مواضع و خواسته‌های حزب الله باشد.

نکته جالب‌تر اینکه سعودی‌ها که خود را ولی امر و قیم کشورهای عربی و اسلامی می‌دانند، اکنون در بدترین شرایط میدانی در یمن، عراق وسوریه، با یک سیلی بزرگ در لبنان روبرو شده‌اند که برای آنها قابل تحمل نیست. خصوصا اینکه سعودی‌ها برای نشان دادن موقعیت غیرمنفعل در منطقه و در مقابل بازیگران برتر، سعی دارند تا ائتلاف‌های جدید و یا سازمان‌هایی مانند شورای همکاری و اتحادیه عرب را به رخ بکشند.

اکنون آل‌سعود در لبنان در آستانه یک سکته و شوک غیرقابل تحمل قرار گرفته و تکرار این کابوس در ائتلاف نظامی اخیر آنها و یا در شورای همکاری و اتحادیه عرب، آنها را وارد غرفه مراقبت‌های ویژه خواهد کرد!! چراکه آل سعود به شدت نیازمند حفظ کشورهای دیگر در کنار خود می‌باشد و برای این کار رشوه‌های گوناگون پرداخت کرده و هزینه‌های مالی ماهانه 11 میلیارد دلاری در پروژه‌های منطقه، رمق‌ مالی این رژیم را فرسوده است. آل سعود آنچنان آسیب‌پذیر شده که حتی با اعلام روز اجرای برجام،؛ تا 20 درصد ارزش سهام بورس خود را از دست می‌دهد. حالا باید دید در ازای رخداد جدید لبنان و روشن شدن نامزد اصلی ریاست جمهوری لبنان که در نشست پارلمان این کشور مورد حمایت قرار می‌گیرد، با چه شرایطی روبرو می‌شود؟ تاریخ مصرف آل سعود پایان یافته ولی باز هم اصرار دارد که باید در صحنه باقی بماند!