تبعات جنگ نفتی عربستان و روسیه
به اعتقاد برخی کارشناسان، ثبات سیاسی در دولتهای رانتیر یا نفتی، به تداوم فروش نفت بستگی دارد. دولت درآمدهای بادآورده نفتی را به میان مردم توزیع میکند و مردم هم از پرداخت بسیاری از مالیاتها معاف میشوند. حال، اگر به هر دلیلی درآمد نفتی کم یا حذف شود، دولت ناچار به مالیات گیری از مردم میشود. در مقابل، مردم در ازای پرداخت مالیات حقوق سیاسی خود را مطالبه خواهند کرد.
کشورهای عضو اوپک و غیراوپک که با هدف جلوگیری از کاهش قیمتها در قالب گروهی به نام اوپک پلاس متحد شده بودند و توافقی برای کاهش تولید داشتند، اواخر هفته گذشته برای تمدید این توافق و حتی کاهش بیشتر تولیدشان در وین جلسه گرفتند. عربستان پیشنهاد کرده بود که کشورهای اوپک پلاس با اضافه کردن ۱.۵ میلیون بشکه در روز به توافق کاهش تولید، میزان کاهش تولید اعضای این توافق را مجموعا به ۳.۶ میلیون بشکه در روز برساند. سعودیها امیدوار بودند که با این مقدار کاهش، قیمتها متعادل شود.
جنگ قیمت ها
اما روسیه در اقدامی که هنوز پشت پرده آن معلوم نیست، با پیشنهاد نفتی عربستان مخالفت کردند. در نتیجه، عربستان برای انتقام گرفتن از روس ها، هم قیمت نفت خود را ارزان کرد و هم بشکههای زیادی به تولید خود افزود. این اقدام در کنار عواملی مانند شیوع ویروس کرونا و بی ثباتی سیاسی در عربستان، قیمتهای نفت را به شدت کاهش داد. به طوری که امروز، محافل رسانهای از «جنگ قیمت ها» میان روسیه و عربستان سخن میگویند.
ظاهرا سعودیها بعد از ناامیدی از همراهی روسیه با آنها، در پی جبران خسارتهای ناشی از سقوط قیمتها از طریق تصاحب سهم بیشتری در بازار هستند. امری که در کوتاه مدت شاید بتواند بخشی از خسارتهای عربستان را جبران کند، اما در بلندمدت ممکن است ضربه سختی به اقتصاد عربستان وارد کند. چرا که بودجه سالانه که این کشور عمیقا به درآمدهای نفتی وابسته است.
البته برخی بر این باور هستند که عربستان علاوه بر انتقام گیری از روسیه، دنبال مقابله با نفت شل آمریکا از طریق کاهش قیمت هاست. گفتنی است که در صورت کاهش قیمت نفت، تولید نفت شل آمریکا صرفه اقتصادی ندارد. در نتیجه، تعطیل میشود. در سالهای اخیر، آمریکا با قدرت وارد حوزه تولید و صادرات نفت شده است.
برخی کشورهای نفتی عربی، و در رأس آنها عربستان، حتی قبل از جنگ قیمتها هم مشکلات مالی داشته اند. طبق برخی ارزیابی ها، عربستان، بودجه سال ۲۰۲۰ را با قیمت ۵۵ تا ۶۳ دلار برای هر بشکه بسته بود. اما اکنون قیمتهای نفت فاصله زیادی با این ارقام دارند.
از همین رو ناظران منطقهای درباره وقوع بحران مالی در کشورهایی مانند عربستان، بحرین، الجزایر، عراق و لیبی هشدار میدهند. بحران در این کشورها نیز، بر سایر کشورهای عربی مانند لبنان، اردن و مصر که به کمکهای مالی کشورهای عربی نفت خیز اتکا دارند، تاثیرات منفی میگذارد.
بانک «گولدمن ساکس» پیش بینی کرده که قیمتهای نفت ممکن است تا ۲۵ دلار نیز کاهش یابد. چنین قیمتهایی برای عربستان و دیگر کشورهای عربی نفت خیز شبیه به یک کابوس خواهد بود. تا یک ماه پیش به نظر میرسید این کابوس حداقل ۱۵ سال با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس فاصله داشت. اما حالا با سقوط قیمت ها، ممکن است زودتر فرا برسد. ششم فوریه گذشته، زمانی که قیمتهای نفت حوالی ۵۰ دلار بود، صندوق بین المللی پول به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس توصیه کرد که اصلاحات اقتصادی عمیقی انجام دهند. در غیر این صورت، ثروتهای آنها با کاهش تقاضای جهانی برای نفت و به تبع آن کاهش قیمت نفت، ظرف ۱۵ سال از بین خواهد رفت.
همچنین صندوق بین المللی پول گفته است که بدهی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۴ به ۴۰۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ رسیده است. در نتیجه، ثروت مالی خالص این کشورها در سال ۲۰۳۴ یا قبل از آن منفی خواهد شد.
پایان قرار داد اجتماعی میان دولت رانتی و ملت
این کشورها برای مقابله با این چشم انداز تیره، طرحهایی برای کاهش وابستگی به نفت اجرا کرده اند. مثلا عربستان، طرحی به نام «چشم انداز ۲۰۳۰» در دست اجرا دارد که هدف اصلی آن کاهش وابستگی به نفت است، اما بعد از سقوط اخیر قیمتهای نفت، اجرای چنین طرحهایی هم ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. این مشکلات میتوانند نتایج جنگ نفتی دهه ۱۹۸۰ را تکرار کند. جنگی که به فروپاشی بلوک کمونیستی منجر شد.
در همین رابطه، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه فرامنطقهای رأی الیوم، در سرمقاله این روزنامه با اشاره به پیش بینی صندوق بین المللی پول درباره امکان «ورشکست شدن» کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در سال ۲۰۳۴، نوشت: «هرج و مرج فعلی در بازارهای نفت و کاهش چشمگیر تولید به خاطر ویروس کرونا، ممکن است این ورشکستگی را تسریع کند و به وام گیری، مالیات گیری، وام گرفتن از صندوق بین المللی پول و کاهش درآمدهای نفتی منجر شود»
به نوشته عطوان، در غیاب درآمدهای غیرنفتی، دولت رانتیر و رفاه و آسایش آن از بین خواهد رفت. سپس ملتها وارد مرحله مطالبه حقوق سیاسی و مشارکت در قدرت و حکمرانی خواهند شد. چرا که قرارداد اجتماعی و سیاسی فعلی که الان میان ملتها و خاندان حاکم برقرار است، به تدریج از بین خواهد رفت.
ارسال نظر